نگاهی به جشنوارهها، جایزههای ادبی و برنامههای تلویزیون که حول محور شعر به روشهای مختلفش از مشاعره و طنز گرفته تا مسابقات پرمخاطبی چون «قندپهلو» میچرخد، ما را به این نکته توجه میدهد که «شعر» همواره ظرفیت گستردهای برای ذائقههای مختلف دارد تا بر مخاطب تأثیر بگذارد.
بهتازگی «نخستین کنگرۀ تصنیف، سرود و ترانۀ دفاع مقدس» منتخبان خود را شناخت. یکی از برگزیدگان این کنگره، قاسم رفیعا، شاعر نامآشنا و طنزپرداز خراسانی است. با او دربارۀ سطح برگزاری کنگرۀ تصنیف، سرود و ترانۀ دفاع مقدس، وضعیت شعر طنز و ظرفیتهایی که از آن میتوان بهره برد، به گفتگو نشستیم.
ارزیابی کمی و کیفی شما از برگزاری «نخستین کنگرۀ تصنیف، سرود و ترانۀ دافاع مقدس» چگونه بود؟ آیا تفاوت محسوسی با کنگرههای پیشین شعر که در حوزۀ دفاع مقدس برگزار شده است، داشت؟
کنگرۀ «تصنیف، سرود و ترانۀ دفاع مقدس» از نظر ساختاری مثل گذشته نبود. در گذشته عدهای از شاعران همدیگر را میدیدند و باهم هماهنگ میکردند و کنار هم شعر میخواندند. زمانی این گردهماییهای «شعر دفاع مقدس» در مناطق جنگی و بعد هم در شهرهای مختلف برگزار میشد. الان مدتی است کنگرۀ شعر دفاع مقدس برگزار نمیشود اما کنگرۀ «تصنیف و ترانه و سرود دفاع مقدس» را در ساختاری رقابتی دیدم که هدفش بیشتر جمعآوری تصنیفها و سرودها و ترانههای دفاع مقدس و تولید آثار فاخر در حوزۀ دفاع مقدس برای سپردن به آهنگسازان و خوانندگان و تلویزیون بود؛ یعنی طوری نبود که شاعرانی که شعر دفاع مقدس دارند، مثل گذشته دعوت شوند.
بهنظر شما اینکه کنگرهای را بهطور مشخص و مجزا به تصنیف، سرود و ترانه اختصاص میدهند، برای چیست؟ دستاوردهای تولیداتی نظیر تصنیف و سرود و ترانۀ دفاع مقدس را در چه چیزی میدانید؟
محصولاتی که از هر نوع جشنوارهای بهدست میآید، به خودیخود محتوای خاصی ندارد؛ بهعنوان مثال جشنوارۀ امامرضا(ع) سالهای سال است که دارد برگزار میشود و مثل همۀ جشنوارهها، بخشهایی چون افتتاحیه، اختتامیه و اعلام برگزیدگان دارد اما این جشنواره هدف دیگری هم داشت که آن را از سایر جشنوارههای شعر متمایز میکرد. پیشبینیهایی برای جشنوارۀ تصنیف و سرود و ترانه درنظر گرفته بودند و به این شکل آثار را برای تولید یک مِدیای دیگر دراختیار آهنگسازان، کارگردانان هنری و خوانندگان متبحر رسانه قرار دادند تا هم صداوسیما بتواند از آن استفاده کند و هم اینکه مجموعۀ چاپشدۀ آن، منبعی برای کسانی بشود که علاقهمندند در این فضا آثاری داشته باشند و همه از این مجموعۀ تصنیفها و سرودها بهره ببرند.
یعنی نظر شما این است که امروزه شعر از چشم مخاطبان خود افتاده است؟
اینکه تصنیف، ترانه و سرود، موضوع این کنگره قرار گرفت، بیشتر به این دلیل است که امروز کسی به آن صورت شعر نمیخواند. شعرها را بیشتر میشنوند و این تصنیفها و سرودها هستند که ازطریق سرود و ترانه با مخاطب امروزی ارتباط برقرار میکنند. این راه خوبی است و بهنظر من جشنوارههای دیگر هم میتوانند به این سمتوسو بروند.
نظرتان دربارۀ طنز چیست؟ آیا نیاز جامعه به طنز هم دستخوش تغییر شده است؟
نسل جوان همیشه بهدنبال عبور از خط قرمزهاست و طنز هم بهخاطر ذات عدول کردنش همیشه با اقبال مردم بهویژه جوانان روبهرو بوده است. طنز هم فرقی نمیکند که خط قرمزش اجتماعی باشد یا سیاسی یا فرهنگی، همیشه جای خود را در طول زمان و تاریخ و ادبیات و شعر این سرزمین حفظ کرده است.
وضعیت شعر طنز امروز را نسبتبه قبل چطور میبینید؟
خوشبختانه در همۀ فضاهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، نمونههای متفاوت و خوبی از شعر طنز داریم. احساس میکنم شعرهای طنز ما قدری موشکافانهتر و به حوزۀ اندیشهای نزدیکتر شده است. امروز دیگر مخاطب از شعر طنز توقع بیشتری دارد و میخواهد طنز به سمتوسویی برود که آن شاخکهای حوزۀ اجتماعیاش را بیشتر تحریک کند؛ یعنی شاهد مثالهایی داشته باشد که مخاطب احساس کند کنایه به یک بخش خاص جامعه میزند.
نیازمندی جامعه به ژانر طنز تا چه اندازه است؟
نیاز جامعه به «طنز»، ربطی به زمان گذشته و حال ندارد. هرکسی در هر جایگاهی نیاز به لبخند و شاد بودن دارد و کسی هم نیست که با شادی عادی مردم مشکل داشته باشد. اگر کسی هم با شاد بودن آدمها مشکل دارد، آن مشکل از خودش است. امروز در این زندگی ماشینی و فضای سرشار از نظم و انضباط خفهکننده که از صبح تا شب برای همۀ کارها برنامهریزی شده است، یک لحظه تأمل و لبخند میتواند موهبت بزرگی باشد. برای کودکان، نوجوانان، جوانان و حتی پیرهای ما همهچیز برنامهریزیشده است، بهطوریکه لحظهای زنگ تفریح و آرامش وجود ندارد. حال هنر و شعر میتواند میزان درخورتوجهی از این لحظات آدمها را پر کند.
آیا همۀ اَشکال طنز در کشور ما رشد چشمگیر داشته است؟ رسانههای تصویری، شنیداری و مکتوب ما چقدر با این ظرفیتها بر زندگی مردم تأثیر گذاشتهاند؟
پارهای از طنزهای ما مثل «کاریکاتور» چون به زبان جهانی دست پیدا کرده، بیشتر رشد کرده است. بچههای کاریکاتور مشهد هفتهای نیست که یک اثرشان در مسابقات جهانی رتبه نیاورد ولی متأسفانه این پیشرفتها در جامعۀ ما منعکس نمیشود.
مشکل طنز امروز ما چیست؟
بزرگترین مشکل طنز ما در بیشتر حوزهها از جمله شعر، نرسیدن درست به گوش مخاطب است. وقتی یک شاعر برای چاپ آثارش مشکل دارد، بالطبع این آثار به دست مخاطب نمیرسد، حتی وقتی شاعر کتاب چاپ میکند، اما درست توزیع نمیشود، عملا مخاطب برداشت مناسبی از آن آثار نمیکند و بهدرستی آثار به دستش نمیرسد. بخشی از این آثار که در فضای مجازی دستبهدست میشود، آثاری است که از نظر کیفیت، محتوایی ندارند اما از نظر شکستن مرزها و معیارهای اجتماعی توانستهاند موفق باشند و به صرف شکستن مرزها توانستهاند به دست مردم برسند اما ما آثار فاخر را در این زمینه کمتر میشنویم.
منبع : اداره کل امور استانها و مجلس حوزه هنری