menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

محمد پور رشیدی

طنز سیاسی و بررسی آن در استان اصفهان در گفتگو با آذر

طنز به معنای طعنه زدن است و در فرهنگ لغت “معین” عملی معرفی می‌شود که جنبه‌های نادرست یا ناروای پدیده ای را مورد تمسخر قرار می‌دهد و هدف آن اصلاح است. حال اگر این لغت در کنار سیاست قرار گیرد، کار طنزپرداز سخت تر از قبل خواهد شد.

حالا نویسنده یا شاعر برای پرداختن به طنز سیاسی هم باید طنزنویس قهاری باشد و هم از سیاست سر در بیاورد تا بتواند در راستای اصلاح رفتارهای نادرست و ناروای سیاسی و با هدف اصلاح آن، دست به قلم شود. این موضوع در اصفهان رنگ و بوی دیگری پیدا می‌کند چراکه مردم اصفهان از یک طرف به طنز و طنازی شهره هستند و از طرف دیگر بسیاری اصفهان را یکی از سیاسی‌ترین مناطق کشور می‌دانند و این دو در کنار هم، برای پرداختن به طنز سیاسی لذت بخش خواهد بود.

به گزارش شیرین طنز، در آستانه انتخابات که فضای سیاسی برجامعه غالب است، خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، گفت وگویی را پیرامون طنز سیاسی و بررسی آن در استان اصفهان با محمد پوررشیدی با تخلص آذر، یکی از طنزپردازان اصفهان ترتیب داده که مشروح آن در ادامه آمده است:

محمد پور رشیدی

به نظر شما طنز سیاسی در اصفهان چه جایگاهی دارد؟

فکر نمی‌کنم تفاوت چندانی میان طنزپردازی سیاسی در اصفهان و سایر نقاط کشور وجود داشته باشد. اکثر قریب به اتفاق طنزهای سیاسی در اصفهان، با طنزهای سیاسی سایر نقاط کشور به لحاظ موضوع هم پوشانی دارد. معمولاً موضوعات روز سیاست ایران و جهان مطرح می‌شود و محدودیت‌ها و خط قرمزها تفاوت چندانی با تهران ندارد.

چرا طنازان اصفهانی با توجه به قریحه دیرینه در این بین و این که طنز جزء جدایی ناپذیر گفتارشان بوده، از این ورطه عقب افتادند؟

نه تنها قائل به عقب افتادگی نیستم بلکه معتقدم به لحاظ پرورش طنزپرداز، اصفهان بسیار پیشتاز است. منتهی مانند اکثر کشورهای درحال توسعه، پایتخت در کشور حرف اول را می زند و شهرستان‌ها معمولاً زمینه لازم را برای رشد هنرمندان فراهم نمی‌کنند و هنرمندان هم ناگزیر متمایل به پایتخت هستند. از طرف دیگر فکر می‌کنم بداهه گو بودن بخش کوچکی از چیزهایی است که یک طنزپرداز نیاز دارد.

منظورم این بود که اصلاً طنز سیاسی در اصفهان برای خودش جایگاهی دارد یا خیر؟

به نظر من هیچ ماهیتی جدا از طنز سیاسی که در تهران تولید می‌شود، ندارد.

آیا می‌توان طنز سیاسی را طنز فاخر دانست؟

این مورد خیلی بستگی به زاویه دید طنزپرداز دارد و من قصد ندارم حکم کلی بدهم. طبیعتاً طنز سیاسی رسالت و هدف آگاهی بخشی به جامعه و انتقاد و اثر بخشی در مناسبات سیاسی و اجتماعی دارد اما می‌تواند نگاهی هنری هم به مقوله طنز سیاسی داشت. به هر حال طنز مکتوب هم گونه‌ای از ادبیات هست و نمی‌توان جنبه زیبایی شناسی را نادیده گرفت. من به شخصه حتی بیشتر از چه گفتن، به چگونه گفتن فکر می‌کنم. خیلی وقت‌ها حرفایی می‌شود گفت ولی اگر فرم هنری مناسبی را برای بیانش پیدا نکنم، نمی‌گویم. این یعنی ارجحیت نگاه هنری بر سایر نگاه‌ها. فکر می‌کنم این روشی است که حافظ هم در اشعارش با آن نگاه رندانه‌اش به کار بسته است.

طناز بد اخلاق به ویژه در حوزه سیاست آیا قادر است جامعه را به سمت تصمیم اشتباه سوق بدهد؟

به نظرم در حال حاضر دو خطر بزرگ طنز سیاسی ما را تهدید می‌کند؛ اول عوام زدگی است و دوم سیاست زدگی. برخی طنزپردازان، دانش سیاسی‌شان را از داخل تاکسی‌ها به دست می‌آورند! تحلیل‌هایشان عوامانه است و گاهی تعمداً به هیجانات توده مردم دامن می‌زنند و یا روی موج این هیجانات سوار می‌شوند. متاسفانه این نوع طنزپردازی به دلیل محدودیت‌های دست و پاگیری که در جامعه وجود دارد، در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته‌ است. حال آنکه در محتوای این نوع طنزپردازی که بیشتر شبیه به هجو سرایی و لجبازی است، هیچ دید زیباشناسانه‌ای یافت نمی‌شود. در محتوا هم تحلیل‌های بسیار ساده انگارانه‌ای وجود دارد. من معتقدم یک فرافکنی عمومی در جامعه ایران وجود دارد که تمام کاستی‌ها و کاهلی‌ها و بداخلاقی‌ها را می‌خواهیم به گردن دیگران بیندازیم وگاهی بهترین سیبل سیاستمداران هستند. اگر غیر از این است چرا این طنزپردازان نگاهشان را به سمت اجتماع نمی‌چرخانند؟ مگر نه این است که سیاست هرجامعه برآیند رفتارهای جامعه است؟

سیاست زدگی آفت دیگریست که به خصوص در طنزسیاسی ژورنالیستی امروز وجود دارد. بسیاری از طنزپردازان بسته به اینکه در چه نشریه ای و با چه گروهی کار می‌کنند، دیدگاه‌هایی را به صورت قالبی می‌پذیرند. در این وضعیت، شان طنزپرداز در حد یک نوچه پایین می‌آید. این جایگاه هم اصلاً برازنده طنزپرداز نیست.

متاسفانه این قضیه نوچه شدن بین ژورنالیست‌ها هم وجود دارد؛ حالا با این تفاسیر آیا میان طنز سیاسی و دیگر طنزها اساساً تفاوتی وجود دارد و علت چیست؟

ماهیتاً تفاوتی وجود ندارد. طنز ویژگی‌هایی دارد که موضوعش باعث تغییر آن نمی‌شود. باید صادقانه قبول کنیم که جامعه ما اصولاً طنز و طنزپردازی را هنوز به خوبی نپذیرفته است و به درک درستی از آن نرسیده است. هنوز هم حتی متولیان فرهنگ جامعه، طنز را با فکاهه و شوخی اشتباه می‌گیرند! این حساسیت‌ها در طنز سیاسی به اوج خودش می‌رسد. حالا طنزپزداز بی پناه را در نظر بگیرید که برای نوشتن طنز سیاسی باید سراغ صاحبان قدرت برود! این قضیه خودش یک طنز از نوع تلخش است! به نظرم بیشتر از محتوایی که به عنوان طنز سیاسی داریم، محتوایی است که هیچ وقت تولید یا ارایه نمی‌شود. طنزپرداز مجبور است زحمت ممیزی مطالب را خودش به عهده بگیرد! ممیزی‌هایی که در بسیاری از موارد غیرمنصفانه است.

آیا این به معنی خودسانسوری نیست؟

حالا اسمش را هر چه می‌خواهید بگذارید! این اتفاقی است که می‌افتد. جامعه طرز تلقی درستی از طنز و طنزپردازی ندارد و طنزپرداز هم توان هزینه دادن آنچنانی و یا فرهنگ سازی به صورت کلان در جامعه را ندارد. این‌ها کار طنزپرداز نیست.

پس کار کیست؟ یعنی یک نفر می‌آید و به طنزپرداز می‌گوید خط تو تا اینجا است و طنزپرداز هم آن را می‌پذیرد؟

لازم نیست کسی به این روشنی امر و نهی کند. همان طور که فردوسی پور از آخرین نقل و انتقالات لیگ‌های معتبر دنیا با خبر است، طنزپردازان هم از آخرین وضعیت خط قرمزها مطلع‌اند! البته صحبت از خطوط قرمز موضوع مورد علاقه‌ام برای صحبت نیست! من بیشتر این دغدغه را دارم که طنزپرداز سیاسی، گاهی افکارعمومی را نمایندگی می‌کند و اتفاقاً می‌تواند در مطلع کردن سیاستمداران از اوضاع و احوال بسیار مؤثر باشد. از طرفی طنزپرداز سیاسی می‌تواند نقش آگاهی رسانی به جامعه را داشته باشد.

همچنین طنزپرداز در تلطیف فضای روانی جامعه می‌تواند بسیار مؤثر باشد. این‌ها وظایف بسیار مهمی است. با افزایش سعه صدر جامعه، خطوط قرمز هم بیشتر و بیشتر عقب نشینی خواهند کرد.

مردم تا چه حد توانایی درک گوشه و کنایه‌ها را در طنزها به ویژه از نوع سیاسی‌اش دارند؟

کلمه ” مردم” خیلی بزرگ هست! مردم طنز سیاسی را می‌نویسند و مردم می‌خوانند! هر کسی هم با نگاه خودش می‌خواند و تفسیر می‌کند. اگرچه تقسیم بندی در این حوزه شاید کار درست و دقیقی نباشد ولی برای پاسخ بهتر شاید بتوان آثار طنز سیاسی را به دو دسته تقسیم کرد؛ برخی از طنزهای سیاسی بسیار ژورنالیستی است و نگاه حزبی و گروهی به قضایای سیاسی دارد. به نظرم آن گروه از مردم می‌توانند دغدغه‌هایشان را در این نوع طنز ببینند که خودشان هم اهل نگاه حزبی به قضایا باشند ولی به نظر می‌رسد بسیاری از مردم، بیشتر درگیر مشکلات دیگری در زندگی روزمره‌شان هستند. با این حال این نوع طنز، مخاطبان خاص خودش را دارد.

گروه دیگری از طنزپردازان نگاه هنری و ادبی به مقوله طنز سیاسی دارند، نگاهی که باعث می‌شود طیف وسیعی از جامعه ما بتوانند با این گونه طنزها همذات پنداری کنند. مردم ما هنوز بعد از قرن‌ها با طنزهای سیاسی حافظ همذات پنداری می‌کنند.

اما به عنوان سؤال آخر، شما به عنوان یکی از نویسندگان فعال نشریه طنز اصفهان نیمروز چرا این نشریه اختصاصی طنز در استان اصفهان کمتر به حوزه‌های سیاست استان می‌پردازد؟

به نظرم اصفهان نیمروز با خیز خوبی خودش را به استانداردهای نشریات طنز سراسری رسانده است. البته نقدهایی که درباره طنزسیاسی گفته شد، بر این نشریه هم وارد است. محدودیت‌ها هم همان است که گفته شد. محدودیت مضاعف هم محدودیت طنزپردازی درباره مسئولان استانی است. من به مسئولان استان خرده نمی‌گیرم ولی انتظار دارم برای شکستن این تابو پیشقدم شوند و سعه صدر بیشتری نشان دهند. همیشه نباید متمایل به آخر صف بود!

گفت و گو از: محمد فلاح، خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان

chatنظرات شما

یک دیدگاه

  1. اکبری:

    سلام. مصاحبه خوبی بود.ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر