menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

بدجوری میفهممت رفیغ

معرفی مجموعه شعر طنز «بدجوری می‌فهممت رفیغ» نوشته ی هانا مهر

اکبر اکسیر :
معرفی مجموعه طنز «بدجوری می‌فهممت رفیغ»/هانامهر/نشر روزآمد/۹۴
طنز، شیطنت روح آدمی است و طنزپرداز، بیانگر این شیطنت. تمام ساکنان کره زمین نوعی از طنز را در خود دارند که اگر به کشف آن نایل شوند، می‌توانند از مزایای آن برخوردار باشند. مزایای طنز، همیشه مثبت و دلپسند نیست. گاه بر اثر سوءتفاهم به نتایج غم‌انگیزی ختم می‌شود.
در هر خانه، یکی از اعضای محترم، طنزاندیش و طنزپرداز است و با بذله‌گویی‌ها و حاضرجوابی‌های خود به گرمی مجلس می‌افزاید. این افراد در هر جمعی که وارد شوند، مورد استقبال قرار می‌گیرند. چرا که وجود یک طنزپرداز یا آدم بگو بخند، باعث گرمی محفل می‌شود.
در ایران بزرگ ما، لطیفه‌ها به لهجه‌های مختلف صادر می‌شوند، اما تمام اقوام با تمام لهجه‌ها در خندیدن مشترک‌اند. خنده زبان بین‌المللی انسان است. برعکس گریه که همیشه نتیجه اندوه نیست!
آنکه می‌تواند بخنداند، انسان قدرتمندی است. لذا مردم این قدرتمندان را دوست دارند. آنها با ظرافت خاصی حرف‌های مگو را بیان می‌کنند. از زشتی و پلیدی افراد ظالم حرف می‌زنند، طوری که قبح عمل در برابر زیبایی و لطف سخن به چشم نمی‌آید.
طنزپردازان همواره زبان گویای جامعه بوده‌اند و شجاعت پنهان مانده زیر پوست ترس مردم را با قدرت تمام بیان کرده‌اند. در هر مکان و موقعیت برای افشای ریاکاری و کم‌کاری و دروغ و نکبت، طنز حربه جانانه‌ای به شمار می‌رود و اگر استادانه اجرا شود، بر شدت تأثیر آن می‌افزاید.

ختم کلام خندیدن بر بی‌شعوری خود، وظیفه طنز است. پس لازم است که احترام ویژه‌ای برای طنزپرداز آن قائل شویم و اگر حرف حقی در لابلای حرف‌آن‌ها بود، نرنجیم. به اصلاح خود بر خیزیم که اصلاح خود، اصلاح جامعه است.

بدجوری میفهممت رفیغ

استاد عزیزم «فرهاد عابدینی» شاعر و ناقد فروتن، مجموعه شعری از یکی از شاعران حلقه ادبی شعر معاصر برای من فرستاده‌اند به‌نام «بدجوری می‌فهممت رفیغ»، از شاعر پیچیده در شولای استعاره «هانامهر» که در اکثر قالب‌‌های کهن و نو طبع‌آزمایی نموده‌اند. طنز و فانتزی و شوخی‌های موزون و منظوم که حیف از طلا که صرف مطلا شده. هانامهر، شاعری است که به‌نظر حدود ۱۴ سال در شعر فعالیت دارد، اما ترشحات قلمی مورد قبول شاعر نیست؛ لذا فعلاً با این نام این کلمات را پیشمرگ کرده تا شعر طنز جیغ خود را در کتاب بعدی با نام اصلی به مقابله طنز شریف بفرستد. شاعر در این مجموعه به اکثر موضوعات روزمره سرک کشیده و ثابت کرده که طنز را می‌شناسد و می‌خواهد که طنزپرداز، نامی دهه بعد باشد.
هر جا که می‌روم/ تو همانجا نشسته‌ای/ این شهر کافه‌هاش/ کاش/ صندلی نداشت!
در بلوک غربی امشب، جشن و مهمانی به پاست/ تا سحر بی‌خوابی و سرسام هم مهمان ماست
کارمندان را به مهمانی و خوشحالی چه کار؟/ شب‌نخوابی، روز بعدش در اداره ماجراست
حق مردم شادی و مهمانی و جشن و سرور/ شغل بد، دیوار نازک جان من تقصیر ماست.
برای هانامهر که آگاهانه پا به این راه گذاشته موفقیت آرزومندم. امید که با استفاده از تجربیات اساتید بزرگواری چون استاد عابدینی به طنز اجتماعی برسند و ظرافت و ظرفیت شعر طنز فارسی را در شعرهای جدیدشان نشان دهند.
ان‌شاء‌الله…
منبع : روزنامه اطلاعات

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر