menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

کتاب طنز

پیشنهادهای نوروزی ما به علاقه‌مندان طنز مکتوب

خنده در مراسم تدفین، بازخوانی چرند و پرند، نزدیک ته خیار، معارف اللطائف و روزنامه پاکستان، پیشنهادهای نوروزی ما به علاقه‌مندان طنز مکتوب است.

به گزارش شیرین طنز، به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری: تعطیلات عید، فرصت مناسبی است برای اینکه به سراغ کتاب برویم و در این میان چه چیزی بهتر از خواندن کتاب های طنز؟ در این یادداشت، پنج کتاب طنز را که انتشارات سوره مهر منتشر کرده، به شما معرفی می کنیم.

خنده در مراسم تدفین

خنده در مراسم تدفین

«خنده در مراسم تدفین» اثری است که از علیرضا لبش منتشر شده و جالب اینجاست که وقتی شاعر فقط یک جوان ۱۸ ساله بوده، کار نگارش این اثر را شروع کرده است. لبش آن زمان، نه به قصد چاپ این قطعات که دلواپسی‌های خودش را در جان کلمات و طرح‌ها و تصاویر ریخته است.

علیرضا لبش در کتاب خود، نه تنها صرفاً برای شعرهایش تصویر ارائه نداده که به گفته خودش، حتی برخی طرح‌ها بوده‌اند که شاعرانگی وی را برای ساختن یک قطعه سپید یا نیمایی به خروش آورده‌اند. به همین دلیل است که می‌شود او را نه شاعر که همه کاره کتاب تلقی کرد! چون این اثر، طراح جلد و متن ندارد. درواقع، شاعر و پدیدآورنده این کتاب، خودش هم دستی در طراحی و تصویرسازی دارد؛ ذوق و قریحه‌ای که در بسیاری از شاعران معاصر ما از جمله بیوک ملکی و علی داوودی هم دیده می‌شود.

لبش بارها در محافل خصوصی گفته که دوره سربازی‌ پرماجرایی را سپری کرده است. این موضوع را از شعرهایی که درونمایه‌شان «سرباز»، «اسلحه»، «تنهایی» و «جنگ» و «صلح» است، می‌شود فهمید. کتاب «خنده در مراسم تدفین» نام بسیار هوشمندانه و جذابی هم دارد که مطرح‌کننده یک تضاد و تناقض آشنا برای خوانندگان است. چه کسی در مراسم تدفین می‌خندد؟!

بازخوانی چرند و پرند

بازخوانی چرند و پرند

«بازخوانی چرند و پرند» دهخدا، صرفاً یک بازبینی و بازنشر ساده این اثر استاد مسلم زبان و ادبیات فارسی نیست. ولی‌الله درودیان در این اثر، نگاه محققانه‌ای به شگردها و روش‌های علی‌اکبر دهخدا در نگارش اثر معروفش انداخته است. او تلاش می‌کند تا «چرند و پرند» را از منظر جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی و روش ادبی بررسی کند که همین دسته‌بندی را در کتاب خود به خوبی تفکیک کرده است. نگارنده این کتاب، می‌داند که ابتدا باید بلندای فکری و غنای ادبی دهخدا را در پیشگاه مخاطبش آشکار کند. بنابراین، خلاصه‌ای از حیات‌نامه این شاعر و نثرنویس را فصل نخست کتاب خود قرار می‌دهد و سپس درصدد معرفی شیوه‌ها، روش‌ها و شگردهای دهخدا در چرند و پرند برمی‌آید.

درودیان که در مسیر شناخت دهخدا، قلم‌زنی کارکشته و پژوهنده‌ای سختکوش نشان داده و آثار دیگری نیز درباره این بزرگمرد عرصه ادب پارسی روانه جهان نشر کرده است، در فصل دیگری از کتاب، دلایل عامه‌پسندی «چرند و پرند» را مطرح کرده و آن، فصل «زبان کوچه در چرند و پرند» است. در ادامه درودیان، مسئله مهمی از پژوهش خود را به نگره‌های دهخدا نسبت به زن معطوف می‌کند؛ آنجا که ساده‌دلی زنان ایرانی و برخوردهای ناهنجار مردان با زنان، توأمان موجب گریستن و خندیدن مخاطب می‌شود و …

نزدیک ته خیار

نزدیک ته خیار

ناصر فیض از طنزپردازان خوش ذوقی است که در قلم او، واکنش‌های طنز نسبت به رخدادهای سیاسی اجتماعی به خوبی دیده می‌شود. «نزدیک ته خیار» گزیده‌ای از نثرها و شعرهای طنز این کارشناس زبان و ادبیات فارسی است. فیض درباره این کتاب اظهار داشته: در «نزدیک ته خیار» سعی کرده‌ام به موضوعاتی که دست‌مایه‌ طنز در آثار قبلی طنز‌پردازان معاصر بوده است، نپردازم؛ جز در مواردی که گزیر و گریزی از آن نداشته ‌ام.

این کتاب که در دو قالب شعر و نثر عرضه شده است، به موضوعات مختلفی پرداخته و بسیار زیبا و هوشمندانه مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روزمره را مطرح و نقد کرده است؛ مسائلی مثل انتخابات، مسائل خانوادگی، ازدواج، کسب و کار، عاشقانه، تاریخی و… ناصر فیض حتی از پرداختن به مسئله بنزین و توسعه شهر قم نیز فروگذار نکرده است!

این نویسنده در مقدمه کتاب نوشته است: «هدف نهایی طنز اصلاح کژی‌ها و ناهنجاری‌هاست که با تاختن و به سخره‌ گرفتن و نیز درشت‌ نمایی آن‌ها، امکان‌پذیر است. ناصر فیض در کلیه آثارش هدف اصلی خود را از نگارش و سرایش، ایجاد لبخند و نشاط در مخاطب می‌داند. یعنی پس زدن خودکار دغدغه‌ها و درگیری‌های ذهنی کدورت‌زا و غم‌آفرین با ایجاد نوعی آرامش در کنار شور و شعف به دست آمده از موضوع طنز».

معارف اللطائف

معارف اللطائف

هدف اصلی از تدوین این کتاب که به همت محمدعلی مجاهدی گردآوری شده، نشان دادن ابعاد بسطی و ذوقی بزرگان دین، عرفای نام‌آشنای اسلامی و بزرگان بلندآوازه ایرانی است که در هیمنه علمی آنان رنگ باخته و مجال دلربایی پیدا نکرده‌اند.

این اثر، حاوی نمونه‌های طنزآلود و شوخ‌طبعی‌هایی است که در دو بخش تدوین شده است. بخش اول، دربرگیرنده لطایف غالباً منثوری است که به نحوی متأثر از آموزه‌های دینی، مقوله‌های عرفانی و نکات عبادی اخلاقی است و ۵۰۰ لطیفه در این بخش آمده است.

بخش دوم این کتاب نیز حاوی لطایف غالباً منظومی است که بیشتر جنبه ادبی، اجتماعی و انتقادی و هزلی دارند و طبعاً از لطیفه‌های بخش اول عریان‌ترند. لطیفه‌های آمده در این بخش بالغ بر ۴۰۰ نکته است.

نویسنده در تدوین این اثر که حاوی نمونه‌های برگزیده‌ای از مقوله‌های مطرح در قلمرو موضوعی شعر طنز است گاهی ناگزیر شده‌ است تا به نقل مطایبات انگشت‌شماری تن در دهد که طبیعت عفیفی ندارند.

محمدعلی مجاهدی که تخلص «پروانه» را برای خود برگزیده است برای تهیه این اثر ۳۹۲ صفحه‌ای بالغ بر ۳۰۰ منبع و اثر را زیر و رو کرده و از آن ها مطالبی را در این کتاب راه داده است که در نوع خود، ژرف‌نگرانه و کم‌نظیر است.

 روزنامه پاکستان

روزنامه پاکستان

این سفرنامه که سیدامیر سادات موسوی آن را نوشته، شامل ۱۳ فصل با زبانی طنزآمیز است. مخاطب با خواندن این کتاب با نویسنده همراه می‌شود و تجربه‌ سفری در متن جامعه‌ پاکستان را تجربه می‌کند. در خلال این سفر با روحیات و رفتار اجتماعی مردم پاکستان و تفکرات آن‌ها درمورد مسائل سیاسی و بین‌المللی آشنا می‌شویم. این کتاب حاوی اطلاعات ارزشمندی درباره‌ جایگاه‌های گروه‌های تروریستی در پاکستان و تأثیر آن بر این کشور است. وضعیت زبان و ادبیات در این کشور، نظام آموزشی و دانشگاهی و همچنین وضعیت شیعیان در این کشور از دیگر مطالبی است که با زبانی شیرین و طنزآمیز در روزنامه‌ پاکستان مطرح شده است. در انتهای کتاب نیز چند صفحه‌ای به تصاویر این سفر اختصاص یافته است.

در بخشی از این کتاب آمده است: ببخشید! دقیقاً مَرز کجاست؟ ـ همون‌جاها! مأمور دربانی با دستش به آن طرفِ در اشاره کرد. رفتم جلو و رسیدم به خودِ مرز. از روی مرز رد شدم و رفتم داخل پاکستان. بعد دوباره برگشتم توی خاک ایران. بازی‌اَم گرفته ‌بود. یک بارِ دیگر از مرز رد شدم. یعنی دوباره رفتم پاکستان. باور می‌کنی که مرز فقط یک خط است. نه! حتی خط هم نیست. یک چیز عجیب و غریبی است که این طرفش می‌شود ایران و آن طرفش می‌شود پاکستان. یک موجود فرضی که نقشه‌های جغرافیایی را مجبور به رنگارنگ شدن می‌کند. آدم‌ها بعضی اوقات به خاطر جابه‌جا کردن این موجودات فرضی با هم می‌جنگند، خون همدیگر را می‌ریزند، بچه‌های هم را می‌کشند. و دستِ آخر وقتی از جنگ خسته می‌شوند، یک سیم خاردار روی آن موجودِ فرضی پهن می‌کنند و مأمورهایشان را اسلحه به دست کنار آن قرار می‌دهند تا مبادا کسی به این موجود فرضی بی‌احترامی کند. بگذارید خیالتان را راحت کنم. من فکر می‌کنم اولین بار «مرزهای سیاسی» را «مرض‌های انسانی» به وجود آورده‌اند. ترسیدم که مأمور دربانی عصبانی شود و چیزی بگوید. می‌دانید که با مأمور‌ها نمی‌شود شوخی کرد. چون مأمورند و معذور. این شد که زیاد‌ رویِ مرز نماندم و حرکت کردم. کمی که جلوتر رفتم، به یک تابلوی بزرگ رسیدم: به پاکستان خوش آمدید.

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر