در طنز مهران مديري فضايي وجود دارد که آن را از ساير کارها دلچسب تر و متفاوت تر مي کند.
شوخي کردم کاري است که با طنزهاي عادي فرق مي کند و فضاي آن به علت وجود آيتم هاي مختلف، کمي سنگين تر است. خيلي ها با ديدن دفعه اول شايد متوجه نشوند که در اين مجموعه قرار است در چه موردي صحبت شود، بنابراين براي درک طنز آن نياز به دقت بيشتري است.
از قهوه تلخ تا شوخي کردم
در قهوه تلخ، کار، خوب شروع شد و به اوج رسيد و در همان اوج بدون پايان ماند. مدتي علت را که جويا شدم به اين نتيجه رسيدم که شايد علتش فضاي خاص سياسي بود که در آن زمان حاکم بود و مردم نياز داشتند به نوعي يک سري حرف ها را بشنوند و چيزي را ببينند که حرف دل آنها باشد تا کمي تسکين شان دهد. در قهوه تلخ با ديدن همان قسمت اول، اين موضوع تحقق يافت و با جذابيت کاراکترهايي که داشت مردم را جذب کرد.
با وجود گذشت چند وقت از شروع توزيع شوخي کردم احساس مي شود که اين مجموعه هم بتواند به آن جايگاه برسد.
مديري مردم را به تلويزيون برگرداند
خيلي خوب بود اگر تلويزيون قدر مهران مديري را مي دانست و او را به تلويزيون بر مي گرداند هر چند شنيده ام که او و تلويزيون با هم مشکلي ندارند و اکنون صحبت هايي براي بازگشت مجدد کارهاي او به تلويزيون شده است.
اين بازگشت در جذب مخاطب به تلويزيون و دور شدنش از ماهواره و سريال هاي مخرب موثر است.
چون مردم ما به دنبال اين هستند که وقتي به منزل بر مي گردند يکي دو ساعتي را شاد باشند و بخندند. البته تلويزيون ما در اين رابطه اخيراً قدم هاي خوبي برداشته است.
شبکه خانمگي مشکلات خاص خودش را از قبيل تبليغات، توزيع و فروش دارد که ذهن سازنده را درگير خود مي کند و درصدي افت به کار او مي دهد و مي شود تلفيقي از هنر و اقتصاد. اين موضوع خوب است اما بخش زيادي از هنر را تحت تاثير خودش قرار مي دهد.
شايعات در مورد مديري
اينکه مهران مديري سينماي خانگي را بايد کنار بگذارد تا به تلويزيون بيايد شايعه اي بيش نيست و علت جدا شدن مهران مديري از تلويزيون به تفاهم نرسيدن او با تهيه کنندگان بر سر قيمت هاي دستمزد بود نه شايعات ديگر.
قهر و آشتي جواد رضويان با مديري
پوپک مظفري برنامه ريز و دستيار کارگردان شوخي کردم از داستان قهر و آشتي مهران مديري و جواد رضويان اينگونه مي گويد:
هيچ اتفاق خاصي يا دعوايي بين اين دو صورت نگرفته است و تمام صحبت ها شايعه است و علت همکار نبودن شان در اين سال ها مشغول بودن هر کدام در کارهاي خودشان بود. آقاي مديري هيچ وقت با هيچ کس دشمني و خصومت ندارد و بسيار مهربان و رئوف است و دوستاني مثل مهران غفوريان، جواد رضويان و سايريني که شما اسم برديد اگر کدورتي بين آنها با آقاي مديري بود در پشت صحنه کارهاي آقاي مديري حاضر نمي شدند.
من از آن زمان که پاورچين را کار کرديم حضور داشتم که جواد رضويان بود. در جايزه بزرگ هم بود و بعد رسيديم به برره که جواد رضويان نبود. اختلافي بين آنها پيش نيامد فقط جواد رضويان در شرايطي بود که نمي توانست حضور داشته باشد.
گلايه از مطبوعات
متاسفانه برخي از دوستان مطبوعاتي کم لطفي مي کنند و برخي خبرهايي را که مي شنوند و حقيقت ندارد را به صورت منفي بازتاب مي دهند. مثلاً قرار بود رضا عطاران و خيلي دوستاني که از سال هاست در طنز فعاليت دارند. در اين کار حضور داشته باشند. با آنها تماس گرفته شد و به دلايلي نتوانستند در اين کار حضور داشته باشند و برخي اين عدم حضورها را به کدورت و دلخوري بين اين دو نسبت مي دهند. اين حرف ها درباره مهران غفوريان، سحر ولدبيگي و خيلي هاي ديگر هم بود. اگر اختلافي وجود داشت پس چرا وقتي براي شوخي کردم با جواد رضويان تماس گرفته شد پذيرفت؟! خود من مسئله اي برايم پيش آمد که شش سال با آقاي مديري کار نکردم ولي اختلافي نبود.
منبع : آرامش/ شماره ۲۲/ فروردين ماه ۹۲/ هدي جاويدي/ صفحه ۱۴
افکار نیوز
