ادیت= تنظیم، تصحیح، ویراستن، Edit
تصمیم گرفته ام که جهان را ادیت کنم
اصلاً تمام کون و مکان را ادیت کنم
مقبول اهل فضل و هنر تا شود رخم
باید دماغ و فک و دهان را ادیت کنم
غیر از لباس رسمی و این قاب عینکم
باید طریق شرح و بیان را ادیت کنم
با این اوکی اوکی که کنم در محاوره
همت نموده ام که زبان را ادیت کنم
من مانده ام که با غزل و شعر طنز خود
آیا شود که نسل جوان را ادیت کنم
با ریش خود نموده ام عهدی کزین به بعد
بر حسب موقعیتم آن را ادیت کنم
از بس که غم نشسته به تصنیف شد خزان
باید در آن ترانه خزان را ادیت کنم
یک ساعت مچی بخرم تا که بعد از آن
قادر شوم همیشه زمان را ادیت کنم
با کارد و میز و قاشق و چنگال و انبرک
باید طریق خوردن نان را ادیت کنم
قسمت به سه اگر بکنی هیکل مرا
باید که قطر ثلث میان را ادیت کنم
اصلاحیه زدن به درونم چه فایده
باید نشانه های عیان را ادیت کنم
باید برای آن که مجازی صفا کنم
هر شب دوباره نام و نشان را ادیت کنم
اسطوره تا شوم به خدا هر چه لازم است
ای دل بگو که بنده همان را ادیت کنم
از ترس اینکه گرگ و شبان را رفاقتست
باید نوای ساز شبان را ادیت کنم
احمد آوازه
خیلی تشکر می کنم از آقای آوازه که همیشه اشعار بسیار زیبای خودشون را برای ما ارسال می کنند، شعر “من به مجموعه سؤالات زنم حساسم” ایشون هم خیلی زیباست، می تونید اون را از این لینک بخونید.