بس که ریلکسیم و بهتر در گروپ
می رویم از صبح یک سر در گروپ
در همایش، بانک، مترو، یا سونا
نصف، آن ور، نصف، این ور در گروپ
زنگ تاریخ است اما بچه ها
از وسط تا میز آخر در گروپ
در کرج راننده ای مطلب رسان
رفته با یک بنز خاور در گروپ
وقت مهمانی عمو ها، عمه ها
خاله ها، خواهر، برادر در گروپ
آن طرف دایی عطا در حال چت
این طرف بی بی صنوبر در گروپ
شوهران از بی غذایی رو به موت
چون گرفتار است همسر در گروپ
بچه ها در حال بازی با کلش
آن طرف تر نیز مادر در گروپ
ارسلان هم روی خوش خوابش دراز
بی خیال زخم بستر در گروپ
کو دو تا بیکار؟ فعلا رفته اند
کل بیکاران کشور در گروپ
این یکی ادمین بیش از صد نفر
آن یکی مطلب بیاور در گروپ
یا اموری مثل استیکر فرست
عضو پیدا کن، نفر بر در گروپ
طبق بعضی گفته ها هر چند که
هست تعدادی کلانتر در گروپ
باز جمعی شعر سرقت می کنند
چون که پیدا می شود شرّ در گروپ
شعر نیما را به نام کامران
یا به نام شیده بنگر در گروپ
از همین رو گاه دعوا می شود
توی دعوا هم که دیگر در گروپ……!
شاعر : مصطفی مشایخی
