menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

سعید طلایی

طنز : در باب ترانسلیت

سعید طلائی :

پارسی شکر است. این جمله را بارها و بارها شنیده ایم اما خیلی از ما از ته اعماق دل به آن ایمان نداریم. تک تک کلماتی که در زبان فارسی از آن ها استفاده می کنیم چنان زیبا و لطیف و ظریفند که گاهی حتی آدمیزاد سست دامان را به گناه می اندازند. اما هر چه از شیرینی این زبان بگوییم تا وقتی که در مقام مقایسه آن با سایر زبان ها برنیامده باشیم حرفمان–لااقل نزد قشر فرهیخته و روشنفکر- خریدار ندارد. قطعاً زبان انگلیسی رایج ترین زبان دنیاست (دنیا به مجموعه ای از کشورهای خارج گفته می شود.) و بسیاری از ما یا بر آن تسلط داریم یا دوست داریم تسلط داشته باشیم اما پول کلاس زبان را نداریم.

در این چند صفحه سعی بر این بوده است که نشان دهیم زبان بین المللی انگلیسی چقدر در برابر زبان شیرین پارسی الکن و لنگ و لوچ و بی مایه است و چقدر در انتقال فهوای کلام و شیوایی های آن ناموفق و پوزه بر خاک مالیده شده. در هر شماره بر آنیم که اشعاری چند از شعرای بزرگ را به زبان انگلیسی برگردانیم و وجدان شما را به قضاوت بنشانیم. برای آغاز به سراغ خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی رفتیم که همانا حافظ حافظه ماست. توضیحی بیش از این نیاز نیست جز این که به شما اطمینان دهیم ترانسلیتور ما دارای مدارک عالیه در زبان خارجه است.

در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
In your love I am famous of good people like a candle
شب نشین کوی سربازان و رِندانم چو شمع
I am the night sitter of soldiers and random! Like a candle
روز و شب خوابم نمی آید بِچشمِ غم پرست
Day and night my sleep doesn’t come to my sad prayer eye
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع
Because I am crying in your far illness like a candle
رشته صبرم بِمِقراض غمت بُبریده شد
My waiting rope has been cut with your sadness cuter
همچنان در آتش مهر تو سوزام چو شمع
And I am also burning in your love like a candle
در میان آب و آتش همچنان سرگرم توست
It is playing with you between water and fire
این دلِ زارِ نزارِ اشک بارانم چو شمع
This crying no crying tear raining heart like a candle
کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت
My mountain of waiting became soft like honey in your hand
تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع
Because I am burning in your love water and fire like a candle
در شب هجران، مرا پروانهء وصلی فرست
In the goodbye party night send me a butterfly please
ورنه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع
Or not I will burn a world with your pain like a candle
آتش مهر تُرا، حافظ عجب در سر گرفت
Hafiz take the fire of your love in his head very surprisingly
آتش دل کِی بِآب دیده بنشانم چو شمع
When should I sit the fire of heart with the tears of face like a candle?

***

دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
My heart is going from my hand. Oh the owner of hearts! to god!
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
Unfortunately the bad secrets will be shown
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
Our Titanic is broken. The short wind stand up!
باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
Maybe we see our family again!
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
Ten days of the world is story and magic
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
Count time for goodness instead of friends
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
Comfort of two worlds are in these two words
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
Be good with friends and good (!) with enemies
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
They did not allow us in the Niknaman Street
گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را
If you do not like it change the food
سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
Do not pull your head because it will burn you like a candle
دلبر که در کف او مومست سنگ خارا
The beauty that the stone is like honey in her hand
حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود
Hafiz did not wear this dirty clothes
ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را
You the clean shirt man please forgive us

***

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
Oh! The whisky man.bring a whisky and drink it
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
Because love looked simple at first but difficulties fell down suddenly
به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید
With the very good smell which wind open from her hair
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها
And from her black hair curves, what blood fell down in the stomachs
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
I am not safein Janan’s house because every minute
جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها
Mr. Jaras shout that pack your stuff please
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
Color your sajjadeh with whisky if the old man says
که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها
Because he has the breaking news of the houses
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
Dark night and frightening waves and dangerous circle water
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها
Light-load people in the beaches where would know us?
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
Every of my work turns from self-coming to bad-coming finally
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها
The secret which they make party from that will not remain a secret
حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ
If you want present please don’t be absent from him hafiz
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
Until when you want what you want? Divert the world and be happy
منتشر شده در مجله ی طنز سه نقطه

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر