اثر : محمود آزاد نیا
***
رهسپار کوفه ام امشب بلی
تا ببینم روی مولایم علی
میرسم در کوچه هایش لیک نیست
کوچه ها از بوی مولایم تهی ست
قصد من این است امشب از کسی
شعر گویم با دل دلواپسی
می توانم اما سرودن از بهشت
می توان آخر از او شعری نوشت
می توان از ذوالفقارش حرف زد
از عدالت از وقارش حرف زد
می توان جرات به قلب خویش داد
چشم در چشمان خورشید ایستاد
…
…
کودکان با شیر و خرما آمدند
أین یتیمان پیش بابا آمدند
در کناری کودکی از عمق نای
زمزمه می کرد زیر لب که وای
تو مگر تنها کس ما نیستیم
یا علی دلواپس ما نیستی
هیچکس از ما میگیرد خبر
ما یتیمان را علی با خود ببر
شاعر : نادر ختایی
اثر : فرهاد بهرامی
***
هر آن چشمی که اشک او نشد همرنگ محرابت
در این شب عرش را هم طی کند، قدری نمی بیند…
شاعر : سعید سلیمان پور
اثر : شهرام شیرزادی
***
نسل گل این بار هم از خار ضربت می خورد
صبح ایمان از شب کفار ضربت می خورد
بعد از این معیار عشق و نفرتی در کار نیست
از کف اغیار ، فرق یار ضربت می خورد
خاک را در می نوردد لشکر کابوس و جهل
تا قیامت دیده ی بیدار ضربت می خورد
طبق معمولی که در تاریخ نا معمول نیست
نص حق از ظن و از پندار ضربت می خورد!
روشنایی بخش هستی آبروی آفتاب
با شبیخونی سیه رفتار ضربت می خورد
قلب نیشابور امکان غرق آتش می شود
عالمی عطار از تاتار ضربت می خورد
سرخ افشا می شود راز دو عالم دین و داد
گنج دانش ، مخزن الاسرار ضربت می خورد
راز این وارونگی شد مایه ی بُهتی ستُرگ
آسمان از خاک بی مقدار ضربت می خورد؟!
باغ ما کم خونی گل دارد و فقر نگاه
نرگس بیمار چون بسیار ضربت می خورد
بی جهت عالم به سمت و سوی ویرانی نرفت
خانه ویران است چون معمار ضربت می خورد
شاعر : زنده یاد دکتر سید حسن حسینی
اثر : حمید رضا کشاورزی
***
شب ﻗﺪﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﭼﻪ ﺷﺒﯽ ﻫﻢ ﺷﺪﻩﺍﺳﺖ
ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﯽ ﻣﺜﻞ ﻣُﺤﺮّﻡ ﺷﺪﻩﺍﺳﺖ
ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﻭ ﻗﻠﺐ ﺯﻣﯿﻦ
ﺯﺧﻢ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺗﺸﻨﻪ ﯼ ﻣﺮﻫﻢ ﺷﺪﻩﺍﺳﺖ؟
ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﻭ
ﮐﻮﻓﻪ ﺩﻟﮕﯿﺮﺗﺮﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﯼ ﻋﺎﻟﻢ ﺷﺪﻩﺍﺳﺖ؟
ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﮐﻪ ﺗﻘﻮﯾﻢ، ﻧﺸﺴﺘﻪﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﻮﮒ
ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﮐﻪ ﺷﻬﺮ ﺁﯾﻨﻪ ﯼ ﻏﻢ ﺷﺪﻩﺍﺳﺖ؟
ﺑﻪ ﭼﻪ ﺍﻣّﯿﺪ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ ﻣﻼﺋﮏ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ
ﻋﺮﺵ، ﺧﻮﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﯾﮏ ﺭﻭﺡ ﻣﻌﻈّﻢ ﺷﺪﻩﺍﺳﺖ
ﺷﺐ ﻗﺪﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻗﺪﺭ ﻋﻠﯽ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﺎﺧﺖ
ﺷﺐ ﻗﺪﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﭼﻪ ﺷﺒﯽ ﻫﻢ ﺷﺪﻩﺍﺳﺖ
شاعر : سید امیر سادات موسوی
اثر : علی بسام از لبنان
***
تا تیغِ جفا گرفت در قرآن، جا
تا زهر، نفوذ کرد در شریان ها
گفتند که بعد از این نمی آشوبد
پروازِ عقاب، خوابِ خرگوشان را
شاعر : خیال کج (سید محمد جواد یثربی)