نوروز شد و مخارج آن هم روش
دوستان علاقه مند به شعر طنز مصرع دوم شعر فوق را کامل کنند.
نوروز شد و مخارج آن هم روش
هر چیز خریده ام بخور آب هم روش
با چندرغاز درآمد و بی پولی
بنداز مرا داخل چاه خاک هم روش
حسین رستمی
***
البته این شعر در جواب مصرع درخواستی نبود اما به علت زیبائی آن باعث افتخار است که در سایت ثبت شود.
نفس بادصبا آفت جان خواهدشد
عید می آید واجناس گران خواهدشد
همسرت چندورق لیست به تو خواهد داد
کل اعضای وجودت نگران خواهد شد
میزنی سازمخالف دوسه روزی اما
عاقبت هر چه که او گفت همان خواهد شد
پول راباعلف خرس یکی میدانند
فکرکردیدکه منطق سرشان خواهدشد!!.
محمد حسنی
۱۰ دیدگاه
اسماعیل تقوایی:
سلام
این مصرع رو در برنامه قند پهلو به مسابقه گذاشته بودند:
جوابی که من دادم:
نوروز شد و مخارج آن هم روش
این خرج بود گربه و منهم چون موش
هر قدر کنم فرار دانم آخر
این خرج مرا بگیردم در آغوش
عمران:
نوروز شد و مخارج آن هم روش افتادم خرج و چند مهمان هم روش
ممدقلی و نقی و کاظم هستند نوروزعلی و تقی و قربان هم روش
تو این همه شعر فکلی بشنیدی عیبی نکند،شعرعمران هم روش
آمنه دولت آبادی:
من هم نوشتم
نوروز شد و مخارج آن هم روش
آجیل بخر کلیه ات را بفروش!
آمنه دولت آبادی:
از این بیت گذشته شعر دومتان قشنگ بود
عاقبت هر چه که او گفت همان خواهد شد…
عموبرقی یزد:
نوروز شد ومخارج آن هم روش
یادت باشه ای باهوش، لامپ اضافی خاموش
میلاد قاسمی:
نوروز شد و مخارج آن هم روش
هرچند ولی پسته ی خندان هم روش
سینه ها گرچه گران تر شده اند
کتف وبال وجگر وران هم روش
زندگی باهمه خرجش به کنار
خرج آوردن مهمان هم روش
علیرضا جهانتیغ -شاعر فرهنگی استان گلستان:
نوروز
نوروز شد و مخارج آن هم روش
هر چند که بابا ز مخارج اورد جوش
هر چند تمامی خریدمون با قرضه
غم اصلی و شادیمون هم فرضه
یک فصل کتک را بچه ها می نوشند
ان وقت لباس نو به تن می پوشند
مادر به تمنای یه لبخند نگران است
بابا ز نداری چو در فکر و گمان است
خانه را ترک نمودیم که نیاید مهمان
نوروز چرا مده بر سر قیمت ٰجولان
نوروز میار خلق خدا را تو بجوش
نوروز چو اوردی بدبختی ماهم بروش
علیرضا جهانتیغ -شاعر فرهنگی استان گلستان:
دوستان بازدید کننده در باره اشعارم نظر بدهید ممنونم
علیرضا جهانتیغ -شاعر فرهنگی استان گلستان:
چنین درسته
خانه را ترک نمودیم که نیاید مهمان
نوروز چنین مده بر سر قیمت ٰجولان
نوروز میار خلق خدا را تو بجوش
نوروز چو اوردی بدبختی ماهم بروش
سید صدرا:
گاهی باید برای آن که حرف حق زد
سخن را با چاشنی طنز آمیخت
و اگر حیات با محبت وعشق همراه شود،
شاید بشود تلخی های زندگی را تحمل کرد.
مقدم جناب ناصر فیض و دیگر شعرا را
به دانشگاه علوم پزشکی یزد خیر مقدم میگویم!
سال پیش مسابقه پیامکی قند پهلو
این مصرع را ارائه کرد تا کامل کنیم
نوروز شد ومخارج آن هم روش
من هم گفتم
صورت به حساب مخرج مخدوش
معنی نتوان نمود تقسیم به صفر
هر چند که صورتش نمایی روتوش