menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

سین مثل سرپناه

رضا رفیع در ستون طنز “بزن در رو” جام جم 26 اسفند 93 نوشت :

چقدر خوب است که یک هنرمند، آن‌قدر شریف و انسان باشد که در کنار امضا دادن به این و آن و عکس گرفتن این و آن با ایشان ـ که البته خیلی هم قشنگ و پسندیده است و مردم دوست دارند ـ باتوجه به همین میزان از تأثیرگذاری جمعی که دارد؛ همواره نگاه انسانی‌اش را در راستای کمک به توده‌های ندار مردم، خرج کند و ابتکار به خرج دهد. نه‌تنها چیزی ازش کم نمی‌شود، که یک چیزی هم به وی اضافه می‌شود، اضافه حقوق معنوی می‌گیرد.

به‌عنوان مثال، هستند کسانی که با خیلی از دردهای بقیه بیگانه‌اند. چنان در برج عاج زندگی می‌کنند که انگار در کره مریخ زندگی می‌کنند. اگر به آنها بگویی با «کارتن‌خواب» آشنایی داری؟… می‌گوید: «بله، کسانی که موقع تماشا کردن کارتن، خوابشان می‌برد!»

در این روزهای آخر سال که همه در فکر تهیه و تکمیل سفره هفت‌سین‌شان هستند؛ یک هنرمند خوب و دوست‌داشتنی، آقا رضا کیانیان عزیز، می‌آید این‌طور به قضیه نگاه می‌کند که به هفت‌سین معروف، یک جنبه انسانی بیشتر بدهد. دو تا از جایزه‌هایش را برای حمایت از بی‌خانمان‌ها به حراج می‌گذارد و از دیگر هنرمندان هم دعوت به عمل می‌آورد که بیایند بخشی از جوایزشان را برای کمک به این حرکت اهدا کنند و به این ترتیب، سین تازه‌ای را با عنوان «سرپناه برای بی‌خانمان‌ها» به سفره هفت‌سین اضافه کنند. خب بشود هشت‌سین؛ زمین به آسمان می‌آید؟

در این روزگار وانفسا که خیلی‌ها فقط کلاه خودشان را سفت چسبیده‌اند که طبق اعلام هواشناسی، باد آن را نبرد؛ یک نفر هنرمند خوش ذوق و بامعرفت، برای توجه دادن بیشتر مسئولان و مردم، می‌آید از جوایز خودش می‌گذرد تا بلکه از این رهگذر، چند نفر کارتن خواب به سرپناهی برسند؛ یا لااقل جنس کارتن‌شان مرغوب شود.

بسته پیشنهادی: از آنجا که خود ما نیز یک‌سری جوایزی داریم که می‌خواهیم به حراج بگذاریم، بلکه لااقل مشکل مسکن خودمان حل شود و یک فقره‌اش جایزه کبوتر صلح است که به همراه آقای رضا کیانیان عزیز در پایان مشارکت در نمایش «آخرین برگ» دریافت کردیم؛ مقداری عرض اضافه داریم که در قالب رهنمود تقدیم می‌داریم:

1 ـ مساعدت بدهکاران بانکی: ان‌شاءالله که با فروش جوایز و لوایح و تندیس‌های هنرمندان عزیز، کلیه مشکلات حدود 15 هزار کارتن‌خوابی که در تهران داریم، حل می‌شود می‌رود پی کارش؛ اما اگر ته کارت یک چیزی ماند، بسپارند به برخی از بدهکاران کلان بانکی، بلکه در وسعشان باشد که الباقی کارتن‌خواب‌ها را آنها سر و سامان دهند. زور نیست؛ اگر توانستند. می‌دانم مشکلات زیاد دارند و درکشان می‌کنم.

2 ـ مشارکت شرکت‌های کارتن‌سازی: مسئولان اگر می‌رسند و فرصت گیر می‌آورند، یک آماری بگیرند ببینند چند تا کارخانه کارتن‌سازی داریم. آن وقت از آنها بخواهند که در یک کار خیر، کارتن‌ لازم برای اسکان کارتن‌خواب‌ها را فراهم آورند تا آنها مجبور نشوند از یارانه‌شان بزنند و خرج کارتن کنند. تازه، اینترنت پرسرعت هم که ندارند که با دیگر کارتن‌خواب‌های جهان متحد شوند.

3 ـ نظارت کیفی دولت: مدیریت خوب شهری و دولت محترم نیز می‌توانند بر جمیع اموری که برای حل مشکل مسکن کارتن‌خواب‌ها صورت می‌گیرد، نظارت کیفی داشته باشند که خدای نکرده از محل نادرست یا با هدف رسیدن به پست‌های کاردرست، انجام نگرفته و نقش تبلیغاتی و انتخاباتی نداشته باشد. حالا اگر از آن مسکن‌های مهر معروف دولت سابق هم چیزی در بساط مانده است؛ یک چند تایش را سرهم کنند و به صورت یک سالن بزرگ در اختیار جمعی از کارتن‌خواب‌های همیشه در پیاده‌رو قرار دهند. بلکه در مکان مشخصی حضور ثابت پیدا کنند و البته که حتما عوارض خود را هم پرداخت خواهند کرد.

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر