بیش از چهل سال فعالیت جواد علیزاده در روزنامهها و مطبوعات مختلف باعث شد كه با او درباره نقش كارتون و كاریكاتور در مطبوعات گفتوگو كنیم.
به گزارش شیرین طنز، به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، جواد علیزاده متولد ۱۳۳۱ در اردبیل است. او دارای مدرك كارشناسی زبان انگلیسی از مدرسه عالی ترجمه است. كشیدن كاریكاتور را از سال ۱۳۵۰ در مجله كاریكاتور به مدیریت مرحوم محسن دولو ملقب به پدر كاریكاتور ایران شروع كرد و تا سال ۱۳۵۷ در آنجا فعالیت میكرد. در ایام انقلاب، طی سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۶۰، كاریكاتوریست سیاسی روزنامه كیهان بود. پس از آن تا سال ۱۳۶۹ با نشریات بهلول، نمكدون، مشغولیات، فكاهیون و روزنامه ابرار همكاری كرد. از سال ۱۳۶۹ تاكنون مدیرمسئول، صاحب امتیاز و سردبیر مجله طنز و كاریكاتور بوده است. او تاكنون بیش از 30 جایزه بین المللی را در جشنواره های مختلف از آن خود كرده است. بیش از چهل سال فعالیت در روزنامه ها و مطبوعات مختلف باعث شد كه با او درباره نقش كارتون و كاریكاتور در مطبوعات گفتوگو كنیم.
جناب علیزاده! به عنوان نخستین پرسش میخواهم نظر شما را درباره جایگاه كارتون در مطبوعات بدانم.
درباره جایگاه كارتون و كاریكاتور در مطبوعات افراد مختلف مطالب بسیاری نوشتهاند، اما اگر بخواهم خیلی كوتاه در این باره صحبت كنم، باید بگویم كه از لحاظ تاریخی كارتون و كاریكاتور با روزنامهها به وجود آمد. كارتونیست هنرمندی است كه دردها و آلام جامعه را میشناسد و این مسائل و مشكلات را به شكلی هنرمندانه و همراه با طنز به جامعه ارائه میكند. این امر میسر نمیشود مگر اینكه كارتونیست، كار مطبوعاتی بكند. چرا كه در كار مطبوعاتی است كه كارتونیست به شكلی روزانه با مسائل مردم در ارتباط بوده و نسبت به آن ها واكنش نشان میدهد و آثار خود را از طریق رسانه در اختیار مردم قرار میدهد.
از نظر من جایگاه كارتون در مطبوعات مناسب است؛ به شرطی كه سه مشكل اساسی در این رابطه به طریقی حل شود. اولین مشكل مسئله دستمزد كارتونیستها و كاریكاتوریستها در مطبوعات است. همه دست اندركاران كارتون اذعان دارند كه دستمزد كارتونیستهای مطبوعاتی پایین است و اگر فكری به حال این مساله نشود، باعثمی شود كه كاریكاتوریستها به جای كار در مطبوعات به فكر حضور در جشنوارهها باشند تا از این طریق بتوانند زندگی خود را تأمین كنند.
مشكل دوم مسئله قانون كپی رایت و لزوم رعایت آن توسط مدیران رسانه است. درست است كه ما در كشور به طور رسمی به عضویت قانون بینالمللی كپی رایت درنیامدهایم، اما مدیران رسانهها می توانند از نظر اخلاقی پایبند به این قانون باشند، چه به این شكل كه آثار كارتونیستهای بین المللی را چاپ نكنند (كه در واقع این آثار بدون اطلاع صاحب اثر و اغلب با نگاه پر كردن صفحات مورد استفاده قرار میگیرند) و چه به این شكل كه آثار هنرمندان داخلی بدون اطلاع آن ها یا بدون پرداخت دستمزد به ایشان استفاده نشود.
سومین مسئله باز میگردد به انجمن كاریكاتور ایران. سالهاست كه كارتونیستها در پی آن هستند كه انجمن كاریكاتور ایران را تأسیس كنند، اما حتی اگر این انجمن تأسیس هم شود، از ابتدا باید در خصوص بودجه آن و شكل جذب این بودجه و اینكه از كجا حمایت صورت گیرد و غیره برنامه ریزی شود. سالهاست خانه كاریكاتور ایران فعالیت دارد. بخش عمدهای از بودجه این نهاد توسط معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تأمین میشود و ضمن اینكه معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز كمكهای مالی به این نهاد انجام میدهد. اما نكته این است كه خانه كاریكاتور هیچ برنامهای برای حمایت از كارتون مطبوعاتی ندارد و اغلب برنامههایش در جهت برگزاری جشنواره و … است. لازم است برای حمایت از كارتون مطبوعاتی فكری جدی صورت بگیرد. خود من نظرم این است كه حتی اگر خانه كاریكاتور به شكل شورایی اداره شود، همین نهاد نیز می تواند گامهای اساسی در این زمینه بردارد.
خود شما از جمله كسانی هستید كه نشریهای خصوصی را اداره میكنید و سالهاست كه در این زمینه، با مشكلات فراوان دست و پنجه نرم كردهاید و با زیر و بم این كار آشنا هستید. مدیران نشریات خصوصی چگونه میتوانند دستمزد كارتونیستها را افزایش دهند وقتی درگیر مشكلات اقتصادی فراوانی هستند.
اینكه میگویید درست است. من خودم سالهاست طنز و كاریكاتور را بدون آگهی چاپ كردهام و اگر از منظر استانداردهای مطبوعاتی نگاه كنید این كار یعنی دیوانگی. اما به هر حال این كار را تا حالا ادامه دادهام؛ چراكه معتقدم این یعنی احترام به خواننده. اگرچه در هر شمارهای مجبور شدهام یكی دو میلیون تومان از جیب خودم هزینه كنم. اما روی سخن من بیشتر برمیگردد به نشریاتی كه دولتی هستند یا اینكه منابع مالی بهتری دارند، تیراژ بیشتری دارند و اینها. این نشریات میتوانند دستمزدهای بیشتری را برای كارتونیستها و كاریكاتوریستها در نظر بگیرند؛ چراكه از نظر مالی توان انجام چنین كاری را دارا هستند.
دوران اوج كاریكاتور مطبوعاتی در ایران چه زمانی بوده است؟
در تاریخ مطبوعات ایران، چند دوره را میتوان بهترین دورانهای كارتون مطبوعاتی دانست.
اولین بار در دوران مشروطه بود كه كارتون مطبوعاتی در ایران رواج پیدا كرد. این دوران را میتوان یكی از مهمترین دورانهای كارتون مطبوعاتی دانست كه در روزنامهها و مجلات مسایل جامعه از طریق كاریكاتور مورد نقد قرار می گرفت.
در ابتدای انقلاب نیز به علت اینكه مطبوعات و روزنامه ها تیراژ بسیار زیادی داشتند كاریكاتور رونق بسیاری داشت و فضای نقد افكار مختلف نیز بسیار مهیا بود. متأسفانه در این دوران گروههای تندروی چپ باعث شدند كه حساسیتهایی ایجاد شود.
چاپ مجله گل آقا در سال 69 باعث ایجاد یك راه جدید در كارتون مطبوعاتی ایران شد. تا پیش از آن فضای نقد چندان مناسب نبود ولی گل آقا با چاپ كاریكاتور دكتر حبیبی معاون اول رئیس جمهور و دیگر وزرا، فضای نقد را باز كرد. بعد از آن بود كه نگاه به كاریكاتور تغییر كرد.
در دوران دولت هفتم نیز كاریكاتور مطبوعاتی فضای خوبی را تجربه كرد. اگرچه در این دوران عدهای با كشیدن برخی كاریكاتورها باعث شدند تا حساسیتهایی به وجود آید كه این امر در نهایت به ضرر كاریكاتور تمام شد.
شما در صحبتهایتان به تندروی بارها اشاره كردید. به نظر شما كارتونیست باید در نقد خود چه مسائلی را رعایت كند؟
ببینید من در تمام دوران كارم سعی كردهام میانهرو باشم و با هرگونه تندروی مخالفت كنم. ما باید در كاریكاتور بدیها را نقد كنیم، اما این بدین معنی نیست مستقیماً كاریكاتور شخصی را بكشیم و او را مورد نقد قرار دهیم. گاهی میتوان و لازم است تا با استفاده از سمبلها و نمادها به جای اینكه شخص را نقد كنیم، كار اشتباه را مورد انتقاد قرار بدهیم.
با این اوصاف وضعیت كارتون مطبوعاتی در كشور ما شرایط خوبی دارد؟
اجازه بدهید این طور بگویم. در زمان جنگ، هم كشور ما و هم عراق درگیر جنگ بود. در عراق به طور كلی كشیدن كارتون و كاریكاتور ممنوع بود. درحالی كه ما در همان زمان در مطبوعات كاریكاتور میكشیدیم. درست است كه ما بنا به وظیفه ملیمان بیشتر كاریكاتور عراقیها را میكشیدیم، اما این امر در كشور بود. علاوه بر این من در همان زمان كاریكاتوری در نقد گرانیها كشیدم. این نشان میدهد به رغم برخی تنگ نظریها، به هر حال فضای كشور اجازه كار و انتقاد سالم را میدهد.
به نظر شما اوضاع كارتون در مطبوعات شهرستانی چگونه است؟
من در شهرستانها كارهای خوبی می بینم. در اصفهان و در مشهد و دیگر شهرستانها كارتونهای خوبی در مطبوعات چاپ میشود. اما نگرانی من بیشتر درباره وضعیت معیشتی كارتونیستهای شهرستانی است.
یكی از مسائل این روزها فراگیری نشریات الكترونیكی و خطر از بین رفتن نشریات چاپی است. شما از این منظر آینده را چگونه میبینید؟
روزی كه تلویزیون و ویدئو به بازار آمد، برخی معتقد بودند كه صنعت سینما ضربه خورده و از بین خواهد رفت، در حالی كه این طور نشد. چراكه شما هیچ وقت حسی را كه از دیدن فیلم در سالن سینما دارید با دیدن فیلم در تلویزیون نمیتوانید مقایسه كنید. من خودم آدم نوستالژیكی هستم. حس خواندن كتاب و مجله كاغذی هم هرگز توسط نشریات الكترونیكی قابل انتقال نیست. به همین خاطر هم من هنوز مجله را روی كاغذ كاهی چاپ میكنم و خوانندگان هم راضی هستند. بنابراین من نسبت به آینده خوشبینام.
وضعیت كارتون مطبوعاتی ما در قیاس با دنیا چگونه است؟
كاریكاتورهای ما از نظر خلاقیت و تكنیك هیچ چیزی از كارتونهای روز دنیا كم ندارند. تنها مشكل ما مسئله دستمزد كارتونیستهاست كه اصلاً قابل قیاس نیست. من توصیهای كه به جوانترها دارم این است كه به كاریكاتور به عنوان شغل دوم نگاه كنند؛ چرا كه امروز كارتونیست نمیتواند زندگی خود را با دستمزد كارتون مطبوعاتی تأمین كند. همین مسئله هم باعث میشود كه برای كسب درآمد، چشم به جایزه جشنوارهها داشته باشد. حضور در جشنوارهها خوب است، خود من هم در جشنوارهها شركت می كنم، اما كارتونیست با كار مطبوعاتی است كه اندیشهاش قوام میگیرد.
اینكه یك كارتونیست فقط در جشنواره شركت كند باعث میشود كه همیشه منتظر باشد تا ببیند باید درباره چه موضوعی كار كند. در حالی كه كار در مطبوعات كارتونیست را دارای اندیشه میكند.