menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

هادی کاظمی و شاهگوش

هادی کاظمی تا به حال آنقدر نقش های متفاوت بازی کرده که مخاطب با هر بار دیدن او در فیلم یا سریالی جدید انتظار دیدن کاراکتری جدید و خاص از او دارد. کاظمی این بار در “شاهگوش” داود میرباقری نقش یک سرباز را بازی می کند، البته نه یک سرباز معمولی. امیر یل زهره خان که چند قسمتی است در کلانتری ملت انجام وظیفه می کند به دل مخاطبان نشسته و خیلی ها دوست دارند او را بیشتر ببینند، اتفاقی که در قسمت های آینده “شاهگوش” می افتد و هادی کاظمی با هنرنمایی اش در این نقش لحظات خوشی را برای مخاطبان رقم می زند. گفت و گوی چهره نیوز را با کاظمی می خوانید.

*مخاطبان “شاهگوش” هادی کاظمی را از ابتدا در این سریال ندیدند، دلیل این اتفاق چه بود؟
زمانی که من وارد به “شاهگوش” پیوستم سه قسمت از مجموعه ساخته شده بود و ده قسمت آینده هم نوشته شد بود. در واقع کاراکتری به نام زهره وجود نداشت اما آرام آرام این کاراکتر وارد قصه شد. شخصیتی که قرار بود من در ابتدا بازی کنم تفاوت هایی با زهره داشت و با صحبت هایی که با آقای میرباقری داشتم در نهایت به این نتیجه رسیدیم که زهره خان با این ویژگی ها جلوی دوربین برود.
*با این وجود نگران نبودید چه اتفاقی برای نقشتان می افتد؟
چرا واقعیت این است که همه عوامل و بازیگرها حتی کسانی که از ابتدای یک پروژه در آن حضور دارند یکسری نگرانی درباره نتیجه کارشان دارند. طبیعتا این نگرانی درباره من که بعد از چند قسمت به کار پیوستم بیشتر بود. همیشه این سوال وجود داشت که آیا من با این کار و در نقش خودم به اصطلاح چفت شوم و یا نقش به درستی شکل می گیرد و این حرف ها. شاید در برخی از کارهایی که بازی کردم این اتفاق برایم افتاده بود، اما واقعیتی که درباره این سریال وجود دارد و من را هم مجاب می کند این است که که ما در این کار کسی را داریم به عنوان استاد میرباقری که با وجود ایشان دیگر هیچ نگرانی ای نداریم. حرف ایشان حرف است و و وقتی موضوعی را می گویند می دانیم که قطعا به آن عمل می کنند و دیگر هیچ استرسی نداریم که ممکن است چیزی برخلاف حرف های قبلی صورت گیرد. من از ابتدا به آقای میرباقری ایمان داشتم، معمولا کارگردان های بزرگ خیلی قشنگ تر روی حرفشان می مانند و به آن عمل می کنند. خوشبختانه در” شاهگوش” هم این اتفاق افتاد. به همین خاطر از این بابت ترسی نداشتم و بیشتر استرس خودم بود که آیا می توانم در این نقش و در قالب این گروه کاری بکنم که مردم دوستم داشته باشند یا نه…

هادی کاظمی و شاهگوش

*گریم تان هم جالب است و شاید به دیده شدن زهره کمک هم بکند، نظر خودتان چیست؟
استاد اسکندری محبت داشتند و از من برای چهره پردازی این شخصیت نظر خواستند و من هم مواردی را که به نظرم جالب بود را پیشنهاد دادم. ایشان نکاتی از جمله همین گریمی که الان می بینید را پذیرفتند و برخی را هم نه. در هر پروژه ای وقتی تعامل وجود داشته باشد اتفاقات خوبی می افتد و در “شاهگوش ” هم همین موضوع پیش آمد و خوشبختانه این تبادل نتیجه خوبی داد. من اساسا معتقدم در ارتباط بودن گروه های مختلف در یک پروژه باعث پیشرفت کار می شود.
*چرا دوست داشتید این گریم را داشته باشید؟
اگر دقت کرده باشید من اصولا سعی کردم نقش هایی که بازی می کنم گریم داشته باشند، علت این قضیه هم یکسری دلایل شخصی خودم است. در “شاهگوش” هم این اتفاق افتاد و با پیشنهاد خودم این گریم روی صورتم انجام شد.

*به نظر مردم اشاره کردید و گفتید دوست داشتید آنها با کار ارتباط برقرار کنند، همیشه مردم برایتان مهم اند؟
صد در صد، مردم از نظر من بهترین داورها هستند و البته بهترین بیننده ها، چون بدون غرض نگاه می کنند. متاسفانه بعضی از دوستان هنرمند هستند که نگاهشان از حض و لذت بردن گذشته و نگاهی مغرضانه و مریضانه دارند. اما مردم اینطور نیستند و بدون هیچ غرض ورزی نظرشان را می گویند. حسم این بود که می توانم با این نقش چیزی باشم که باید بودم و خدا را شکر انگار این اتفاق افتاده و آن یک ذره ترسی هم اوائل وجود داشت ریخته شد.
*پس بازخوردهای خوبی از مخاطبان گرفتید؟
شاید الان نتوانم نظر خیلی قطعی در این باره بگویم یا پیش بینی کنم که چه اتفاقی خواهد افتاد. چون تا همین قسمت ده حضور من آنقدر پررنگ نیست که بتوانم نتیجه گیری کنم. البته این نکته را هم باید در نظر بگیریم که داستان آدم های کلانتری آنقدر نیست که بخواهد به هر کدامشان به صورت مجزا و خیلی دقیق پرداخته شود. داستان اصلی چیز دیگری است و ما یک نخ تسبیح داریم که طبق آن پیش می رویم و تک تک مهره های این تسبیح کاربرد خودشان را دارند. کاراکتری که من بازی می کنم هم مثل بقیه است، ولی شاید تا به حال خیلی فرصت بروز نداشته و ما از قسمت ده به بعد حضور زهره را پررنگ تر می بینیم. اما تا بدین جا هم فکر می کنم مردم با نقش من ارتباط برقرار کردند و فکر می کنم هر چه داستان جلو تر برود این حس بیشتر هم می شود. در ادامه چلنج هایی که او با پارتنرهایش هومن آب پرور و خنجری دارد ماجرا را جذاب تر می کند. خوشبختانه آنطور که من دیدم و شنیدم مردم نقشم را دوست داشتند.
*پس حضور کمتر زهره در قسمت های ابتدایی برایتان اهیمت نداشت؟
نه، اصولا من نقش ها را بر اساس کمیت نگاه نمی کنم و کیفیت برایم مهمتر است. همین اتفاقی که در “شاهگوش” برایم افتاده و تا اینجا زهره به لحاظ کمی حضور زیادی نداشته. اما همان قسمت های کمی بوده به نوعی کیفیت خودش را داشته. نمی خواهم بگویم در ادامه نقشم خیلی زیاد خواهد شد اما می توانم بگویم شاخ و برگ بیشتری پیدا خواهد کرد. امیدوارم در ادامه نیز مخاطبان دوستم داشته باشند.
*حساسیت و ریز بینی داود میرباقری یکی از ویژگی هایی است که خیلی از بازیگرانی که تا به حال با او کار کرده اند به آن اشاره می کنند، فکر می کنم این ویژگی به نفع بازیگر است چون برایش دلگرم کننده است که کاگردان، از بازیگرش خلاقیت های جدیدتری برای نقشش می خواهد، با این موضوع موافقید؟
بله، کاملا، البته این را هم باید بگویم که آقای میرباقری ویژگی های زیادی دارند، اینقدر بازیگرهای بزرگ با ایشان کار کردند که واقعا من نمی توانم نظری در این مورد بدهم. اما یکی از ویژگی های بسیار خوب ایشان این است که بازی را به خوبی می شناسند. حتی در صحنه هایی که خودت خیلی حواست نیست و یک آنی را ندیدی آقای میرباقری می گویند این خوب بود و این یعنی تو را دیده اند. در ضمن خودشان هم بازیگر خیلی خوبی هستند. یکی دیگر از ویژگی های ایشان که واقعا لذت بردم از آن این بود که اصلا نمی گذارد بازیگرش خسته شود. متاسفانه برخی کارگردان های دیگر که به نظر من آنها به هیچ وجه کارگردانی نمی کنند، اصلا به این موضوع توجه نمی کنند. گاهی اوقات پیش می آید سر کارهای دیگر که می رویم یک کارگردان شناخته شده یه پلان را از چند زاویه می گیرد و در نهایت 300 تا پلان دارد و از بین آنها چند تا را در تدوین درست می کند. به نظر من این کارگردان، هنری نکرده و در اصل هر آنچه که اتفاق تفتاده تلاش و زحمت بازیگر بوده. اما در “شاهگوش” به هیچ وجه این اتفاق نمی افتد و دکوپاژ از قبل نوشته شده و یا در ذهن کارگردان شکل گرفته و انرژی مضاعفی از بازیگر گرفته نمی شود. در واقع دکوپاژ به شکلی کاملا حرفه ای و به معنای واقعی اش در این کار پیاده می شود.
*تعامل بین بازیگر و کارگردان چطور است؟بین تان اتفاق می افتد؟
صد درد صد، تا اینجا که همیشه اینطور بوده و من بسیار بابت این قضیه خوشحالم. البته خوشبختانه آقای میرباقری به من اطمینان کردند و من هم پیشنهادها و ریزه کاری هایی که برای این نقش به ذهنم می رسید را به ایشان دادم و با آنها موافقت شد. این موضوع که دست من را باز گذاشتند تا بتوانم خلاقیتم را بروز دهم برایم خیلی مهم است. به نظرم ایشان هم تا حدودی ریسک کردند. چون من را با کاراکتر زهره وارد قصه کردند و نمی دانستند چه اتفاقی قرار است برای او بیفتد.
*چند قسمت از فیلمنامه به دستتان رسیده؟
متن ها قسمت به قسمت به دستمان می رسد اما هیچ وقت مشکل خاصی از لحاظ فیلمنامه و دیر شدنش نداشتیم.

چهره ها

هادی کاظمی در شب های برره

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر