نویسنده و طراح قالب دادیار حامدی* :
نیم بیتی شعر زمان ماست. ظهور نیم بیتی با توجه به زندگی ماشینی و سرعت در ارتباطات، ضرورتی انکارناپذیر است. مخاطب عصر جدید، چونان فاعل شناسندهی خرد باور، برای غرق شدن در قصاید یا منظومه های طولانی شعر کلاسیک مجالی ندارد چه سیستمهای اندیشگی این مخاطب نوظهور، با سرعت خو گرفته است.
شالوده شکنی معنادار قالب های کهنه و تاکید بر ضرورت نیم بیتی، پاسخی نقادانه به نیازی تاریخی است. ممکن است برخی از خوگرفتگان با مطلقاندیشی عصر کلاسیک، این ادعا را مطرح کنند که برای رفع این مشکل می توان از قالب دوبیتی یا تک بیت استفاده کرد. نئوکلاسیکهای خودآگاهانگار نیز یحتمل، پیشنهاده ای را از جنس سه گانی علم می کنند. در پاسخ باید گفت این بیان نوستالوژیک، پاسخگویِ پراگماتیسم عصر ما نیست. قالب های کهنه، ویژهی جوامع فئودالی است و تکیه بر آن، اصرار بر جنبه های تخدیری ادبیات است اما قالب نیم بیتی به سبب ویژگی های منحصر به فردش کاراترین چاقو، برای بیدارسازی طبقهی پرولتاریا و عصیان علیه هژمونی بورژوازی است. کوتاهی ذاتی این قالب، بازتابی است از کوتاهی اندیشه های محافظه کارانهی تودهی بدون فهم از زبان.
با ادامه ی شتابناک شتاب در ارتباطات، قالب نیم بینی نیز بر اساس دیترمینیسم اجتماعی و جبر تاریخی، خود محکوم به نابودی است و در آینده جای خود را به ربع بیتی خواهد داد و به همین ترتیب ربع بیتی نیز به ۱۲/۵ درصد بیتی یا یک هشتم بیتی بدل خواهد گشت. این فرایند همچنان ادامه می یابد تا اینکه در سطوح بالاتر، قالب صفر بیتی شکل بگیرد. صفربیتی در عین قالب بودن فراقالب است و این پارادوکسی است که روح پیشاتاریخ از درک آن عاجز است. از بُعد تاریخی صفر بیتی باید همزمان با شکل گیری دیکتاتوری پرولتاریا ظاهر شود. نام دیگر صفربیتی، سکوت است. از آنجایی که سکوت سرشار از ناگفته هاست، طولانی ترین اشعار تاریخ بشری از زمان کمون اولیه، در قالب صفربیتی سروده خواهد شد. از مزایای این قالب رفع مشکل ممیّزی و آزادی بیش از حد شاعران در بیان اعتقادات و رسیدن به آزادی واقعی است. تاکید می کنیم :آزادی واقعی، نه آزادی مورد نظر لیبرالیستهای بورژوا. این آزادی فراادراکی، کلیدی است برای دریافت حقیقت میل به جاودانگی.
مزیت نسبی دیگر صفربیتی امکان دادن به تولد دوباره هرمنوتیک است. صفربیتی بر اساس مرموزیت ذاتی و لال نمایی ماهیتی خود، تأویل متن را به مخاطب و منتقد خردورز وامی گذارد تا رازهای کشف ناشده را بر مبنای الگوهای پسامدرنیته، چونان پرده ای بدرد. پرده درانیِ فراجنسیِ مخاطب، ماهیت سازش ناپذیر و قاطعی دارد که شوخی بردار نیست. این نبرد خونین، در عین رهاسازی کنشهای شناختی، فرمالیست ها را در پیله ی کلاسیستی خود نگه می دارد. نیت پنهان مولف در صفربیتی، مرگ او را در پی دارد و این ناسازه همچون سازه ای چرخشی تکرار می شود.
تا معرفی قالبی دیگر، فرا بدرود.
*دادیار حامدی : ساری/۱۳۵۳/دانشجوی مقطع دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی کرمانشاه