menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

داستان عشق با یک کاروان آغاز شد

سلام
به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم، ماه عزای حسینی، ماه ایثار و شهادت و با آرزوی توفیق عزاداری خالصانه برای همه حسینیان، تقدیم می شود:

داستان عشق با یک کاروان آغاز شد
وقت حج بود و ز انجام عمل اعراض شد
کاروان عشق در کرببلا اطراق کرد
روز عاشورا شد و راه شهادت باز شد
زینب کبری که عاشق بود بر مولا حسین (ع)
مادر آلام گشت و صبر او اعجاز شد
ابتدا اصحاب بنمودند جانها را فدا
عشق آنها بر حسین فاطمه (س) ابراز شد
آن ریاحی حر که راه کاروان را بسته بود
شد شهید و بهر او آزادگی احراز شد
اکبر شبه پیمبر (ص) میوه قلب حسین
رفت و در هجرش پدر با اشک غم دمساز شد
در میان علقمه عباس آن سرو سهی
سرنگون و از لبش “ادرک اخا” آواز شد
نوجوان ماهپاره قاسم آن پور حسن (ع)
در قبول مرگ شیرین از عسل ممتاز شد
آخرین سرباز مولا اصغر شش ماهه بود
پاره از تیر سه شعبه آن گلوی ناز شد
جمله ی گلهای عاشق چیده و پرپر شدند
ناله ی هل من معین باغبان آواز شد
آه، از آن دم که زینب در میان قتلگاه
خواستار مرگ از دادار بی انباز شد
دل بسوزد از برای حضرت زین العباد
در میان بسترش با درد و غم همراز شد
شد غروب و کاروان خالی از مردان مرد
طعمه بهر غارت جانی آتش باز شد
کاروان آل پیغمبر اسیر جانیان
عازم بر کوفه و آن شام وحشت ساز شد

شاعر : اسماعیل تقوایی

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر