افسار بخرید
دانشمندان پس از کلی زور زدن و دود دادن فسفرهای بیچاره، از جایی که حدس زدنش سخت نیست، در آوردند که این موجود دو پا وقتی عصبانی می شود، کنترل تمرکزش را گم می کند و همچو چارپایی می شود که سه پای پا پَرَش را بریده اند و چوب به آستینش می کنند تا همچو کره الاغ کد خدا، یورتمه رود در علفها و البته که نمی رود، چون فقط یک چهارم مغزش کار می کند و نمی تواند لنگان خرک خویش را به کنجی بکشاند، تازه اگر فرض بر این باشد که از ابتدا چیزی به نام مغز در بساط سنگی جمجمه اش داشته باشد.
پس وقتی که به شرایط آرمانی جنگ کلامی رسیدید و رگ گردنتان مثلِ تیوب، باد کرد و ارغوانی شد، به سرعت افسار زبانتان را بردارید و مثل کابویها حلقه طناب را پرتاب کنید، گردا گردِ گردی زبان و سفت بکشید، تا تمام دشنام ها در دم خشک شوند.
چون اگر شروع به جفتک پرانی کند، مثل مزرعه ای که گَلّه ای گراز وحشی از آن گذشته باشد، همه را لگدمال می کند و هیچ چیز را در تویله و قبیله اش سالم نمی گذارد و صاحب بخت برگشته ی این جفتک پران باید عصای سفیدش را بردارد و چوب حراج به وقتش بزند تا بتواند آوارهای ریخته شده در تویله را جمع کند و کثافت کاریهای گرازها را ذره بین به دست بیابد و با دستکش بردارد و در خورجین غلط کردم بریزد و به سرعت ببرد آن دور دورها، بپاچد به مزرعه بار آخرم بود و از گندم انسان جایز الخطاست درو کند و ببرد، این سو و آن سو و بدهد به کسانی که ترکش های آب بد بوی دهانش صورت آنها را نشانه رفته.
پس لطفاً اَفسار گوشتالوی مرا دَم دَستم بگزارید، تا اگر لازم شد ببندم به گوشت بی استخوان دهانم؛ شما هم اگر سرسبزی سرتان اهمیت دارد و نمی خواهید به دست این سرخ زبان بر باد نادانی رود، افسار بخرید.
نکته : درسته که این مطلب طنزه، ولی نکته های بسیار مفیدی در اون وجود داره که برای زندگی اجتماعی تک تک ما مفید واقع میشه.
حمیدرضا داودی (هوار)
متولد 1360
صادره از قم
مدرک تحصیلی کارشناسی
تشکر میکنیم از دوست خوبمون آقای داوودی که این مطلب زیبا را برای ما ارسال کردند.
