menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

صلح جو

دوش که به خوابم آمد، خیس شدم!

کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو (پیرسوک) :

۱-متّهم بود، “خلاف”اش ثابت شد!

۲- نگاهش را برای چشمم، بولوتوث کرد!

۳- خط لبش را، فقط لبم می خواند!

۴- چوب نا آگاهی اش را، در آگاهی خورد!

۵- برای نشاندن”نهال”، صندلی آوردم!

۶- “کاپ” قهرمانی را، زن ورزشکار روی”دوش” انداخت!

۷- وقتی دو دل می شوم، تردید به خود راه نمی دهم!

۸- نگاه خسته ام را، پشت لحاف پلک ام می خوابانم!

۹- “دوش” که به خوابم آمد، “خیس” شدم!

۱۰- دوست دختر “ماندگار”ام بود، “نشان”اش دادم!

۱۱- مردِ”میدان”بود، تره بار می فروحت!

۱۲- اِند مرام بود، در ایستگاه لوطی ها پیاده شد!

۱۳- به نارنجک بدون “ضامن”، هیچ بانکی وام نمی دهد! ( نوشته شده در سال۱۳۴۶)

۱۴- در ریتمی”تند”، دهان خوانندۀ “رَپ”سوخت!

۱۵- “حلقۀ” اشکی که در چشمم تشکیل شده بود را، به”انگشتِ” نگاهش کردم!

۱۶- برایش تره خورد نکردم، اخراج ام کرد!

۱۷- تا”نیش”خند می زنم، لب هایم ورم می کنند!

۱۸- با آبِ پاستوریزه، “شیر”اش کردم!

۱۹- تا”سیر”می شوم، حرف های “بودار”می زنم!

۲۰- تا پا به”سنّ”گذاشتم، قامت ام “رکوع”کرد!

۲۱- برای “کشیدنِ”یک نَفَس عمیق، کاغذ کم آوردم!

۲۲- کتابی که برای خواب می خواندم، “بیدار”ام کرد!

۲۳- قاضی هر شب وجدان اش را با لالایی می خوابانَد!

۲۴- اَبرو می انداخت، من بر می داشتم!

۲۵- عاشق جنینی هستم که پیش از تولّد، دینِ والدین اش را استعلام کند!

۲۶- با دیدن سوسک، توالت را روی سرش گذاشته بود!

۲۷- جمع”یکدستی”بودند، همه چلّاق!

۲۸- با اختیار”تام”، “جری”شدم!

۲۹- از آزادی”بهره”برده بود، به اتّهام ربا دستگیر شد!

۳۰- وقتی با”رویا”می خوابم، خواب”شیرین”می بینم!

۳۱- سالمند در خشت خام، زیر اَبرو بر می دارد!

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر