شما هم عکس زیر را ببینید و ما را از اشعار زیبای خود
بهره مند کنید.
ای بچه که افتادی ناگه به ته خورجین/ شاید که چو وا بینی خیر تو در این باشد
(زهرا دری)
شیرین شبیه ظرف کندو شده/ این موتوری که قند پهلو شده
(کتایون حسن زاده)
ای کودک من عزیزک بابایی/ با آن نگهت چه چیز را می پایی
د رکیسه من اگر نشستی خوش باش/ زیرا که خودت یک سبد کالایی
(لیلا حسنوند)
فارغ ز اجاره ،رهن و دربست/ خورجین پدر مسکن مهر است
(معصومه پاکروان)
۵ دیدگاه
اسماعیل تقوایی:
سلام
برپای خودش نموده شلوار از جین
باشد سوار موتور از کشور چین
بابا نبود شبیه شوهر ننه است
انداخته کودکش میان خورجین
یاسین:
ای که در خورجین بابا آن چنان افتاده ای
جان من آن همه لپ را ازکجا آورده ای
میلاد قاسمی:
نداری جایی ای کودک برو درکنج خورجینم/
که من خیرو صلاحت را کنار خود نمی بینم/
به بابایش چنین گفتا که من حالا که کوچیکم/
اگرهم قد تو بودم کجا وبرچه بنشینم؟!
غریبه:
چونکه بابایم کمی بی پول شده / خورجین موتور او VIP من شده
رضوان امامدادی:
باخود ببرم پدر! نشو شرمنده
خورجین تو گرچه نیستم زیبنده!
ویراژ بده …گاز بده هیچ نترس!
دورم کن از این جماعت درنده!!