سلام،
به صورت کاملاً اتفاقی یکی از طنزپردازان اومده بود تا یه نگاهی به سایت شیرین طنز بندازه، که یهو چشمش به این تصویر افتاد و فی البداهه شعر طنزی سرود که همه کاربران شیرین طنز از خنده روده بُر شده و تعدادی هم به بیمارستان منتقل شدند. لذا از همه ی طنزپردازان تقاضا می شوند در سرودن اشعار طنز خودشون احتیاط کرده و کمی هم مراعات حال کاربران شیرین طنز را هم بکنند. چون سرودن اینگونه اشعار برای شیرین طنز مسئولیت داشته و عواقب سنگینی در پی داره.
شما، بله با خود شما هستم، منظورم شما طنزپرداز عزیزه، میدونم وقتی تصویر فوق را دیدن، اشعار طنز بسیاری توی ذهنتون اومد، پس بهتره سریع یه جا یاداشت کنید، که بهترین جا زیر همین مطلب در قسمت نظراته، اینطوری هم شعرتون ماندگار میشه، هم کاربران به اون امتیاز میدن و حتی ممکنه طنزپردازان دیگه هم به اون انتقاد کنند و یا شما را تشویق کنند.
بهتره یکم درباره ی این تصویر توضیح بدم : در تصویر فوق وقتی جوجه از تخم در میاد، خانم مرغه میبینه جوجه ی نازش توی فیس بوکه، به همین خاطر خیلی تعجب میکنه و توی این حالت میمونه و میمونه و …
۲ دیدگاه
سیروس بداغی:
مادر جوجه:
خاکِ عالم بر سرم ، رفت از کَفم فرزندکم
خود کشی باید کنم ، زودی بیاور فندکم
جای اینکه جوجه ام خُفتَد به زیرِ بالِ من
رفته در فیسبوک و وایبر وای از این إقبالِ من
جای اینکه سر گذارد روی دست مامِ خویش
کرده فیسبوک جوجه ام را مبتلا و رام خویش
اوه نگاهش کن چه ذوقی میکند بی تربیت
اد کند تا جوجه ها را ، وای من با صد نیت
لایک و کامنتش مداوم میرسد بر جوجه ها
داده پیغامی به یارش ، پستِ من هر دم بیا
محو در پست است و جیکش در نمی آید دمی
نه غذایی میخورد ، نه لب زند بر گندمی
شُکه گشتم جوجه ام را دیده ام من اینچنین
گر بفهمد آق خروسه میروم زیرِ زمین
کاش نیمرو میشدی ای جوجه ی بد سیرتم
از تو و کامنت و لایکت تا ابد در حیرت
رضا:
ای مرغک خرد درین زمانه– آنلاین شو و چتیدن آموز
وایبر تو بنصب روی گوشیت– پی ام بفرست هر شب و روز