سری پنجاه و چهارم از سیبیل نوشت ها_سری دوازدهم
کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی :
_همه چیز با عقل جور در می آید، در تیمارستان.
_برای جفتک پرانی، به دنبال جفتش می گشت الاغ.
_دهانش را دوختند،تا دیگر انگشت به دهان نماند از تعجب.
_خیالت هم تخت باشد،اینجا کسی حوصله ی خوابیدن ندارد.
_برای افرایش تولید داخلی ،از خارج کمک گرفتیم.
_دیگر قد راست نمی کند،آیینه ی قدی شکسته.
_به ضرب گلوله،جان سارق تقسیم شد.
_مرغم یک پا داشت،برایش عصا خریدم.
_با شوینده،دست از کار شستم.
_دچار روزمره گی نمی شود،ماه.