menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

شعر طنز “مهمان سمج” تقدیم به میهمان های نوروزی

“مهمان سمج”

مصطفی مشایخی

میهمان های عید

بارها بر رفتنش اصرار شد اما نرفت
راه او از هر نظر هموار شد اما نرفت

مدت ویزاى مهمانم که از حدش گذشت
روى دیپورتش حسابى کار شد اما نرفت

دائما مى گفت فردا مى روم، صد بار این
جمله ى زیباى او تکرار شد اما نرفت

بمب صوتى بیخ گوشش منفجر کردم، فقط
زودتر از خواب خوش بیدار شد اما نرفت

برق ها را قطع کردم گفتم الان مى رود
خانه ام تاریک تر از غار شد اما نرفت

نصفه شب یک ملحفه بر سر کشیدم مثل روح
دید و رنگش چون گچ دیوار شد اما نرفت

مدتی یک چیز خیلی قُدّ و بد اخمی شدم
او فقط از ریختم بیزار شد اما نرفت

چند تا پیمانه کک در رختخوابش ریختم
هی تنش خارید، کارش زار شد اما نرفت

موش مهمان خوار در اطراف او انداختم
حال و روزش واقعاً غمبار شد اما نرفت

دستشویى را برایش با رطیل آراستم
دستشویى رفتنش دشوار شد اما نرفت

تا دو تا خرچنگ دستم دید، فوراً ساک بست
گفتم ای جان بخت با من یار شد اما نرفت

دست بر دامان یک تمساح ده مترى شدم
دست بر ساطور و جنگ ابزار شد اما نرفت

خانه ام مانند جنگل های آمازون پر از
هر رقم حیوان آدم خوار شد اما نرفت

نحوه ى بر خورد من با او شدیداً سخت تر
از “اَشِدّا ءُ علىَ الکُفار” شد اما نرفت

از طریق دادگاه اقدام کردم عاقبت
نامه آمد، چند بار احضار شد اما نرفت

مین گذاری در متکایش چنان سودی نداشت
مخچه اش هر چند مشکل دار شد اما نرفت

بولدوزر آوردم آخر، خانه را تخریب کرد
سقف در یک متری اش آوار شد اما نرفت

آخرش ما راهی یک خانه ی دیگر شدیم
چون به او هفتاد بار اخطار شد اما نرفت
شاعر : مصطفى مشایخى

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر