یعنی چه؟!
شعر طنز حمید آرش آزاد
ناگهان طالب زینت شدهای، یعنی چه؟
صاحب حسن و وجاهت شدهای، یعنی چه؟
من شنیدم که گرفتی تو گواهینامه
خارج از جادهی عفّت شدهای، یعنی چه؟
سنّت این بود لباست همه مشکی باشد
حالیا، دشمن سنّت شدهای، یعنی چه؟
یک کمی رنگ لباس تو شده روشنتر
اهل گمراهی و بدعت شدهای، یعنی چه؟
خارج از دایرهی «طرح لباس ملی»
عاری از حجب و بغایت شدهای، یعنی چه؟
درس خواندی و لیسانسه شدهای، ملعونه!
عاشق درس و کتابت شدهای، یعنی چه؟
ای ضعیفه! تو کجا، فکر مساوات کجا؟
خصمجان بشریت شدهای، یعنی چه؟
فمنیستی تو مگر؟ یا که وکیل نسوان؟
که چنین اهل ضلالت شدهای، یعنی چه؟
توی منزل تو مگر «دیش» و «ریسیور» داری؟
یا که تسلیم حماقت شدهای، یعنی چه؟
سه- چهار تا دگنک خوردهای و مشت و لگد
حال خواهان خسارت شدهای، یعنی چه؟
ناقصالعقل! نبودی تو سوسول و قرتی
تازگی خصم خشونت شدهای، یعنی چه؟
دست بردار از افکار پلید غربی
مسخره بین جماعت شدهای، یعنی چه؟
زن ذلیل است، نکن گوش به حرف «آرش»
مثل او، اهل سفاهت شدهای؟ یعنی چه؟