menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

کتاب طنز “هزار و یک شب نو” نوشته محمد علی علومی

به تازگی مجموعه داستانی به اسم «هزار و یک شب نو» نوشته محمد علی علومی منتشر شده است که در آن شهرزاد قصه‌گو در سوپرمارکت برادرش چای شهرزاد می‌فروشد.

به گزارش شیرین طنز، این نویسنده درباره مجموعه داستان «هزار و یک شب نو» که دارای رگه‌های طنز است به خبرنگار ایسنا گفت: راوی در این اثر شهرزاد در زمان معاصر است، اما از یاد برده که روزگاری قصه‌گوی توانایی بوده است، بنابراین در سوپرمارکت برادرش چای شهرزاد می‌فروشد. او به‌تدریج وارد قصه‌گویی می‌شود و هزار و یک شب نو از زبان او روایت شده است.

علومی افزود: این کتاب مثل اصل داستان «هزار و یک شب» هم به فرهنگ مردم و هم به وقایع رئال در اجتماع توجه دارد، مثلاً در فرهنگ مردم است که موجودات عجیب و ترسناک نادیدنی باعث ترس انسان می‌شوند، اما در این‌جا آن‌ها از انسان به شدت می‌ترسند، چون جنگ‌ها و کشت و کشتارهای هولناک به راه می‌اندازد، ولی کارکرد آن‌ها جز خنده و شوخی با انسان چیزی بیش‌تر نبوده است.

او در ادامه گفت: در این اثر قسمت‌هایی چون تن‌فروشی اجباری و انواع وقایعی که جامعه ما را غمگین کرده وجود دارد، منتها با رگه‌های طنز به بیان درآمده است. علومی اظهار کرد: در یکی از داستان‌های این مجموعه القاعده یک معلم روستایی افغان را در کمال معصومیت می‌کشد و عجیب‌تر این است که معلم خود را مستحق چنین مجازاتی می‌داند و همه این‌ها آمیخته‌ای از طنز و تراژدی است. «هزار و یک شب نو» به تازگی در نشر قطره منتشر شده است که مشخصات آن را در زیر آورده ایم :

هزار و یک شب نو

خرید کتاب

تراژدی و طنز، ترس و ترحم، فضای غالب بر داستان‌های «هزار و یک شبِ نو» است. نویسنده با بهره‌مندی از فرهنگ مردم و شیوه‌های داستانی در هزار و یک شب، کوشیده است که مفهوم «داستانِ ایرانی» را به اجرا درآورد. در داستانِ بردار زده شدنِ پروانه، در سال ۵۶، از قول نامزدش آمده است که; «آن روزی که پروانه را به دار زدند، رفتم. خودم نبودم، روحم پر کشیده و جسم من به تماشا رفته بود. پروانه را، از ماشین کلانتری به درآوردند… کفش‌هایی که برایش خریده بودم به پاش بود. چادر سفیدش به سرش بود با همان گل‌های قشنگ… وقتی پروانه رفت بالا، گردنش کج شده بود. یک لنگه کفش‌اش افتاده بود. پاهاش تکان تکان می‌خوردند و آن گل سرخ صد پر روی کفش هم تکان می‌خورد تا کم کم آرام گرفت…»

موضوع: رمان و داستان ایرانی

ناشر: قطره

سال چاپ: ۵ – ۱۳۹۳
نوبت چاپ: ۱

تعداد صفحه: ۳۱۶
قطع: رقعی
تیراژ: ۵۰۰
شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۱۹۷۴۸۲

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر