menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

طنز : شرایط جدید استخدام معلمان و لَب خزینه!

وحید حاج سعیدی :

آقا بالاخره رسیدیم. البته هنوز نرسیدیم ولی نزدیک شدیم. نزدیک که چه عرض کنم دورنمای اتوپیای افلاطون یا همان آرمان شهر سعدی خدا بیامرز رویت شد! لطفاً چراغ ها را روشن کنید و از بوق زدن در تونل جداً خودداری کنید.
حتماً شما هم در جریان بخشنامه جدید آموزش و پرورش قرار گرفته اید. در واقع هنوز جزئیات بخشنامه قبلی در خصوص رتبه بندی فرهنگیان با تبصره هایی نظیرشرکت در همایش و جشنواره ، ابداع و اختراع ، تالیف کتاب و مقاله ، تحقیق و پژوهش و … به نتیجه نرسیده است که بخشنامه ای پر طمطراق با مخلفات و نون اضافه در خصوص استخدام نیروهای جدید صادر شد. ظاهراً چشم و هم چشمی و رقابت با «طرح تحول در نظام سلامت» باعث شد رویای «تحول در نظام آموزش و پرورش» مملکت هم رنگ واقعیت بگیرد. البته با این تفاوت که در این «تحول» از منابع مالی گل درشت و دریافتی های نجومی آن «تحول» خبری نیست و عزیزان فعلاً از ظواهر شروع کرده اند تا اگر سیستم زیر بوتاکس و تزریق ژل و گونه مصنوعی و سایر جراحی های زیبایی، دوام آورد ، به تغییر جدی در ساختار آن فکر کنند . شاید هم کوبیدند و از نو ساختند!

اما اصل داستان به روایت جراید :
داوطلبانی که متقاضی ورود به دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی هستند باید در مرحله مصاحبه اختصاصی نیز حاضر شوند و علاوه بر قبولی در مصاحبه از شرایط فیزیکی خاصی نیز برخوردار باشند. توانایی گفتاری در رعایت مخارج تمام حروف و ادای کلمات به طور کامل و نداشتن لکنت زبان ، قدرت بینایی و شنوایی مناسب به گونه‌ای که شنوایی داوطلب نباید بیش از ۴۰ دسی بل باشد و داوطلب باید صدای نجوا را از فاصله ۶ متری به خوبی بشنود.
قد و وزن مناسب و تناسب وزن با قد داوطلب؛ نداشتن نقض عضو مشهود و تغییر شکل مادرزادی یا اکتسابی اندام‌ها و نداشتن کراهت منظر در اثر سوختگی،‌ سوانح یا عوامل دیگر، نداشتن دست و پای مصنوعی ، عدم ابتلا به بیماری‌های مزمن و صعب العلاج از قبیل دیابت، نارسایی کلیه، بیماری‌های قلبی و احراز سلامت روانی براساس نظر روانشناس از مفاد این بخشنامه هستند. ( خبرگزاری تسنیم)

ملاحظه فرمودید تا کجا پیش رفته ایم. به قول عباس فرات «رسیده کار به جایی که چه عرض کنم؟!» آدم یاد ماجرای لب خزینه و پر و پاچه ملانصرالدین می افتد! نه اینکه آموزش و پرورش حقوق نجومی و وام های میلیاردی به فرهنگیان می دهد، شرایط سفر به کره مریخ را برای متقاضیان ورود به این سازمان در نظر گرفته اند. البته این همه ماجرا نیست. چرا که اگر دو روز دیگر خلق الله خواستند دخترشان را شوهر بدهند و از قضا عروس خانم دوست نداشت مرد رویاهایش معلم باشد، باید منتظر خواستگاران گولاخ و زهوار در رفته و کریه المنظر باشند چون آموزش و پرورش موقع یارکشی همه خوش تیپ ها و سالار ها را سمت خودش کشیده است!

فقط یک نکته مبهم این لابلا برای حقیر سراپا تقصیر باقی مانده است. اینکه چرا در سیستم آموزش و پرورش این مملکت معلمی که از قضا خوش تیپ است، قد و وزن مناسب دارد، لهجه ندارد، توانایی ادای همه حروف و کلمات را دارد، صدای نجوا را از ۶ متری می شنود، بیماری، نقض عضو و لک و پیس ندارد، در جشنواره ها و همایش های علمی شرکت می کند، کتاب و مقاله تالیف و ترجمه می کند، ابداع و اختراع دارد، آثار قلمی اش در جراید منتشر می شوند، تحقیق و پژوهش علمی انجام می دهد و … باید برای گذران زندگی بعد از ظهر ها در آژانس، بنگاه معاملات ملکی، پمپ بنزین و یا داروخانه کار کند، به کشاورزی و دامداری بپردازد، خرید و فروش کند، مغازه داری کند و برای تامین هزینه کمترین امورات زندگی چشمش به وام های اداره و بانک های مختلف باشد؟! روزگارتان انوشه و فرخنده…

منتشر شده در : روزنامه مهد تمدن تبریز

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر