محققان ایرانی به تازگی دریافته اند مابین افزایش تب انتخاباتی و افزایش دمای بدن رابطه ی مستقیمی وجود دارد. این محققان با نصب تجهیزات مدرن و کاشت دستگاه های پیشرفته روی بدن یکی از نامزدهای خارج از لیست، به این نتیجه دست یافتند. ضمن عرض خداقوت خدمت محققان زحمتکش به منظور نائل شدن به این افتخار بزرگ، به چند و چون این کشف غرورآمیز می پردازیم. این یادداشت ها بر اساس اطلاعات ثبت شده در تجهیزات نصب شده روی بدن نامزد می باشند.
یک هفته پیش از انتخابات: فشار خون نرمال بود، فقط کمی فشار ورزش اذیتش کرد. در روزهای گذشته به منظور بهتر شدن عکس تبلیغاتی، محبور شد ۱۲ کیلو وزن کم کند. خواب آرامی داشت و صبحانه کله پاچه ، ناهار قیمه ی ستاد و شام ساندویچ سر کوچه میل کرد. هنگامی که خبر رد صلاحیتش را دادند کمی دچار افت کله قند شد و با نوشتن اعتراض و دست به دامان شدن به سرم مشکل خیلی زود بر طرف شد.
سه روز پیش از انتخابات: صبح با کابوس عجیبی از خواب بیدار شد. خوابش به این نحو بود؛ در صدر هیأت بلندپایه ای به همراه اعضای کمیسون از کارخانه ی کنسرو سوسیس بندری سوئیس بازدید کردند که در انتها چند کنسرو به عنوان اشانتیون به بازدید کنندگان دادند. ضربان قلبش کمی نامیزان بود و با دریافت وام و قرض از دوستان به منظور تامین هزینه ی ولیمه و هدایای انتخاباتی مشکل ضربان قلب برطرف شد. صبحانه آب پرتقال با نان و پنیر و گردو میل کرد و بخاطر تعدد سخنرانی، ناهار نخورد تا چند سخنرانی کوبنده انجام دهد و برای شام هندوانه ای که از شب یلدا در یخچال مانده بود را تمام و کمال خورد.
دو روز پیش از انتخابات: در خواب به سخنرانی در صحن علنی مجلس می پرداخت و در انتها از پشت تریبون عکس سلفی گرفت و بلافاصله در پیج خود قرار داد. در حال پاسخ دادن به کامنت ها بود که تلفنش زنگ خورد و گند زد به خوابش، از طریق تلفن خبر ناگواری به ایشان دادند. در شهر شایعه ای مبنی بر کناره گیری اش پیچیده بود که همین امر باعث ترشح گلبول تأسف انتخاباتی و ایست ناگهانی اخلاق انتخاباتی و به دنبال آن منجر به استفاده از چند فحش نیمه رکیک شد. صبحانه حلیم با نیمروی دو زرده خورد، ناهار آبگوشت بزباش ستاد و برای شام پیتزا سفارش دادند. امروز کمی استرس ناشی از فشارهای انتخاباتی موجب اختلال در فشار خونش شد.
روز پیش از انتخابات: با توجه به افزایش تب انتخاباتی خوابش نبرد و سراغ رمال و پیشگو رفت تا نتایج انتخابات را پیش بینی کند. رمال هم پس از دریافت چند میلیون ناقابل از نتایج نتخابات ابراز خرسندی کرد و وعده داد با رای اکثریت قاطع مردم روی صندلی مجلس تکیه زند. قوه ی شعور و ادراک نامزد پیامی مبنی بر “کسی که به وعده دهنده وعده بده شاه وعده است” به مغزش فرستاد که فکرش را تمام روز اشغال کرد. صبحانه کاپیچینو با مربای هویج میل نمود و برای ناهار سوشی با املت و برای شام کشک بادمجان با کیوی صرف کرد.
روز انتخابات: خواب پیروزی در انتخابات را می دید روی دوش مردم بود و جمعیت بی شمار جاده را بسته بودند و از انتخاب شایسته ی نامزد مورد نظرشان برای تصدی صندلی مجلس ابراز خوشحالی می کردند. کم کم ابراز خوشحالی شان باعث شد وی را به سمت آسمان پرتاب و سپس ایشان را دوباره دریافت کنند. در خلال پرتاب و دریافت از دستشان در رفت و نامزد مورد نظر با کله از تخت سقوط کرد. تا پایان تلخی به رویای شیرینش باشد. با درد در ناحیه ی جمجمه صبح را آغاز کرد صبحانه ناهار و شامش از ته مانده ی غذای ستاد بود. اضطراب شدیدی داشت و یک لحظه آرام و قرار نداشت.
روز پس از انتخابات: نتایج زودتر از آنچه تصور می شد اعلام شد و ایشان با وجود آنکه بسیار مأخوذ به حیا هستند اما در میان آرای مأخوذه نقش کم رنگی داشت و بموجب آن از میان چهل نامزد موجود از آخر دوم شد. غده ی کنفت شدگی و ضایع گشتگی اش بسیار درد می کرد. چیزی از گلویش پائین نمی رفت از ترس طلب کاران هم خواب به چشمش نیامد در حد ده دقیقه چرت زد که آنهم رسماً کوفتش شد و خیلی زود از خواب پرید و از ترس زیر پتو خزید. تا در نهایت قلبش استعفا دهد و چند سکته ی پیاپی روی دستش بگذارد. با توجه به گزارش های فوق به این نتیجه می رسیم مابین افزایش تب انتخاباتی و افزایش دمای بدن رابطه ی مستقیمی وجود دارد.
منبع: روزنامه پیام زمان
