menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

خر الاغ

طنز : وای به روزی که دایناسور خر شود!

سید ابوالفضل طاهری :
ضربان قلبم تند تند می زند. شانس بیاورم اضطراب مرا به درک واصل نکند. از وقتی که تاریخ ساز شده ام، دو دقیقه و هشت ثانیه می گذرد.
این اتفاق دروازه های علم را خواهد گشود و خبرش عین ترقه چهارشنبه سوری خواهد ترکید. هیچگاه این قدر به خودم افتخار نکرده بودم. از فردا که نه، از همین حالا معروف شده ام و خودم خبر ندارم.
بگذارید ماجرا را از اول بگویم. بعد از چهار پنج سال تلاش توأم با مشروطی مهندس عمران و ایضاً یکی از بیکاران شدم. بعد از ۱۳ ماه خانه نشینی در نهایت، صبر بابا به سر رسید و با توپ و تشر، مرا بیل و کلنگ به دست، راهی باغ پدری مان کرد تا با مدرک مهندسی عمران در عمران و آبادانی میراث پدری کوشا باشم.
در همین راستا کلنگ اول را زدم و نفسم گرفت. کلنگ دوم را زدم و کمرم گرفت. کلنگ سوم را زدم، دل تاریخ به درد آمد و شانسم گرفت. به سختی سنگ و به سفیدی گچ بود. با همکاری بیل و مشارکت کلنگ، او را بیرون آوردم. کلنگم به دماغ بیچاره اش خورده بود. هر طور شده، کل هیکلش را از خاک بیرون آوردم. باور کردنی نبود. یحتمل لاشه دایناسور شخصی یکی از اجدادم را که با آن سر زمین می آمد و به کشت و زرع می پرداخت، پیدا کرده بودم.
استخوان دایناسور حتماً با ارزش است و قیمت زیادی دارد. نمی دانستم با این کشف تاریخی، چه کنم. دنده اش را محض یادگاری در جیبم گذاشتم و چند عکس یادگاری و تاریخ ساز با اسکلت گرفتم که برازنده صفحه شخصی ام باشد.
پس از آن که مسؤولان ذیربط و بی ربط شهر را مطلع کردم ،عین مور و ملخ در محل کشف حاضر شدند. خبرش در همه سایت های خبری و خبرگزاری ها پیچید.
کار به جایی کشید که شبکه استانی باران، خبر کشف دایناسور در شهرک هرزویل را در چند نوبت اعلام کرد و عکسی را که من گرفته بودم و گوشه کفشم داخل عکس افتاده بود، نشان داد و در ادامه خبر هم از پژوهشگران و متخصصین ژنتیک و حیوان شناسان و باستان شناسان و خاک شناسان نام برد؛ اما از بیل زنان و کلنگ شناسان زحمتکش اسمی نبرد.
شش ساعت و دو دقیقه و هشت ثانیه از بزرگترین کشف زندگی ام می گذرد و از این بی توجهی غیر مسئولانه بسی متأسف شدم. این همه بیل زدم، حالا افتخارش با آنهاست. از ادارات مختلف و نهادهای جورواجور تماس گرفتند. می خواستند کل باغ را گودبرداری کنند.
رئیس بلند پایه ای هم مصاحبه کرد و تا می توانست از خودش تعریف کرد و نوشابه و ماءالشعیر برای خودش باز کرد و هندوانه و خربزه زیر بغل خودش گذاشت.
ما تا هفته پیش، باغ پدری داشتیم. امروز باغ به همراه اسکلت دایناسور و فردا هم ازباغ چیزی جز گودال بیشتر نخواهد ماند. از دایناسور هم تنها دنده چپش را داخل لیوان آب نمک گذاشته ام تا ترشی بیندازم و نگاه کنم و حرص بخورم وجوش بیاورم.

دو هفته و دو دقیقه و هشت ثانیه از کشف نافرجام من می گذرد. معروف که نشدم، اما دلم حسابی خنک شد. طبق هفته ها پژوهش و در طی آزمایش های مختلف، از جمله “دی ان ای” و “ام آر آی” و “سی تی اسکن” و “سونوگرافی”، تازه فهمیده اند که دایناسور شخصی گذشتگان ما اصلاً دایناسور نبوده است.در حال عبور از خیابان بودم که پسرعمه ام مرا از دور دید. با سوت و داد و بیداد، مرا صدا زد.
گفتم لابد می خواهد از ارث و میراث و سهم مفقود شده شان از باغ بگوید که خودم را به نشنیدن زدم و به راه خودم ادامه دادم. اما دیدم ول کن نیست و دوان دوان به سمتم آمد و پس از احوالپرسی سرپایی گفت:«دایناسورتون کره خره!»
نگاهی ادیب اندر بی ادب کردم و گفتم:«عفت کلام داشته باش مرد! این چه الفاظیه به کار می بری؟»
بدون هیچ توضیح اضافی، روزنامه را به دستم داد تا با چشم های خودم ببینم. بیچاره راست می گفت. آه من بالاخره بعد از چند هفته کوشش گرفت. حالا آن مقام مجذوب مصاحبه تا می تواند نوشابه باز کند و هندوانه زیر بغلش بگذارد.
سه هفته و دو دقیقه و هشت ثانیه از آبروریزی ما می گذرد. سلفی من با کره خر، دو هفته است در صفحات مجازی دست به دست می چرخد و لایک می خورد. مرا بگو چقدر حرص و جوش خوردم و خودم را سزاوار ناسزا دانستم. این همه قیل و قال برای هیچ! این همه سر و صدا برای کره خر! آمدم ثواب کنم، باربیکیو شدم.
این هم نتیجه عمران و آبادی میراث پدری ام. البته بد هم نشد. پدرم در آخرین اظهار نظرش گفت: «پسرم، آسوده بخواب؛ ما خودمون بیداریم. یه وقت دست به چیزی می زنی، بدبخت میشیم.» این کره خر بی صاحاب، اگر افتخاری نداشت، لااقل برای من آسایش به بار آورد.
پی نوشت :
حادثه ذکر شده واقعی بوده و به کرّات در مناطق مختلفی از جمله هرزویل، تالش، مشکین شهر و… رخ داده است و تنها علت آن هم فقدان تخصص لازم در ادارات محیط زیست شهرستان ها برای تمایز میان لاشه چهارپایان از اسکلت دایناسور است.
منتشر شده در : روزنامه اطلاعات

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر