menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

طنز : دوران خوش نامزدی (قسمت دوم)

قسمت دوم: رقیب های انتخاباتی
پشت به تخته سیاه و رو به همکلاسی ها ایستاده و انشا می خوانم: “در جوامع پیشرفته، به منظور دست زدن به انتخاب خوب، اول دست هایشان را شسته سپس خشک می کنند تا بدین گونه دست به انتخابی شایسته بزنند…”
این نطق علنی پیش از زنگ انشای ماست که ظاهراً می خونم اما در حقیقت چیزی جز نشون دادن توانایی سخنرانی و دانش و درایت خود و ایضاً تبلیغات نیست. اگه معلم بفهمه پوست از سرم می کنه ولی معلم با گوشی اش بازی می کنه و توجهی به من نداره، بازی که نه برای گروه تلگرامی معلمان حق التدریسی مطالب آموزنده با عنوان “غلط دانش آموزان” می فرسته. ” همکاران حالا این سوال را دریابید: اسکندر مقدونی که بود و چه کرد؟ جواب باجناق همسایه مونه که هفته ی پیش رفت مالزی … خخخخخ”
انتخابات شورای دانش آموزی نزدیکه و بطور طبیعی فضای کلاس تحت تاثیر این نزدیکی ملتهبه، کلاس ما چیدمان عجیبی داره که جا داره تک تک ردیف ها رو بررسی کنیم. خب بریم ردیف اول کلاس؛ اینجا محل تجمع خر خون هاست. چشم ها عینکی، خنده ها زورکی، قیافه ها عین زیرخاکی، از این ردیف کسی قصد نامزد شدن نداره و همه می خوان ادامه تحصیل بدن.”
و اما ردیف دوم که همیشه با خودشون توپ پلاستیکی حمل می کنن، در این ردیف محفل انس با گل کوچیک در حال برگزاریه، آنالیز تیم وحیدینا(حریف) و علل باخت در بازی رفت و دلایل لزوم وجود هافبک دفاعی در حفظ شاکله ی دفاعی از اعم موضوعات این محفله. از این ردیف نیما ملقب به نیمار تیر دروازه نامزد شده، هر چند محبوبیت زیادی داره اما حریف جدی برای من محسوب نمیشه.
اولین چیزی که در ردیف سوم به چشم می خوره کتاب های کاملا غیر درسیه که کارکرد دکوری داره. لب و لوچه پفکی، پلاس جلو بساط نوشمکی، همه شاخ اما پزهاشون الکی. اینجا نشست بررسی و تحلیل نقش بازی اسم فامیل در شکل گیری بنیان خانواده برگزار می شه از این ردیف هم رقیب قدرتمند من منوچهر نامزد شده و وعده ی انتخاباتی اش هم برکناری معلمه. معلم که از قرار معلوم گوش وایساده می گوید: “منوچهر گفته اینو؟ منوچهر به سیبیل باباش خندیده بخواد منو برکنار کنه” بله خودم از زبون یک مقام آگاه که نخواسته نامش فاش بشه شنیدم. وی خاطرنشان کرد: “مقام آگاه سیرترشی خورده با تو دیگه نبینم به شایعات دامن بزنی ها، در ضمن فضولم خودتی؟”
با عرض پوزش از جناب معلم به سراغ ردیف چهارم می ریم. اینجا هم ردیف ماست، اونم جای خالی منه که نبودم حسابی احساس میشه، اِاِاِ قاسمی! تو کی اومدی جای منو پر کردی؟ از این ردیف فقط من و قاسمی نامزد شدیم البته داریم روی قاسمی کار می کنیم به نفع من کنار بکشه.
نوبتی هم باشه نوبت ردیف آخر یا همون قلیون سرای دانش آموزی خودمونه، همه با مرام و خاکی، چند نفر پولکی، مابقی عیاش و تنبکی. اینجا هم اکبر پاشو از گلیمش نه از کفش بیرون گذاشته و بوی جورابش کل ردیف تحت الشعاع قرار داده و غلام غلامی رقیب سرسخت من با شعار انتخاباتی غلغلی در حال تدوین و تصحیح اساسنامه ی قهوه خانه ی سنتی ته کلاسه تا با افزودن تبصره ای بازدارنده در کنار جریمه ی سنگین، اکبر رو نقره داغ کنه تا درس عبرتی برای سایرین باشه.”
معلم خطاب به من می گوید: “خب انشات تموم شد؟” نه هنوز دو خط هم نخوندم. ایشان ابتدا تعجب نمود و سپس اضافه کرد: “پس چیه سه ساعت داستان می بافی؟ زود باش انشاتو بخون کار و زندگی داریم. اصلا موضوع انشات چی بود؟” اندر فواید دست زدن به انتخاب درست. که وی افزود:”ها … آفرین بخون بخون” همانطور که پیشتر ذکر نمودیم در جوامع پیشرفته…

منبع: روزنامه آفتاب

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر