بسیاری از مردم، حتی آنهایی كه با هنر و ادبیات چندان بیگانه نیستند، وقتی با عنوان «كمیك» یا «كمیك استریپ» برخورد میكنند، هیچ ذهنیتی درباره آن ندارند. هنری كه در بسیاری از كشورهای جهان سرمنشاء تولید آثار سینمایی، انیمیشن، سریالهای تلویزیونی و حتی صنعت اسباببازی و وسایل سرگرمی از قبیل بازیهای كامپیوتری است، در كشورمان سالهاست كه مهجور واقع شده است.
به گزارش شیرین طنز، به نقل از خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری، كمیك استریپ و داستان مصور همچون برخی از رشتههای هنری كه سرمنشاء ورودشان از غرب و بیرون از مرزها به داخل كشورمان بوده است، سالها پیش، از سرزمینهای دور، به این مرز و بوم راه پیدا كرده است. اما تفاوتی كه این سبك هنری با دیگر هنرها همچون سینما، تئاتر و … دارد، در این است كه طی سالهای حضورش در ایران، علی رغم تمام تلاشهای صورت گرفته از سوی هنرمندان، نتوانسته است جای خود را در بین مخاطبان ایرانی باز كند و گویا این مهمان ناخوانده هیچ گاه از سوی میزبان پذیرفته نشده است.
برای آسیب شناسی روند تولید و انتشار كمیك در ایران میتوان عوامل متعددی همچون داستاننویسی برای كمیك، شناخت صحیح از تصویرگری بومی و مرتبط با سلیقه داخلی مخاطب، حمایتهای مدیریتی و مالی، تبلیغات و توزیع آثار، كارگاهها و كلاسهای آموزشی مرتبط و بسیاری عوامل دیگر را بررسی كرد. تا به امروز نیز، دستاندركاران این عرصه، نشستهایی در رابطه با نقد فضای موجود داشتهاند و مطالب و حتی راهكارهای بسیاری برای برداشتن مشكلات و موانع از سر راه كمیك كشور در این نشستها مطرح شده است. اما به قول یغمای جندقی، شاعر غزلسرای سده سیزدهم كشورمان، «گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من / آنچه البته به جائی نرسد فریاد است».
هر چند در این بین، فعالان عرصه كمیك، (چه در حوزه تصویرگری و طراحی و چه در زمینه داستان نویسی) بیكار نبودهاند و ناامید نشدهاند. آنها به رقم تمام مشكلات و كمبودهای موجود، تلاشهایی از سر عشق و دلدادگیشان به این هنر داشتهاند و چراغ كم فروغ كمیك كشور را روشن نگاه داشتهاند، كه این همت و پشتكار، به خودی خود جای تحسین و دستمریزاد دارد.
از سوی دیگر، به نظر میآید كمیك و داستانمصور بستر مناسبی است تا از طریق آنها موضوعات تاریخ معاصر كشورمان همچون انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برای مخاطب كودك و نوجوان و حتی مخاطب بزرگسال تبیین و تشریح شود. به ویژه اینكه مخاطب امروز بیش از پیش وابسته به رسانههای تصویری است و این ویژگی میتواند در ارتباط بهتر ایشان با آثار مكتوبی همچون كمیك و داستان مصور موثر باشد.
به همین بهانه، چندی ست كه به سراغ فعالان عرصه كمیك رفتهایم و با آنها به گفتوگو پیرامون قابلیتها، بایدها و نبایدهای این هنر و یا به قول برخی از همین فعالان، هنر صنعت نشستهایم. در زیر گزیدهای از این مصاحبههای منتشر شده در پایگاه خبری حوزه هنری را می خوانید.
علیمرادی: آمریكاییها از افسانههای ملتهای دیگر وام گرفتهاند
محمد علیمرادی، كارتونیست كشورمان، درباره آسیبهایی كه متوجه مدیریت هنر كمیك است، می گوید: كسانی كه به صورت تخصصی و فنی در زمینه كمیك استریپ و داستان مصور فعالیت میكنند، در بدنه مدیریت فرهنگی و هنری كشور وجود ندارند. تا به امروز خیلیها این عرصه را به نقد كشیدهاند و درباره آن نظر دادهاند، اما مدیران و مسئولان از نقدها، پژوهشها و راهكارهای ارائه شده برای بهتر كردن شرایط كمیك در ایران استفاده نكردهاند.
این تصویرگر و طراح می افزاید: آمریكاییها، در دورهای داستانهای مربوط به خدایان «پرو» را گرفتهاند و راجع به آن كار كردهاند. تصویرسازان و نویسندگان آمریكایی در حجم بالایی كه فعالیت میكنند نیاز به مضمون و محتوا دارند و به همین دلیل از افسانههای ملتهای مختلف وام گرفتهاند و آنها را برای خود پرورش دادهاند. ما نیز در كشور خود بسترهای داستانی و روایی فوقالعاده زیادی داریم كه میتوان بر روی آنها در كتابهای كمیك كار كرد.
الوندی: میتوان با دید فرارئال، كمیك دفاع مقدس خلق كرد
عزتالله الوندی نیز كه دبیری دفتر ادبیات كودك و نوجوان حوزه هنری را بر عهده دارد، از آمادگی این دفتر برای ورود به حوزه كمیك خبر میدهد و میگوید: معتقدم هنر كمیك، زمینههای بسیار خوبی برای كار دارد و دفتر ادبیات كودك و نوجوان حوزه هنری نیز در همین راستا از هر گونه طرح و حركت خوبی كه ارائه شود حمایت میكند. البته اگر بخواهیم در این عرصه قد علم كنیم و خودی نشان دهیم، قهرمانهای آثار ما باید همعرض و همقد قهرمانهای تصویر شده در كمیكهای مطرح جهان باشند. ما در كشورمان قهرمانهایی داریم كه اگر وجود نداشتند، ممكن بود به نابودی مملكتمان بینجامد.
الوندی ادامه می دهد: خیلی از داستانهایی كه در فضای كمیك استریپ اتفاق میافتد داستانهای فانتزی هستند. میشود با دید فرا رئال به ماجراها و وقایع رخ داده در كشورمان همچون دفاع مقدس نگاه كرد. البته این نگاه فرا رئال باید با رعایت الگوهایی استاندارد در جامعه شكل بگیرد. ما گاهی مجسمهای پوشالی از یك قهرمان ارائه میكنیم؛ در حالی كه میشود اسطورههای دفاع مقدس را در كمیك وارد كرد. اما نباید واقعیتی را جلوی چشم خود مجسم كنیم كه عدول از آن واقعیت باعث یك سری برداشتهای بد شود و یا ضعف نمایی در شخصیتی باشد كه به عنوان یك قهرمان شناخته میشود.
رزاقی: به جای «كمیك استریپ» بگوییم «پینما»
سعید رزاقی، از هنرمندان پیشكسوت و دغدغهمند عرصه كمیك، نیز معتقد است: به جای كلمه «كمیك استریپ» و یا داستان مصور، بهتر است از كلمه «پینما» استفاده شود، كلمه «پینما» توسط فعالان حوزه كمیك ابداع شده است. چرا كه داستان مصور به هر اثری كه در آن چند تصویر و نقاشی كار شده باشد می توان گفت، اما برای كمیكها به دلیل وجه سینمایی كه دارند و متوالی بودن تصاویرشان، بهتر است از واژه «پینما» استفاده شود.
وی با تاكید بر اینكه كتابخوانی و نشر ادبی در ایران بیمار است، اظهار می دارد: در چنین شرایطی «پینما» كه حوزه پرهزینهای است جایی در نشر كشور نخواهد داشت. چرا كه تولید آن 5 تا 10 برابر كتابهای معمولی هزینه دارد. ناشران كمی هستند كه میتوانیم آنها را مجاب كنیم در این حوزه ورود كنند و حتی بسیاری از ناشران هنوز تصور میكنند ارشاد برای انتشار كمیك استریپ مجوز نمیدهد، در حالی كه چنین رویه ای سالهاست دیگر صورت نمیگیرد. موضوعات ارزشی و دینی و موضوعات مرتبط با سنت های كشورمان می توانند در كمیك ها استفاده شوند. ما میتوانیم عاشورا را در آثار «پینما» به تصویر بكشیم و یا دفاع مقدس را تصویر كنیم. اینها موضوعات خوبی است.
شكیبراد: بسیاری از آموزشهای هنرستانها و دانشگاهها ارزش كاربردی ندارند
حسین شكیبراد، فعال فرهنگی و هنری كه دوره ای هم سردبیری نشریه كمیك «جدید» را بر عهده داشت، با بیان اینكه هر هنر وارداتی در كشورمان نیاز به زمان دارد تا شناخته و مطرح شود، می گوید: بعد از چند سال كه از ورود هنر سینما به ایران گذشت، این هنر، فرم و شكل خاص خود را پیدا كرد؛ اما این زمان برای كمیك با وجود آنكه مدت زیادی است كه در كشورمان وارد شده، طولانی شده است. تصور میكنم مشكل اصلی در حوزه آموزش است. نظام آموزشی ما ایراد اساسی و ریشهای دارد و بسیاری از آموزشهای هنرستانها و دانشگاهها ارزش كاربردی ندارند.
شكیبراد می گوید: برای طراحی مضامین ملی باید از تصاویر و سبك طراحی بومی و ملی استفاده كنیم، در كمیكهای موفق خارجی مانند «تن تن» شخصیتهایی خلق میشوند كه مخاطب سالها با آنها زندگی میكند و به نوعی میتوان گفت نوجوانان با این كتابها بزرگ میشوند. اما ما بر روی شخصیتهای كمیكهایی كه خلق كردیم، به درستی كار نكردیم و تنها تقلیدی صرف از آثار خارجی داشتیم و حتی می توانم بگویم تقلید درستی هم از كمیك استریپهای خارجی نداشتیم.
حسنزاده: با كمیك و داستان مصور برخورد دوگانه صورت گرفت
فرهاد حسنزاده، نویسنده كودك، نوجوان و بزرگسال كه فعالیتهایی در حوزه كمیك و داستان مصور كودكان هم داشته است، می گوید: انتشار كمیك در ایران، كار پرهزینهای است كه متولی میخواهد تا بر روی این هنر سرمایهگذاری كند و به دنبال بازده زودهنگام مالی هم نباشد. كار تولید كمیك نیز مانند فیلم است و باید عواملی در كنار هم جمع شوند تا یك اثر كمیك خلق شود.
حسن زاده ادامه می دهد: متاسفانه در ایران با كمیك و داستان مصور برخورد دوگانه صورت گرفته است. گروهی برای تشویق كودكان به كتابخوانی و ترویج كتاب از این هنر استقبال كردهاند و گروهی نیز همچون وزارت ارشاد در دورهای به بهانههای مختلف با آن مخالفت كردهاند. مدیریت فرهنگی در كشورمان به دنبال كشت گردو نیست، بلكه دنبال كشت گندم است. چرا كه می خواهد محصولی زودبازده تولید كند و در پایان سال آمار و ارقام از بازده محصولش ارائه كند. در حالی كه تمام فعالیت های فرهنگی دیربازده هستند و نیاز به سرمایه گذاری طولانی مدت دارد.
دوستمحمدی: از مدلهای موفق خارجی الگوبرداری كنیم
محمدرضا دوستمحمدی، كارشناس ارتباط تصویری در دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، چهرهای شناخته شده در عرصه كمیك استریپ كشورمان است، وی معتقد است كه در خلق آثار كمیك از فرهنگ عامه و بومی كشورمان فاصله نگرفتهایم و مشكلاتمان را باید در جای دیگری جستوجو كرد.
دوستمحمدی می افزاید: یكی از راهكارها برای رسیدن به تولید موفق كمیك، الگوبرداری از مدل شرقی است كه در كشورهایی همچون ژاپن پیاده شد و موفق هم بود. در چنین الگویی آثار به صورت طرح های سیاه و سفید و بر روی كاغذهای نامرغوب و ارزان چاپ می شدند تا هم هزینههای تولید آن پایین بیاید و هم علاقهمندان بتوانند آثار را تهیه كنند و كم كم فرهنگ آن در بین مردم جا بیفتد. مدل دیگری كه در فضای كمیك كشورهایی همچون آمریكا متداول شده، كمیك صنعتی است. به این معنا كه كمپانی ها و شركتهای كمیكسازی، آثار داستان مصور را بخشی از پروسه سینما، صنعت اسباب بازی و انیمیشن می دانند و در طول چند سال چند داستان و شخصیت را تولید و به پیش می برند و آثاری كه به تدریج محبوب و شناخته میشوند را در حوزه های دیگر وارد می كنند و به طور مثال در صنعت اسباب بازی یا سینما از شخصیت هایشان استفاده میكنند و آن زمان است كه به سودآوری بالا میرسند.
عربلو: دفاع مقدس بستر مناسبی برای خلق كمیك است
احمد عربلو، نویسنده پیشكسوت كشورمان كه در حوزه نگارش داستان برای كتابهای كمیك و همچنین فیلمنامه انیمیشن فعالیت دارد، با اشاره به اینكه در كشورمان ادبیات غنی برای استفاده در كمیك داریم، می گوید: دفاع مقدس هم در این بین، بستر مناسبی برای خلق آثار كمیك است و به لحاظ منابع و سوژه می توان گفت از غربیها جلو هستیم. اگر كمیك كشورمان بومی نشود، این هنر به كارمان نمی آید؛ باید سعی كنیم حتما بومی سازی را در خلق آثار كمیك داشته باشیم و شخصیتهای بومی و ایرانی به مخاطبانمان ارائه كنیم. همچنین از تكنیكهای مرسوم كمیك در این گونه آثار استفاده كنیم.
عربلو می افزاید: به عنوان مثال، در خلق اثر كمیك با موضوع دفاع مقدس، قرار نیست واقعیتها را انكار كنیم. بلكه با ایجاد تخیل در روند داستان می توانیم آن را برای مخاطب، به ویژه مخاطب نوجوان جذاب تر و خواندنی تر كنیم.
این نویسنده كودك و نوجوان با تاكید بر اینكه كمیك و داستان مصور قابلیت اقتباس در دیگر هنرها را دارد، عنوان می كند: كمیك برزخ بین سینما و داستان است و می تواند سوژههای بسیاری برای این هنرها داشته باشد. البته باید برای نگارش كمیك، نویسنده كمیك تربیت كنیم، نویسندههایمان در این زمینه خیلی حرفهای نیستند. نویسنده كمیك باید فیلمنامهنویس باشد و در این زمینه احساس خلاء میشود.
درخشی: مدیریت منسجمی در تولید كمیك نداشتهایم
علی درخشی، كاریكاتوریست و خالق انیمیشنهایی همچون «حیات وحش» و «دیرین دیرین»، می گوید: یكی از دلایل عدم رشد كمیك در كشورمان ضعف سواد بصری جامعه است، البته امروز به دلیل گسترش ارتباطات و رسانه ها، مردم كشورمان نیز به تصویر اهمیت بیشتری میدهند و شرایط برای هنرهای تصویری همچون كمیك و انیمیشن بهتر شده است. در كشورهایی كه كمیك و داستان مصور پیشرفت داشته است، این هنر، مانند یك صنعت به پیش می رود و در نسخه های انبوه و به صورت مداوم تولید می شود. اما در كشورمان هیچ گاه تعادل ایجاد نكردهایم و گاهی تنها به خلاقیت در آثار توجه كردیم و گاهی هم تلاش كرده ایم كه در قالبی صنعتی آثار را ارائه كنیم و نگاه و مدیریت منسجمی در تولید كمیك وجود نداشته است.
این تصویرگر و كاریكاتوریست كشورمان با اشاره به كمیكهایی كه در فضای جنگ تحمیلی تولید میشود، عنوان می كند: شخصیتهای قهرمان كمیكها اشتباه میكنند و همین اشتباهاتشان است كه داستان و درام را شكل میدهد، اما در داستانها و كمیكهای دفاع مقدس چنین روایتی معمولا شكل نمیگیرد و به همین دلیل اغلب این آثار با شكست مواجه میشوند. داستان های كهن همچون رستم و سهراب نیز بارها در آثار كمیك و داستان مصور كشورمان تولید شدهاند، اما بدون تعارف باید بگویم هیچ كدام از این آثار خواندنی نبودهاند.
مویدی: بیست و پنج كتاب كمیك با موضوعات بومی و ایرانی تولید كردیم
امین مویدی تصویرگر، كاریكاتوریست، با اشاره به پروژه مجموعه داستانهای مصور شخصیتهای انقلاب اسلامی كه به سفارش مركز انیمیشن حوزه هنری تولید شده است، می گوید: پروژه تولیدات كمیك استریپ حوزه هنری فقط یك موضوع نبود. نزدیك به بیست و پنج كتاب با یكهزار و پانصد صفحه كمیك استریپ در موضوعات زندگی حضرت امام (ره)، زندگی سرداران شهید باقری، چمران، جهان آرا، خرازی و بابایی، زندگی ده پهلوان جوانمرد ایرانی مانند تختی، پوریای ولی، صادق قمی، فیله، عبدالرزاق، ساوی و … همچنین سایر موضوعات مانند زندگی جناب حبیب ابن مظاهر، یك برداشت فانتزی از یكی از داستان های شاهنامه و چند كتاب دیگر، كه تقریبا دو سال پیش به طور كامل تولید و حتی در سه مرحله رفع اشكال شد و تحویل انتشارات سوره مهر شده است.
مویدی با بیان اینكه یكی از امتیازات مهم كشور ما در زمینه تولید كمیك، ادبیات بسیار غنی و پیشینه تاریخی آن است، عنوان كرد: این ویژگی، مهمترین متریال كمیك استریپ، یعنی محتوای خوب را فراهم میكند، ما نه تنها میتوانیم از داستان ها و افسانههای ایران استفاده كنیم، بلكه به خاطر سابقه تاریخی درخشان، خواهیم توانست تاریخ ایران را در مقاطع مختلف بازسازی تصویری كنیم. مثلا من بشخصه معتقدم كه دوران دفاع مقدس و زندگی شهدای قهرمان ایران، نه تنها قابلیت و ظرفیت بسیار مناسبی را در اختیار ما قرار میدهد و ما را از خلق ابرقهرمانان خیالی بینیاز میكند كه حتی وظیفه ما است كه به نحوی جذاب این مقاطع برجسته تاریخی و این اسطوره های استثنایی اما واقعی را به جامعه جوان معرفی كنیم؛ همان طور كه رهبر معظم انقلاب هم اخیرا فرمودند كه باید با زبان تصویر و با استفاده از ابزارهای جدید، چهره نگاری هنرمندانه ای از شخصیت برجسته شهدا انجام دهیم.
عظیمی: كمیك را به عنوان یك واحد درسی به مدارس ببریم
بهرام عظیمی، كارگردان انیمیشن، فیلمنامهنویس، طراح كاراكتر و كاریكاتوریست نیز ضمن ارائه راهكارهایی برای بهبود شرایط كمیك كشور، میگوید: اگر من مسئولیت اجرایی در حوزه فرهنگ و هنر داشتم، افراد سرشناس در زمینه تصویرگری و نویسندگی كمیك را شناسایی میكردم و با دستمزد خوبی به آنها سفارش تولید اثر میدادم تا كمیك تولید كنند. همچنین تصور میكنم برای جذب مخاطب، موضوعات كمیكها باید تركیبی از موضوعات قدیمی ایرانی با موضوعات جدید باشد؛ به این صورت كه موضوعات قدیمی در عصر جدید و در داستانی امروزی رخ دهد. یكی از مشكلاتمان در تولید كمیك این است كه اغلب به سراغ موضوعاتی همچون داستانهای شاهنامه فردوسی میرویم و تا صحبت از تولید داستانهای مصور میشود به یاد اینگونه آثار می افتیم، در حالی كه میتوان آثار امروزی و داستانهای تازه هم خلق كرد.
این كارگردان انیمیشن ادامه میدهد: همچنین تلاش میكردم تا واحد درسی مانند كامپیوتر و دیگر واحدها كه در مدارس تدریس میشود را با عنوان كمیك در دبستانها قرار دهم و كودكان موظف باشند در این كلاسها شركت كنند. همچنین انیمیشنسازان را موظف میكردم كه همزمان با تولید اثرشان، كمیك آن را هم تولید و توزیع كنند.
پایگاه خبری حوزه هنری تلاش داشت تا با هنرمندان و مسئولان بیشتری در این رابطه به گفت وگو بنشیند، اما به دلایل مختلف، همچون در دسترس نبودن افراد و یا عدم تمایلشان برای مصاحبه، پرونده خود را به پایان رساند.
به هر روی، هنرمندان این عرصه، دغدغه های روشنی دارند و راهكارهایشان را نیز روشن تر از دغدغه هایشان مطرح می كنند و كافی است مدیران و مسئولان فرهنگی، به این شخصیت های خلاق كشورمان اعتماد كنند، تا شاهد تحولی در ادبیات و هنر كشور باشند.