شعر طنز :
نمره ی بیست دلم خواهد و پیداست، که نیست!!!
دانش آموز اگر در پی معناست؛ که نیست
در سر درس اگر سر به هوا نیست، که هست
ادب و تربیتش خوب هویداست، که نیست!
چند تا نوچه ی مانند خودش هم دارد
فکر کردی که در این معرکه تنهاست؟! که نیست
در پی هر چه بجز درس و کتاب و دفتر
یا حساب و هنر و دینی و انشاست؟! که نیست
موقع درس که با گوشی خود مشغول است
درک مطلب هم از این مسئله بالاست؟! که نیست
سرگروهند؛ ولی توی تلگرام و گروه
در گروهی که پر از حل معماست؛ که نیست
داخل کیفش اگر سایه و رُژ نیست، که هست
توی آن خط کش و نقاله و اینهاست…؟! که نیست
آینه، فرمژه، موچین و کلیپس و ریمل
ته کیفش شده پنهان و نه پیداست؛ که نیست
” انضباطی که بود ورد زبان همگان ”
” همه جا هست در این جنگل مولاست؛ که نیست “
گرچه ممتاز و تکاور (تک آور) شده اند اما، من
نمره ی بیست دلم خواهد و پیداست که نیست!!!
شعر طنز از : مهرانه نعیمی
طنز مکتوب، رفته رفته جدی گرفته میشود و یک یک راهیان سختکوش خود را معرفی میکند. تحولات شگفتآمیز جهانی، رشد بیسابقه وسایل ارتباط جمعی، شیوع سرسامآور شبکههای اجتماعی، بیش از آن که تحولی در پیشرفت تکنولوژیکی و محصولات فکری ما ایجاد کند، به یک سرگرمیو بیماری خاص اجتماعی دامن زده و مردم را در روابط خانوادگی و موقعیتهای پیشرو دچار بحران کرده است.
از دفتر تحفه طنز فاطمه نعیمی که در دو بخش رباعی و دوبیتی تدوین شده است:
مرد و زن امروز فقط در کارند
شب هم برسد ز روی هم بیزارند
بحث و جدل همیشگی بر سر پول
اما سر «ته دیگ» تفاهم دارند!
***
ترانه در ترانه نالهی سنگ
پرند موجهای نقرهای رنگ
هوای ابری از تکرار باران
غمیشیرین به قلبم میزند چنگ