عبدالله مقدمی :
مطلبی که میخوانید، مقدمه کتاب «روزنامههای طنز آذربایجان»، نوشته «ناظم آخوندوف» است. این کتاب در مورد نشریات طنز آذربایجان روسیه در سالهای ۱۹۰۷ تا ۱۹۲۰ است. در ظاهر این موضوع نمیتواند ارتباط چندانی به ادبیات معاصر ایران داشته باشد اما با مطالعه کامل کتاب درمییابیم که شکلگیری نثر و شعر طنز جدید در ایران کاملاً تحت تاثیر و آموخته شده از طنزپردازان آن روزهای نشریات آذربایجان قرار دارد. در واقع جریان سادهنویسی و گذر از نثر مکلّف و منشیانه اوایل قاجار با نویسندگانی چون میرزا علیاکبرخان دهخدا در نثر و سید اشرفالدین حسینی «نسیم شمال» آغاز شده است. این کتاب با مقایسه آثار آنها با نوشتههای «میرزا جلیل محمدقلیزاده»در نثر و «میرزا علیاکبرخان صابر» در شعر طنز نشان میدهد که سبک و حتی اندیشه این نویسندگان پیشرو ایرانی، چقدر تحت تاثیر روزنامههای طنز آذربایجانی، بخصوص «ملانصرالدین» است.
ستون «چرند و پرند» دهخدا در روزنامه «صوراسرافیل» در نثرنویسی و به طریق اولی در طنزنویسی ایران اتفاق بزرگی است. شاید بعد از طنزهای عبید زاکانی که کارکردی کاملاً انتقادی از اوضاع اجتماع و سیاست روزگارش داشتند و در بسیاری از موارد با ویژگیهایی که امروزه از اثری «طنز» توقع داریم، تطابق دارند، تا اواخر قرن سیزدهم هجری به نمونهء جدی و درخشانی در زمینه طنز بر نخوریم. در واقع چیزی که به عنوان کارنامه ادبیات کلاسیک ایران در طنزنویسی وجود دارد، خیلی توشه زیادی نیست. البته این گذشته از حضور تقریباً همیشگی طنز در لابهلای آثار ادبیات کلاسیک ایران است. در واقع عنصر طنز به شدت در آثار بزرگان ادبیات ایران، نظیر حافظ و مولانا و سعدی و فردوسی وجود دارد. اما تنها نویسنده کلاسیک ایرانی که با قصد طنزنوشتن، طنز نوشته است(و نه هزل و هجو و فکاهه) عبید است.
به هر حال دهخدا با نوشتن «چرند و پرند» علاوه بر پرداختن جدی به طنز (با رعایت همه استانداردها و خواستهها از اثر طنز)، راهگشای نوعی از نثرنویسی شد که مرحله جدیدی از انشا و نویسندگی در ایران است. مرحلهای که دیگر استفاده از کلمات سخت و ثقیل عربی از نوشتهها منسوخ میشود و به قول معروف؛ نویسنده «زیر دیپلم» حرف میزند!
**
سال ۱۹۰۵ آغاز حضور تاثیرگذار مطبوعات طنز سرزمین آذربایجان روسیه، یکی از درخشانترین صفحات تاریخ ادبیات و روزنامهنگاری این سرزمین بود. بزرگترین ویژگی مطبوعات آن دوره دموکراتیک بودن آنها است. مضامین مطبوعات طنز آن سالها نگاه انتقادی به مناسبات بورژوا-زمین دار، انتقاد از بیعدالتی و خرافهپرستی و نشان دادن میزان نارضایتی مردم از فقدان آزادی در روسیه بود.
بخش مهمی از مطبوعات آن روزگار را مطبوعات طنز تشکیل می دادند . روزنامههایی که به زبان آذربایجانی منتشر میشدند: « ملانصرالدین» (۱۹۰۶-۱۹۳۱)، «بهلول» (۱۹۰۷)، «زنبور» (۱۹۰۹-۱۹۱۰)، «مرآت» (۱۹۱۰)، «آری» (۱۹۱۰-۱۹۱۱)، «کلنیت» (۱۹۱۴-۱۹۱۵)، «لک لک» (۱۹۱۴)، «طوطی» (۱۹۱۴-۱۹۱۷)، «مزهلی» (۱۹۱۴-۱۹۱۵)، «تارتان پارتان» (۱۹۱۸)، «مشعل» (۱۹۱۹-۱۹۲۰) بودند.
البته لازم به ذکر است که در طول سالهای انقلابی نشریاتی چون «شیپور»(۱۹۱۸- ۱۹۱۹) و «زنبور» (۱۹۱۸) که نشریاتی فکاهی بودند نیز منتشر شدند ولی این نشریات جریانی فکری بر خلاف نشریات انقلابی داشتند و بیشتر در جهت حمایت از جریان بورژوا – زمیندار بودند.
مهمترین مطالب و دغدغههای روزنامههای طنز آذربایجان انعکاس ضدیت های اجتماعی، میل آزادی مردم و انتقاد از دنیای کهنهگرا بود. بسیاری از این نشریات دنباله رو نشریه مشهور «ملانصرالدین» بودند. در اوایل قرن بیستم روزنامه «ملانصرالدین» در رشد و تعالی مطبوعات آذربایجان تاثیر بسزایی داشت.
نشریه در سالهای ۱۹۰۵-۱۹۰۷ بر حرکات آزادیخواهی مردم روسیه، مبارزات کارگری و افزایش روستایی و میزان تنفر مردم عادی از طبقه بورژوا-زمین دار * نقش فراوان داشت. ملانصرالدین برای تقویت شعور عمومی بین مردم عوام زحمات زیادی متحمل شد. دموکراسی، رویه حرکت این روزنامه بود. اندیشه های نو، اسلوب پر مایه، خوشمزگی و سادگی از عوامل مهم محبوبیت «ملانصرالدین» در میان مردم بود.در قرن بیستم نمایندگان ادبیات طنز آذربایجان، کسانی چون جلیل محمدقلیزاده، میرزا علیاکبر صابر، عبدالرحیم حقویردیف، ع. حاجی بیگوف، عمر نعمانفائق زاده، نظمی، غمگسار، محمدسعید اردوبادی، شمعچی زاده، مذنب، جبار عسگرزاده (باغچه بان)، بایرامعلی عباسزاده (حمال)، س.ممتاز، جعفر جبارلی بودند.
زیاده از صد نویسنده طنز ادبیات آن عصر را احاطه کرده اند. در اوایل قرن بیستم در حوزه شعر طنز با شعرهای صابر و در بخش نثر با نوشته های محمدقلیزاده، ادبیات طنز ترکی آذربایجانی راه جدیدی پیش گرفت. در حوزه نمایشنامهنویسی طنز میرزا فتحعلی آخوندوف آثار ماندگاری را که اساساً به سبک رئالیسم انتقادی بودند نوشت. در سال ۱۹۰۵ انقلاب اول مردمی بر تفکرات اجتماعی و سیاسی تاثیر فراوان گذاشت. در این میان ادبیات جدید انتقاد را هدف اصلی خود قرار دادند. این دوره بر شکلگیری مطبوعات طنز آذربایجان موثر بود. آوریل سال ۱۹۰۶ تاریخ تولد نشریه «ملانصرالدین» است که بر ادبیات و تاریخ آذربایجان تاثیر زیادی نهاد.
روزنامه ملانصرالدین مانند «بیداری آسیا»ی لنین، مرحلهای تاریخی را در ادبیات آن روزگار منطقه آغازید. روزنامه نه فقط در مقیاس آذربایجان، بلکه حتی در تمام شرق نزدیک و شرق میانه راه مبارزه با ظلم و ستم و دیکتاتوری و اشاعه فرهنگ و مبارزه انقلابی را در پیش گرفت.
نشریات طنز آذربایجان بر ادبیات رئالیست آن دوران تاثیر بسزا داشتند. نویسندگانی چون محمدقلی زاده، صابر، حقویردیف، اردوبادی، نظمی و دیگران برای اولین بار در این نشریات شروع به نوشتن کردند. روزنامههای طنز به شکل غیر قابل وصفی باعث تولید ادبیات انتقادی شدند. در شرایط سخت مبارزات طبقاتی با حکمرانان مستبد ، آنانکه مردم را با شرایط مشکل خود آشنا می کردند ، همین روزنامه ها بودند .
این نشریات برای کاریکاتور اهمیت خاصی قائل بودند . کسانی مانند عظیم عظیم زاده ،روتر ، شمرلینگ و بهو ( تخلص کاریکاتوریست گرجستانی ) از کاریکاتوریست های مهم آن دوره بودند . مطبوعات طنز آذربایجان با توجه به کاریکاتور هاو طرح هایشان خیلی زود برای مردم عادی و بیسواد قابل فهم می شدند . در میان مطبوعات طنز ترکی و روسی هم اشتراکات مفهومی زیادی وجود دارد . می توان گفت که روزنامه های منتشر شده طنز در هر دو زبان را کاریکاتوریست های مشابهی می کشیدند . کاریکاتوریست اصلی ملانصرالدین ،عظیم زاده بود .
مکتب طنز ملانصرالدین فقط آذربایجان را احاطه نکرده بود ، بلکه تحت تاثیر این روزنامه و آثار انتشار آن در محدوده ولکا و آسیای مرکزی و داغستان نشریاتی چون «اوکلار» ، «توپ» ، «چورکوچ » ، «آق ملا» ، «یاشین» ، «یالتا پست» ، «تانگ چولبان» و … ، در ایران نشریاتی مانند « آذربایجان » ، «نسیم شمال» ، «بهلول» ، «حشرات الارض»، «کشکول»، «صوراسرافیل» و … به عرصه ظهور رسیدند.
ملانصرالدین با جمع کردن نویسندگان و کاریکاتوریستهای بزرگ و شکل دهی و جهت دهی افکار آنها، به انقلاب مردمی روسیه و حرکات آزادیخواهانه کمک زیادی کرد. در کتاب « مردمی کردن ادبیات» لنین ، از روزنامه های طنز به عنوان سرچشمههای اصلی انقلاب روسیه یاد میشود.
در راه مبارزه های انقلابی علیه تزار، رغبت عمیق بلشویکها به مطبوعات طنز غیر قابل وصف است. تعدادی از بلشویکها که امکان حضور در انظار عمومی را داشتند از مشترکان و ناشران اصلی این مطبوعات بودند . بلشویک معروف علی عسگر علییف «بهلول» را، داداش بنیادزاده «آری» را و علی میرقادروف «تارتان پارتان» و «مشعل» را منتشر نمودند . مطبوعات طنز آذربایجان در ابتدای قرن بیستم تاثیر وسیعی بر مردم عادی داشتند. ملانصرالدین و روزنامههای دیگر در مقیاسی وسیع در شرق نزدیک و خاورمیانه توسعه یافتند. البته با همه خصوصیات ترقی پرور و دموکراتیک روزنامه های طنز، آنها نیز از برخی تناقضات مصون نبودند. اگر ملانصرالدین را در این میان استثنا بگیریم روزنامه های دیگر طنز گاهی تمایلات کاپیتالیستی و سرمایهداری پیدا می کردند که با تمایلات سوسیالیستی غالب در این روزنامه ها در تناقض بود. البته جای شکی نیست که روزنامههای طنز نیز به سبب ویژگی صنفی که داشتند از تفکرات متنوع و غیر محدود نویسندگان خود بهرهمند بودند.
منبع : مجله فرهنگی “ماهنی”
همه می دانیم انتشار نشریه آن هم در شهرستان، آن هم فرهنگی و ادبی و صد البته آن هم مستقل و غیر وابسته به جریان های پولدار دولتی و رسمی، احتمالاً از گذاشتن کوه روی دوش و دوشیدن شیره سنگ هم سخت تر است.
مجله فرهنگی “ماهنی” یکی از مجلات وزین و فخیم آذربایجانی است که با تلاش های مدیرمسئول و سردبیر فهیم و دانشمند آن، جناب “بهرنگ منتخبی” منتشر می شود.