menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

شعر طنز : این روزا آلودگی تمدید می شه

حسین رضوی فرد : 

در راستای آلودگی هوای این روزهای تهران، طنز ذیل را با نام «خانم ابتکار» در صفحه اینستاگرام و فیسبوکم منتشر کردم. خانم ابتکار هم بزرگواری فرمودند این جمله را در بخش نظرات فیس بوکم گذاشتند: «ممنون از شما، تلاش داريم كه با برنامه ريزي و اجراي جدي و نظارت كافي بتوانيم مشكلات را از پيش رو برداريم آلودگي هوا موضوع پيچيده اي است كه با همكاري و مشاركت و آگاهي مردم قابل رفع است، با سپاس از همراهي شما هنرمند خوب».

کاریکاتور خانم ابتکار

خانم ابتکار :

یه روزی از روزای داغون شهر
گداها ریختن تو خیابون شهر

لباساشون کهنه ولی رنگی بود
رو لباسا آرم خروس جنگی بود

تظاهرات صنفی و اصولی
قریب ده هزار نفر گوگولی

پیر و جوون و کودک سه ساله
تو دست هر کدومشون پیاله

بعضیاشون خیلی شَل و پل بودن
بعضیا هم درشت هیکل بودن

کار، واسه آدم گدا حنظله
عقل چهل وزیر داره تنبله

از پل گیشا تا خیابون° ونک
روزی هف هش تاشون زدن قنبرک

زرنگ تراشون می گیرن شیشه شور
شیشه ی ماشینو می شورن به زور

کوچیک ترا هم که بدنبالتون
با دود اسفند می گیرن حالتون

با کلاساشون کت و شلوار دارن
از جیب اهل محل آمار دارن

منم که هر هفته کمک می کنم
با کمکم اونا رو دک می کنم

شده دو بار به یکّیشون تو هفته
پنج هزار تومن دادم تا رفته

به این می گن رسم گداپروری
گدا کیه، اونه یا بالاسری؟

حالا ولی وضع، کمی فرق داشت
چشمای جمعیتشون برق داشت

گداها هم تو شهر ما تِز دارن
حتی می گفتن که مجوز دارن

حرف حسابشون چی بود خدایا
اصل خطابشون چی بود خدایا

با احتیاط رفتم و نزدیک شدم
پهن بودم یه خرده باریک شدم

پرسیدم از یه هیکل قلچماق
که گردنش تبر رو می زد به طاق

دلیل این سرو صداها چیه؟
مخاطب حرف شماها کیه؟

خودش رو شُل کرد و یه کم ولو شد
شبیه دُلمه توی برگ مو شد

دستا رو آورد جلو دعا کرد
سفره ی دل رو خرده خرده وا کرد:

صبح تا شب واسه دو تا لقمه نون
پخش می شیم تو میدونای تهرون

یه عده مون تا شب کف خیابون
یه عده مون هم تا خود خروسخون

نصیب ما سرب و یه کم بنزنه
هوای اینجا بدتر از لندنه

معلومه ما -به این هوا- حق داریم
توو ریه ذرات معلق داریم

گدا که شهروند درجه دو نیست
یه جا می شینه، اهل بیا برو نیست

با این هوا که توش گداها گُمن
گداها شهروندتر از مردمن

این روزا آلودگی تمدید می شه
نسل گداها داره تهدید میشه

ما اهل شر و شور و دعوا نیستیم
ولی به پای حقمون می ایستیم

مشکل ما فقط هوای پاکه
بعد، دوتا ماشین و چن پلاکه

پولای کهنه تونو ما می گیریم
با ده تا نون گرسنه دو تّا سیریم!

فکّ گدا داشت، دیگه گرم می شد
زبون چربش واسه پول، نرم می شد

ادامه داد که حق بیمه می خوایم
یه حقوق نصفه و نیمه می خوایم

آب، که یک جا بمونه می گنده
پولاتونو قرض بدین به بنده

اینو که گفت بقیه هم اومدن
جیبمو با کسب اجازه زدن

پس بگو که گدا نبودن اینها
معترض هوا نبودن اینها

تو جمعیت فشار آوردن به من
از کوچیک و بزرگ و از مرد و زن

صدای استخونامو شنیدم
خدا رو شکر، نگو که خواب می دیدم

«پرهام» و «پوریا» بودن رو دوشم*
تو رختخواب داد می زدن تو گوشم:

ما همه انتظار داریم کافیه
«خانم ابتکار» داریم کافیه!
شاعر : حسین رضوی فرد

* پسرهایم

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر