menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

ناصر فیض

مصاحبه بیادماندنی با ناصر فیض

ناصر فیض خالق تک بیت های حافظ، فیض بوک، نزدیک به ته خیار و املت دسته دار یکی از طنزپردازان شهیر کشور است. ناصر فیض تاکنون دو بار در دیدار شعرا با مقام معظم رهبری شعر طنز خوانده است. آنچه می خوانید گزیده ی مصاحبه با ناصر فیض است.

به عنوان اولین سئوال، در سالهای اخیر طنز مورد استقبال مردم قرار گرفته است شما دلیل این استقبال را چه می دانید؟

در سال ۸۰ به پیشنهاد آقای زرویی نصر آباد در زمان مدیریت آقای” زم” در حوزه هنری یک کارگاه طنز تشکیل دادیم. بنیان این جلسات شعر طنز بود. زرویی نصر آباد دارای یک سابقه طنز پردازی در گل آقا و انتشار کتاب تذکره المقامات را در کارنامه خود داشت. در ابتدای راه آقای زرویی نصر آباد موظف به برگزاری منظم جلسات شعر طنز شدند. چون در آن زمان ساختمان حوزه هنری ساخته نشده بود در یکی از کانکس های حوزه هنری مستقر شدیم.

ناصر فیض

شعر طنز در آن زمان تنها در محافل خصوصی خوانده می شد علت آن هم این بود که اگر دل کسی از اداره ای گرفته بود یا عصبانی شده بود شروع به هجویات گفتن می کرد. ابتدا دوستان استقبال نکردند چون فکر می کردند مگر برای طنز هم می شود شب شعر گذاشت؟ یا اینکه مگر می شود این نوع شعر را در جمع عمومی خواند؟ رفته رفته استقبال از شب های شعر بیشتر شد تا جایی که در حوزه هنری دفتر طنز تشکیل یافت.

بعد از تشکیل دفتر چه کارهایی انجام گرفت؟

در سال های بعد با بودجه های کم کارهایی خوبی انجام یافت؛ مثلا برگزاری جشنواره شعر طنز یکی از آنها بود. ابتدا این جشنوار جدی گرفته نمی شد و با فاصله های زیاد برگزار می شد. معمولا من هم به طنز در آغاز جشنواره می گفتم سومین اولین جشنواره طنز، تا اینکه رفته رفته این جشنوراه جدی گرفته شد و منظم برگزار شد.

در کنار جشنواره هایی که در حال برگزاری بودند کارگاه هایی نیز تشکیل می دادیم. در حوزه هنری بعد از تشکیل دفتر طنز جلسات هفتگی با موضوع نقد فیلم، کتاب و سریال ایجاد کردیم. با رویا صدر، یوسف علی میر شکاک، منوچهر احترامی، امینی و یک دوره هم اکنون خودم برگزار می کنم البته تعداد شرکت کنندگان معمولا کم است. وقتی با زرویی نصر اباد پاتوق برگزار می کنم به سختی ۱۵ نفر دور هم جمع می شویم، خودتان هم می دانید که این گونه جلسات تخصصی معمولا با شرکت کنندگان کم برگزار می شود.

از دیگر کارهایی که انجام شده است در حدود ۳۶ استان در عرض دو سال گاها با اقدام استان و بیشتر با مشارکت خودمان جلسات در حلقه رندان را برگزار کرده ایم. از ۲۵۰ نفر تا ۱۰۰۰ نفر که در یاسوج اتفاق افتاد تماشاگر داشته ایم در یاسوج امام جمعه در برنامه حضور پیدا کرد و گفت می خواهم شعر طنز بخوانم و البته پشت تریبون رفتند و شعر خواندند. در یاسوج ازدحام به قدری بود که پلیس وارد شد و با دخالت آنها از ازدحام مردم جلوگیری شد.

در کل این برنامه باعث شد تا طنز پردازان دیده شود؛ روزنامه ها علاقه مند شدند یک ستون طنز ایجاد کنند؛ دست اندرکاران تلویزیون علاقه مند شدند به طنز جدی نگاه کنند و از نگاه به طنز برای از بین بردن خشک بودن برنامه خودداری کنند.

بسیاری از طنزپردازان از همین جلسات ما کشف شدند؛ معمولا بچه های دوم خردادی در جمع ما حاضر نمی شوند و بعدها به سمت روزنامه های دوم خردادی کشیده شد. بیشتر بچه هایی که امروز در مطبوعات یا تلویزیون حضور دارند یا مستقیما با دفتر طنز حوزه هنری ارتباط داشته اند یا اینکه از این کانال گذشته اند. در کل همه این اتفاقات باعث شد طنز جدی گرفته شود.

یکبار در جلسه دیدار با رهبری آقای زرویی شعر خواند و از آن به شدت استقبال شد و تبدیل به یک سنت شد که در این دیدار هر سال یک نفر شعر طنز بخواند این اتفاق هم در جدی گرفته شدن شعر طنز تاثیر زیادی گذاشت.

کل طنز مکتوب نیز در حوزه هنری اتفاق افتاد. در حوزه هنری ۶ جلد کتاب طنز نوشتیم که اگر کسی این شش جلد کتاب را بخواند با کلی مسایل طنز آشنا می شود.

در طی ۵ یا ۶ سال اخیر اکثر فرهنگسراهای تهران جلسه طنز برگزار می شود.

فکر می کنید بعد از این چه اقدامی باید انجام شود؟

بعد از این باید برویم دنبال آسیب شناسی و اینکه بعد از این چه کار باید بکنیم. کارگاه فیلم نامه نویسی تشکیل داده ایم که در سال ۲ فیلم نامه باید تحویل دهند. این کلاس ها با حضور رحیم بهبودی فر تشکیل می شود. کلاس های مختلف شعر در طول سال برگزار می کنیم.

با وجود این همه استقبال از طرف مردم چرا مسئولین هنوز تحمل نمی کنند؟

یک بخش این است که مسئولین باید آستانه تحمل شان را بالا ببرند این یک ارتباط دو طرفه است، شما هر کاری بکنید اگر مسئول بداند می خواهید او را نقد کنید حتما جبهه خواهد گرفت. چون او می خواهد گزارش بدهد که کارهای زیادی انجام داده است. اگر طنز پرداز پوشیده تر صحبت کند فکر می کنید مشکل حل می شود؟ وظیفه طنز پرداز این نیست که پوشیده سخن بگوید حتی اگر حکومت از امروز اعلام کند هر کس هر حرفی می خواهد بزند بگوید هنر ایجاب می کند تا شما پوشیده سخن بگویید. این شعور شاعر است، سانسور نیست.

مثلا امروز شما از حافظ برداشت های بیشتری نسبت به دیگران انجام می دهید چون در هاله ای از ابهام صحبت کرده است.

اگر دولت امروز اعلام کنند فلان وزیر را دست بیندازید باز هم شما باید در هاله ای از ابهام سخن بگویید. در هاله ای از ابهام سخن گفتن چند مزیت دارد: اولا شما از لحاظ حقوقی مشکل پیدا نمی کنید. طنز پرداز نباید یقه اش را دست دیگران بدهد. بخشی از طنز قابل پخش است که از لحاظ حقوقی شاعر را زیر سئوال نبرد. دوم فحش نباید بدهد مثلا خاقانی می گوید شاید “تو را پدر بود و تو ندانیا” از این توهین و هجو بالاتر وجود ندارد ولی من می توانیم در جمع نقل کنم ولی تفسیر و معنایی دارد که نمی توانم بگویم. طنز پرداز باید بتواند هر حرفی را بزند ولی این موارد باید رعایت شود.

من همیشه اعلام می کنم اگر شما توانستید حرفی را در مقابل دختر خودتان بگویید همان حرف را بیایید در برابر مردم بزنید. این دیگر بستگی به این دارد که شما چقدر هنرمند باشید و بلد باشید و از صنعات ادبی استفاده کنید. طنز پرداز باید به گونه ای تداعی کند تا مردم بدانند چه کسی را می گوید.

طنز پرداز باید تیز هوش باشد. مثلا پدرم به من گفت هر وقت کسی بچه دار شد از او نپرس بچه ات پسر است یا دختر چون بعضی ها به آن حساس هستند. از او بپرس اسم بچه ات چیه؟

شهرام شکیبا در خبر آنلاین مطلب می نوشت و شما احساس می کردید حتما او را می گیرند ولی چون می دانست قضیه را حقوقی نمی کرد. هیچ وقت هم دستگیر نشد. ولی بودند که بیشتر از او خودشان را سانسور می کردند ولی دستگیر می شدند.

یکی دیگر از موارد بر می گردد به اینکه چه کسی این مطلب را اعلام می کند و کجا می خواند. طنز پرداز باید بداند جای حرف من اینجا است یا نه! کجا، مقابل چه کسی و چه چیزی بگوید. مثلا گل آقا می دانست چگونه بگوید. ترکیب همه اینها می شود طنازی.

در آخرین دیدار شعرا با رهبر معظم انقلاب نقل قول هایی از جانب ایشان شد در خصوص اینکه به آقای شکیبا فرموده اند که برنامه تان را می بینم، نقش ایشان را در رشد طنز چگونه ارزیابی می کنید؟

این گونه نبوده است ولی صحبت هایی در این خصوص انجام شده است.

ایشان استقبال کردند و نشان داد که ایشان اطلاع داشتند؛ نکاتی که ایشان درباره آقای صابری گفتند و این نشان داد که با وی ارتباط داشته اند. یکبار درباره تذکره المقامات آقای زرویی صحبت کردند که نشان داد که ایشان این کتاب را خوانده اند. خودشان وقتی که شعر جدی خوانده می شود اگر هوشمندانه و رندانه باشد نکته ای عنوان می کردند که باعث ایجاد تبسم در جمع می شد. البته این اتفاق در محفل جدی شعر هم اتفاق می افتد که صدای خنده می آید.

عنصر اصلی طنز کنایه است. وقتی از یک مکان کلان به یک مورد توجه می شود هم حکم حکومتی است و هم شرعی یعنی اینکه این کار خوبی است و ادامه بدهید. ایشان در اولین بار با من شوخی کردند که شیوه سخن تان را عوض نکنید. این جمله یعنی اینکه طنز را ادامه بدهید.

مسئولین گاهی با طنز مثل موسیقی برخورد می کنند انگار می خواهند هم باشد هم نباشد. موسیقی هم تعریف دارد که کدام بخش مجاز است و کدام بخش غیر مجاز. به نظر من بعد از آن اتفاق مسئولین استقبال کردند و پذیرفتند که طنز باشد.

البته در برخی از موارد مشکل به وجود می آید. هنوز در تعریف طنز مشکل وجود دارد باید این ابهام و مشکل را بپذیریم . یکی کتاب چاپ می کند که کلا فکاهه است یا اصلا نمی شود به آن لبخند زد ولی عنوان می کند طنز سیاه است. مقدمه کافکا را نمی شود گفت طنز نیست. طنز عدم تجانس ها هست اگر نامش را گروتس بگذارد.

اگر بگوییم طنز و شوخ طبعی، دچار مشکل نخواهیم شد تاریخ طنز و شوخ طبعی می گوییم، هجو و هزل هم جزو طنز است. منتها بعضی ها در ذهنشان این وجود دارد که طنز نوع فاخر شوخ طبعی است به همین دلیل است که دکتر حلبی نام قشنگ تری گذاشته است که تاریخ شوخ طبعی گذاشته اند. در طنز نزدیک ۵۰ سال است از عمران صلاحی به این طرف این عناوین به وجود آمده است. کسی که نکته ای در جمع می گفت و حرکتی داشته است طنازانه از آن استفاده می شد. قدما دو بخش جد و هزل شعر را تقسیم می کردند . بعد از آن خود هزل تقسیم می شد. بعضی وقت ها می گوییم طنز را می خواهیم ببینیم که سخن جد و طنز بررسی می کنیم.

بعضی ها فکر می کنند نوع سلامت تر شعر فکاهه را طنز می گفتند.

داستان شعر حافظ چه بود؟

خیلی از کارها ناخواسته به نام انسان تمام می شود مثلا شعری که برای قزوه گفتم؛ من جایی خواندم که بیشتر شنیده شد. تک بیت ها را من شروع کردم ولی قبل از من چند نفر شعر گفتند. ابداع من نیست. در شعر حافظ به دلیل داشتن اشعار چند پهلو بهتر این اتفاق می افتد. در حافظ برای شعر طنز ظرفیت بالاتر است من ادعا نمی کنم مال من است ولی من این نوع شعر را شروع کرده ام.

این تک بیت ها هنوز کتاب نشده اند؟

البته این ها قرار نیست کتاب شود. کتابی که قرار است چاپ شود غزلیاتی از حافظ است که کلا نقیضه شده است. تا وقتی این تک بیت ها را چاپ نکنید مشخص نمی شود چقدر از این اشعار وجود دارد.

دانا

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر