menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

رضا زارعی

رضا زارعی : طنزپرداز هر چه درد کشیده تر باشد طنازتر است

بنده رضا زارعی هستم، متولد خرداد ماه ۱۳۶۶. آنچنانکه در همین راستا گفته ام:

در هزار و سیصد و شصت و شش از مقیاس شمس
زاده شد این شاعر شوخ و دهن لق و خنک

رضا زارعی

یک سال مانده به پایان جنگ ایران و عراق، نه به انگیزه واسطه شدن برای گرفتن تلویزیون و یخچال! که برای مبارزه با صدام در جبهه های حق علیه باطل در شهر ارسنجان فارس متولد شدم‌‌ که به هر حال جنگ تمام شد و صدام شانس آورد. کارشناسی زبان و ادبیات عرب از دانشگاه دولتی کاشان دارم و کارشناسی ارشد الهیات از دانشگاه دولتی شیراز و در حال حاضر، در یک مؤسسه فرهنگی در کنار شعر آوری مشغول به خدمت رسانی هستم.
از بچگی حدس میزدم نقاش میشوم اما با حفظ سمت نقاشی و‌ طراحی، با اندکی تسامح شاعر شدم. اکنون در انجمن شاعران طنز پرداز استان فارس عضو بوده و کتاب های شستشوی مغزی و‌… را در دست چاپ دارم.
زمانی که وارد طنز نشده بودم چند تا فکر داشتم که بعداً فهمیدم آن افکار اشتباه بوده است. یکی اینکه طنزپردازها آدمهای شادی اند. یکی هم اینکه اغلب اهالی شعر و ادب جهان بینی درستی دارند. یکی هم اینکه طنزپردازان بر امور جامعه اثر گذارند.
اما در باب شاد بودن یا نبودن ایشان باید بگویم چون نگاه اهالی طنز نگاه به واقعیتهای منفی و‌ نقد آنهاست، به مرور زمان این نوع نگاه در وجودشان تبدیل به عادت میشود. کسی که مدام نگاهش به واقعیتهای منفی باشد دیگر نمیتواند آدم شادی باشد، مگر بشرط و شروطی چند؛ مثلا داشتن گرایش قابل توجهی به فکاهه و غیره. البته قبل از این مسأله هم باید گفت که طنزپردازان، درد کشیده اند و صد البته هر چه درد کشیده تر باشند طنازترند. و خود این مسأله هم طبعاً بر شخصیت ایشان مؤثر بوده است.
اما در باب جهان بینی: آنچه برداشت من از آثار و رفتار افراد در این حوزه هست این است که همواره دغدغه رد شدن افراد از خطوط قرمز وجود دارد. در صورتیکه جهان بینی درست میگوید: باید با خطوط قرمز غیر معقول هم مبارزه کرد. اندیشه و هنر، حد و مرز نمیشناسد. اگر مرزی هم هست مرزهای معقول است نه غیرمعقول. این یک بحث که البته هنر در بیان رندانه آن است.
یک بحث دیگر هم اینکه اغلب افراد با مطالعه یا انعطاف کافی وارد این حوزه نمی شوند. بارها پیش آمده که دیده ام افراد از نقد شدن فرار می کنند یا ناراحت میشوند. البته نقدها هم باید منصفانه و علمی باشد، که متاسفانه در هر دو زمینه مشکل وجود دارد. هم کیفیت نقد کردن ها هم کیفیت نقد پذیری ها.
باید دانست که نقد کردن و نقد شدن ادبی سبب رشد عقلانیت و آگاهی می شود که آثار خوبش به همه جا صادر و در همه جا ظاهر میشود.
مساله بعد درهمین راستا، قلم زنی برای ارتزاق است. آیا آنکه برای ارتزاق نقد می کند می تواند آزاد اندیش باشد و هر حرفی را بزند، هر چند بداند صحیح است؟
طبعاً ارتزاق از نوشتن فی نفسه چیز بدی نیست، بحث ما لزوم و‌ ضرورت آزاد اندیشی است.
مسأله بعد میزان تأثیر گذاری طنزپردازان و میزان تأثیر پذیری مسئولین و مردم است. نسبت به این مسأله هم بنده تأثیر مثبت چندانی لااقل در کوتاه مدت ندیده ام‌.
هر چند معتقدم خودسازی و شروع اصلاحات از خویشتن خویش، یک ضرورت است اما باید دانست که این مهم شرط لازم‌ ولی ناکافی است‌ و این مسأله هم عقلی است هم نقلی و هم تجربی. جدای از طرح مباحث روانشناختی و جامعه شناسی، شهید مطهری (ره) در کتاب بیست گفتار صفحه ۹۳ تا ۱۱۱ در رابطه با نقش سیستم های اجتماعی بر افکار و عقائد و اخلاق عموم افراد بحث جالب و مفصلی دارند که جهت عدم اطاله کلام از آن صرف نظر و به صرف دادن آدرس اکتفا میکنم.

chatنظرات شما

یک دیدگاه

  1. علی:

    عمو محسن انشاالله در زندگی و امورات زندگی و شاعری موفق و سربلند باشی ،عزیزی واسمون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر