menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

در زمینه طنز هیچ حرکتی صورت نگرفته!

به بهانه جشنواره طنز سوره در مورد جایگاه طنز با عباس احمدی، مهدی فرج الهی و سید امیر سادات موسوی به گفت و گو نشستیم تا چالش ها، فرصت ها و جریان های طنز پس از انقلاب را باز شناسی کنیم. بخش اول این میزگرد دیروز منتشر شد که در ادامه بخش دوم و پایانی را می خوانید:

هدف غایی طنز خنداندن نیست

خبرنگار:

با توجه به تمام تحلیل ها و بررسی هایی که بر روی آثار طنز شده و می شود، به چه نوع طنزی اعتقاد دارید؟
سید امیر سادات موسوی:

طنز تعاریف خاصی دارد که قرار است شاخه های مختلف شوخ طبعی را در خود بگنجاند، ما در تمام ادوار تاریخ، گونه هایی مانند: هزل و هجو که بعضا زبان صریح داشته اند و الفاظ ناصحیح در آن استفاده شده است، داشته ایم. اما تصور من این است در عصر حاضر که اینترنت و فضاهای مجازی وجود دارد، باعث شده بیشتر الزامات جامعه از بین برود و هر کسی می تواند وبلاگ بسازد و هر حرف و مطلبی دارد با فراغ بال بنویسد.
اما وقتی از طنز صحبت می کنیم در مورد متاع گرانبهاتری حرف می زنیم که به واسطه ویژگی هایش مخاطب خاص خودش را دارد و همان گونه که اوایل بحث در مورد طنز در روزگار فعلی ما مطرح شد، بخواهیم به روزگار معاصرمان بپردازیم به نظر من دو اتفاق مهم بعد از انقلاب اسلامی رخ داد که باعث شد طنز در کشور ما جدی گرفته شود، یکی فعالیت کیومرث صابری در قالب «دو کلمه حرف حساب» و نشریه «گل آقا» و دیگری هم شکل گیری دفتر طنز حوزه هنری با کوشش های آقای ابوالفضل زرویی بود.
وقتی که این اقدامات جدی انجام شد طنز شأن و جایگاه خاصی پیدا کرد، با آن تعریفی که همه بیان می کنند و نسبت به گونه های دیگر مجزا است، به این معنی که طنز جدی تر گرفته شده است و شوخ طبعی صرفا برای خوش بودن نیست و یک رسالت جداگانه ای دارد.

البته در حال حاضر در طنز تکثری به وجود آمده که تنها طنز فاخر تولید نمی شود و همه انواع گونه های طنز انتشار می یابد که بیشتر به سمت هجو و هزل گرایش دارند. مانند سریال “خنده بازار” که از ضعیف ترین نوع شوخ طبعی به حساب می آید وقتی در آن ادای دیگران درآورده شود.
طنز بالاترین و کامل ترین نوع شوخ طبعی است که رسالت‌اش تنها خنداندن و ایجاد فضای مفرح بخش نیست، بلکه به دنبال اصلاح است. البته فکاهه هم چیز مذمومی نیست و باعث مسرت و شادی می شود؛ اگر بخواهیم از منظر ادبیات دینی به این موضوع بنگریم؛ طنز زیر مجموعه امر به معروف و نهی از منکر است یعنی شیوه ای خاص را به عنوان سبک در اخلاق جامعه و مسئولان به وجود آوریم. مانند امور سیاسی و مناسبت های مختلف و غیره.

برای جذب مخاطب اثر باید خوب عرضه شود
خبرنگار:

مسئله ای که برای طنزپردازان به وجود آمده پرداختن به موضوعاتی است که امکان دارد مخاطب آن را نپسندد و دست رد به موضوعیت طنز بزند، برای اینکه جامعه طنز را جدی تر بگیرد باید چه کار کرد؟
فرج الهی:

معتقدم که این موضوعات باید سیر طبیعی خود را طی کند، من هم اصراری ندارم که طنز در جامعه جدی گرفته شود زیرا که طنز مسیر طبیعی خود را طی کرده و در حال حاضر جایگاه مطلوبی هم دارد.
اثر خوب همیشه مخاطب خودش را دارد، فارغ از اینکه چه نوع و اسمی دارد حال می تواند در زمینه طنز، داستان، یا فکاهه باشد وقتی از دریچه نقد ادبی به آن نگاه شود مخاطب خود را پیدا می کند و در مرحله بعد خوب عرضه شدن اثر است، زیرا که کار خوب زیاد نوشته می شود اما گاهی اوقات خوب عرضه نمی شود. به عنوان مثال: شاعر شعر خوبی می سراید اما آن شعر خوب خوانده و درک نمی شود.
در گذشته مرسوم بود که بعضی از شاعران افرادی را استخدام می کردند که شعرشان را بخوانند، وقتی کتاب منتشر می شود باید حق مطلب ادا شود، محتوا و مضمون حتی طراحی جلد دیده شود و از بین نرود.

خبرنگار:

گاهی اوقات طنزها به سمت شعار می روند، مگر رسالت طنز به تعالی رساندن و دادن پیام مفید به مخاطبان نیست؟
فرج الهی:

اگر شما چیزی بنویسیدکه پیامی درون آن نهفته باشد، ولی لطفی در برنداشته باشد، به عنوان یک مقاله روزنامه یا یک یادداشت محسوب می شود. تمام این موضاعات توامان با هم مورد ارزیابی قرار می گیرند. یعنی اثر طنز فاخر به گونه ای مشکلات را بیان می کند و به سراغ موضوعات می رود که آن اثر را در مخاطب باید بگذارد، یعنی رسالت طنز در یک بستری است که فکاهه، شوخ طبعی، نمک آن می شود. طنز نویس شوخ طبعی، هزل و هجو را به عنوان ابزار و نه به عنوان هدف در اثر خود استفاده می کند.

خبرنگار:

آیا در کشور ما میان طنزپردازان دغدغه جهانی شدن طنز وجود دارد و اگر این دغدغه هست چه مشکلاتی بر سر راه جهانی شدن طنز وجود دارد؟
فرج الهی:

سوال خوبی پرسیدید چون من یک بار مشابه چنین سوالی را از زنده یاد منوچهر احترامی پرسیدم که دغدغه جهانی شدن ادبیات در ذهنم بود که چطور می شود ما در مقیاس جهانی اثری را عرضه کنیم.
جوابی که زنده یاد احترامی به من داد این بود: «ادبیات ما جهانی است»، اما برای اینکه بیشتر مورد اقبال و استقبال مخاطبان در سطح جهانی قرار گیرد، باید به مولفه ها و فاکتورهای موجود توجه ویژه ای داشت.
در حال حاضر طنز پدیده جهانی است و ادبیات ایران جایگاه ویژه ای دارد، در دنیا مولوی و خیام و سایر شاعران که آثارشان ترجمه شده، مخاطبان خاص خود را دارند. خیلی از آثار نویسندگان و شاعران معاصر چون زنده یاد عمران صلاحی در کشورهایی مانند ترکیه و آذربایجان ترجمه شده است.

عباس احمدی:

با نظرات مخالفم که ادبیات یا طنز ما به عنوان پدیده جهانی میان مخاطبان شناخته شده است، به این دلیل که زبان فارسی در حال حاضر در یک موضع ضعیفی قرار دارد و جزء زبان هایی است که به عنوان زبان های پسرفت در دنیا وجود دارد و این مشکل ناشی از وجود زبان های بیگانه است و اینکه زبان ما به صورت ویژه واژه سازی نشده است.

لذا ادبیات ما در جهان خیلی ترجمه نشده است و البته بعضی از آنها هم ترجمه پذیر نیستند، فقط در زمینه کاریکاتور توانسته ایم به هنر جهانی نزدیک شویم؛ در زمینه طنز هیچ حرکتی صورت نگرفته است که بخواهیم بگوییم آثار طنزپردازان معاصر معرفی و شناخته شده است.
سادات موسوی:

ما در حال حاضر اگر به یک کتابفروشی در کشور مراجعه کنیم، و آثار ترجمه شده کتاب های طنز را بررسی کنیم، می بینیم از دورترین نقاط دنیا آثاری ترجمه شده است زیرا که این احساس نیاز در کشور وجود داشته تا آن را ترجمه کنند و بعضا مورد استقبال هم واقع شده است. ادبیات کهن ما، عاشقان و شیفتگان فراوانی داشته و دارد. به زبان های مختلف اروپایی هم ترجمه شده و مورد استقبال قرار گرفته است. در حالی که ادبیات معاصر ما نتوانسته آن گونه که شایسته و بایسته است در جهان معرفی شود.

پایگاه خبری حوزه هنری

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر