یک شاعر و طنزپرداز پیشکسوت کشور گفت: اخیرا پرداختن به طنز و شوخی، مقداری از حوزه معقولات خارج شده و به معظلی تبدیل شده است، به نوعی که موضوع حساس و حیاتی را که به عنوان مسئله مهمی قلمداد میکنیم، متاسفانه به شوخی و طنز تبدیل میکنند.
به گزارش شیرین طنز، قاسم رفیعا، شاعر و طنزپرداز کشور، در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری، با بیان اینکه در مقاطع مختلف تاریخی کشورمان، طنزپردازان نقش داشتهاند، اظهار کرد: اکثر مردم ما بیش از حد معمول، به جنبههای طنز وقایع تراژدی توجه دارند.
وی ادامه داد: در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در شعارهایی که بر ضد سردمداران رژیم گذشته میدادند، بسیاری از این شعارها جنبه طنز داشته است. نگاه طنز را در جریانات انقلاب اسلامی شاهد بودهایم و بعد از آن هم حتی در دوران دفاع مقدس هم طنز نه از طرف طنزپردازان شناخته شده و مکتوب، بلکه از سوی خود رزمندگان و در فضای جبهه جریان داشته است. در آن دوران، دفاع مقدس برای طنزپردازان خط قرمز بود و بعد از پایان جنگ تحمیلی، طنزپردازان نیز در آثارشان این بخش از تاریخ کشور را مد نظر قرار دادند.
رفیعا همچنین گفت: در خود فضای دفاع مقدس ما شاهد طنزپردازیهای جدی رزمندگان با هم بودیم و در مجموعه «فرهنگ جبهه» در کتاب «خوش طبعیها» میبینید که همان رفتارها و شوخیهایی که رد و بدل می کردند زیبا و تاثیرگذار است و فضای جدی و خشک و حتی تراژیک جبهه را به فضای طنزآلود تبدیل میکند.
این شاعر همچنین با تاکید بر اینکه اخیرا پرداختن به طنز و شوخی، مقداری از حوزه معقولات خارج شده و به معظلی تبدیل شده است، عنوان کرد: موضوع حساس و حیاتی را که به عنوان مسئله مهمی قلمداد میکنیم و باید به شکل اساسی به آن پرداخته شود، متاسفانه به موضوع شوخی و طنز تبدیل می کنند و آن مسئله، از جدیت خود می افتد. گاهی از چنین فضایی نگران میشوم. چرا که مسئولان هم از پیش آمدن چنین رویکردی استقبال می کنند. چرا که با مسائل جدی، شوخی میشود و آنها هم فرصت دارند تا کار خود را ادامه دهند. بزرگ ترین آسیب طنز، همین است. موضوع اختلاس، یا درآمدهای میلیاردی و یا همین حادثه پلاسکو، بیشتر از آنکه نقد جدی به این موضوعات ارائه کرده باشیم، نگاه شوخی و طنز به آن داشتهایم. اگر مسئله مهمی است و کسی کم کاری کرده، باید پاسخ گو باشد.
وی آسیب طنز را لودگی دانست و گفت: طنز باید هدف داشته باشد و پیام تاثیرگذار و متفاوتی ارائه دهد. این گونه نیست که هدف طنز، تنها خندیدن مخاطب باشد. باید در عین اینکه لبخندی به لب مخاطب می آید، او را به تامل و فکر وادار کنیم. به دانش آموزان اول ابتداییام گفتم درباره حادثه پلاسکو نقاشی بکشند و یکی از دانشآموزانم شخصی را ترسیم کرده که آتش گرفته و در عین حال از خود سلفی میگیرد. این نقاشی تاثیرگذار و متفاوت است. نگاه طنز دارد و در عین حال حرف جدی را مطرح میکند. زمانی که اثری صرفا برای خنداندن مخاطب باشد، دیگر به آن نمیتوان طنز گفت. گاهی اثر لودگی، هجو و هزل است. طنز باید مفهوم و پیام داشته باشد، اما بسیاری از آثاری که به نام طنز ارائه می شود، پیامی ندارد و تنها احساسات مخاطب را خنثی میکند.
رفیعا با تاکید بر اینکه متاسفانه احساس میکنم طنزپردازان کشور که تعدادشان هم بسیار کم است، گاهی افسار قلمشان را مهار نمی کنند، تصریح کرد: برخی طنزپردازان به هر چیزی که بخواهند، به هر شکلی می پردازند. معتقدم باید به برخی اصول و قواعد پایبند بود. در نظامی زندگی می کنیم که قانون اساسی دارد. هر چند که آزادی بیان از مهم ترین اصول این قانون است اما وقتی به کسی اجازه میدهند که آزادانه انتقاد کند، باید حد و حدود قلم خود را رعایت کند. متاسفانه نتیجه برخی طنزها این می شود که می گویند سانسور شدم و یا تعقیب شدم و به من اخطار داده شد. معتقدم طنزپردازان محدود کشور، برای نظام و جامعه باید حفظ شوند. برخی طنزپردازان متاسفانه اصول و قواعد را رعایت نمیکنند و به حساب جامعه ای می گذارند که در آن آزادی بیان نیست. در تمام دنیا قواعدی وجود دارد که بنا بر آن قواعد و حساسیتها، هر حرفی را نمیتوان مطرح کرد.
وی افزود: حرکت طنزپرداز بر لبه تیغ است و اگر بتواند تعادل خود را حفظ کند، طنزپرداز موفقی است. اگر به آن طرف بیفتیم دیگر طنز نیست. برخی شبکهها و سایتهای برون مرزی ممکن است از برخی آثار طنز خیلی لذت ببرند، اما از ادامه کار طنزپرداز در جامعه جلوگیری میشود. برای کار موفق در جامعه باید بتوان تعادل را حفظ کرد و حد و مرز را رعایت کرد. متاسفانه برخی از طنزپردازان این گونه اند که فریاد می زنند بیایید و ما را بگیرید و ببرید.