menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

فقیر و غنی

طنز : گدایی را نباشد هیچ منشور!

وحید حاج سعیدی :
بدون تردید گدایی یا تکدی گری را می توان یکی از کهن ترین و ریشه دار ترین مشاغل بشری نامید که ریشه در ته اعصار تاریخ دارد و به نوعی شغل مشترک همه اقوام بشری در ادوار مختلف بوده و هست. وجود بزرگانی در این عرصه نظیر «عباس دُبس» از گدایان معروف و سمج بخارا یا «برادران گلدشتین» که در رم به گدایی اشتغال داشتند؛ نشان از ریشه دار بودن این صنعت در همه ادوار تاریخ است. در واقع تکدی گری را می توان تنها شغل بین المللی دانست که انجام آن به فراگرفتن مهارت و دانستن زبان خاصی نیاز ندارد و تنها به کمک زبان بدن و یک نموره خلاقیت می توان کار را پیش برد و کاسبی کرد. جالب اینکه با وجود گسترش تکنولوژی و ناپدید شدن بسیاری حِرف و مشاغل نظیر نمد مالی، چینی بند زنی، نعل بندی، حلاجی، دلاکی، مقنی‌گری، کناسی، طبق‌کشی، توت‌فروشی، چغاله فروشی، بادبادک و فرفره‌سازی، پالوده‌ریزی، ماست بندی، دوغ‌فروشی، گردوی تازه فروشی، آب حوضی و … شغل تکدی گری نه تنها از بین نرفته است بلکه هر روز این صنعت پیچیده تر و مدرن تر نیز می شود تا جایی شاهد ظهور گدایان خارجی، گدایان پروازی، گدایان پاره وقت و حتی گدای اینترنتی هستیم. از سویی با عنایت به رویکرد نا نوشته « گدایی را نباشد هیچ منشور» وجود انواع و اقسام متکدیان چهره شهر را نازیبا کرده و خاطر شهروندان را مکدر ساخته ولی چه می توان کرد که مبارزه با این شغل با سایر معضلات اجتماعی تفاوت های فاحشی دارد و به راحتی مبارزه با اعتیاد، فروش مواد مخدر، اختلاس، زمین خواری ، رانت خواری و … نیست که یک شبه نسخه شان پیچیده شود!

فقیر و غنی

چرا که با وجود اجرای طرح های فراوان نظیر دنبال کردن، جریمه کردن، جمع آوری متکدیان، احداث گرمخانه از سوی بهزیستی، نیروی انتظامی، شهرداری و … کماکان خیل عظیم گدایان در جای جای شهر ها و روستاهای مملکت به شغل نان و آب دار گدایی مشغولند تا محتاج خلق نشوند! یکی از دلایل عدم موفقیت این طرح ها و برنامه ها، ریشه دار بودن و ساز و کار پیچیده ی این شغل است که مبارزه با آن را کمی دشوار می سازد و این ماجرا به عنوان یک معضل بین المللی و جهانی در همه کشور های دنیا مطرح است. البته در این بین نباید منکر نقش شعرا و قدما شد که با حمایت از آنان مقدمات ماندگار شدن این شغل را فراهم شد. همین حافظ خودمان در هر صفحه از کتابش لااقل یکی دو بار از این صنعت حمایت کرده است: « ترک گدایی مکن که گنج بیابی» ، «من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست … کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم»، «بسی پادشایی کنم در گدایی» و قس علی هذا …
بنابراین اگر فکر می کنید که امروز هم کما فی السابق قرار است ما با ارائه راهکار های هرمنوتیک و فلک فرسا، زمینه برچیده شدن بساط گدایان را فراهم کنیم زهی خیال باطل… ما که باشیم که روی حرف جناب حافظ و سعدی و سنایی حرف بیاوریم؟! از ما بعید است!
منتشر شده در دو هفته نامه آهنگ

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر