مهریه از طرف پسران مختلف!
مکانیک:
گذارم عکسِ ماشین روی دیوار
برایت می خرم گیربکسِ جگوار
زنِ من گر شوی مهریهات را
کنم قدری گریس و جعبه ابزار
شاعر:
سُرایم شعرهای اجتماعی
اگر باشد فقط سیگار و چائی!
زنِ من گر شوی مهریهات را
کنم شش تا غزل با یک رباعی!
بدنساز:
گذارم داخلِ کیفت تراول
کُنم در لحظه ی ورزش تو را ول!
زن من گر شوی مهریه ی تو
کمی گردِ کراتین است و دمبل
مسافرکش:
مسافر می کشم من بی گلایه
زنِ من باش؛ بی نیش و کنایه
بوَد مهریه ات: هرجا که رفتیم
نگیرم از شما هرگز کرایه!
دانشجو:
فقط از مالِ دنیا ژست دارم!
و تا پایان عمرم قسط دارم!
طلا اندازه ی وزنت ندارم
ولی جایش کتابِ تست دارم!
آرایشگر:
ببر بهرِ غلامی این جوان را
ببین این قیچی شیک و گران را
به جای مهریه هر هفته مُـفتی
کنم اصلاح کل قومتان را
مهندس:
کنم در سازههای خود تدبّر
کنم از بودنت هرشب تشکر
موافق گر شوی مهریهات را
کنم قدری گچ و شش وانت آجر!
کلّه پز:
نگردد عشقِ تو هرگز فراموش
بیا با من، شما هم کله بِفروش
زن من گر شوی مهریه ات را
کنم روزانه یک چشم و بناگوش!
روشن فکر:
جدیداً زندگی ها گشته راحت
به فرهنگِ جدیدی کردم عادت
ولی با این همه مهریه ات را
کنم یک پیپ با عکسِ « هدایت »
مهریه از طرف دختران مختلف!
دختر معمولی:
فقط باید دهد داماد، سکه!
چه استاد است یا جلاد، سکه!
شود مهریه ام با سال شمسی
هزار و سیصد و هشتاد، سکه
نخبه:
فقط باید دهد داماد، سکه!
چه جلاد است یا استاد، سکه!
شود مهریه ام با سال شمسی
هزار و سیصد و هفتاد، سکه
روشن فکر:
فقط باید دهد داماد، سکه
چه مجنون است یا فرهاد، سکه
بوَد مهریه ام یک متر کمتر!
ز برج خوشگلِ میلاد، سکه!
ورزشکار:
فقط باید دهد داماد، سکه
چه سالم هست یا معتاد، سکه
بوَد مهریه ی من ده برابر
ز مجموعِ دوی امداد، سکه
معلم کلاس اول:
فقط باید دهد داماد، سکه
الف، ب، پ، ت، سین، شین، صاد، سکه!
بوَد مهریه ام قدر حروفِ
کتابِ « می رود بر باد »، سکه
مذهبی:
نباشم اهل زر، فولاد، سکه
دگر از چشم من افتاد سکه
ولیکن استخاره کردم آمد:
فقط گیرید از داماد سکه!
شاعر : امیر حسین خوش حال