سری بیست و سوم سیبیل نوشته ها
کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی :
_معلم هندسه هنگام عاشقی، زاویه ی نگاهش را با نقاله عوض کرد.
_تنها دستی که اثر انگشت ندارد، دست تقدیر است.
_زیر میز مشغول به کار است، کارمند رشوه بگیر.
_مرغ خجالت می کشد وقتی تمام تخم مرغ هایش، تو زرد از آب در می آید.
_میز چوبی برای هرکاری، پایه است.
_تعمیرکار، دنده های ماشینش را به آدم یک دنده اهدا کرد.
_برای اینکه دایره ی واژگانم را بیشتر کنم، پرگارم را عوض کردم.
کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی را در لینک های زیر بخوانید :
سری پانزدهم
ادامه دارد …