menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

مهرداد صدقی

اهمیت زبان در طنز نویسی از زبان مهرداد صدقی

گفتگوی مهدی فرج اللهی با مهرداد صدقی درباره ی اهمیت زبان در طنز نویسی :

مهرداد صدقی متولد ۱۳۵۶، شهرستان بجنورد، نویسنده و طنزپرداز، استاد دانشگاه، در بسیاری از جشنواره ها مقام آورده و کتابها و آثار متعددی از وی منتشر شده است:
نقطه ته خط، مغزنوشته های یک جنین، آبنبات هلدار، رقص با گربه ها، میرزا روبات. همچنین به تازگی کتاب «آبنبات هل دار» نوشته مهرداد صدقی که توسط دفتر طنز و انتشار سوره مهر منتشر شده است به عنوان کتاب سال در بخش رمان چهاردهمین دوره جایزه شهید حبیب غنی پور انتخاب شده است.

چگونه به دام طنز افتادید یا طنز به دام شما افتاد؟

شوخ طبعی در خانواده ما ژنتیکی است و از مرحوم پدرم آنقدر خاطره و جملات طنزآمیزی به یادگار مانده که اگر فقط همان ها را بنویسم چند کتاب می شود. دربچگی فکاهیون می خواندم و عاشق برنامه صبح جمعه با شما بودم. بزرگتر که شدم هفته نامه گل آقا درآمد و خواننده ثابتش شدم. اقبال عمومی به سمت برنامه های شادی آور نیز مرا ترغیب کرد که در این فضا ها بیشتر بخوانم و کم کم خودم هم علاقه مند شدم که در این فضا بنویسم.

علاقه مندی به ادبیات طنز باعث شد که وقتی چیزی می نویسم، حتی اگر نخواهم طنز بنویسم باز هم قلمم به سمت طنز برود. اولین جشنواره سراسری دانشجویان را آقای زرویی در سال ۱۳۷۹ برگزار کردند و من برای آن جشنواره داستان طنزی فرستادم. از آن هنگام پای ثابت جشنواره های طنز شدم. گاهی دست خالی برگشتیم و گاهی لطف خدا شامل حال ما شد.

کتاب آبنبات هل دار مهرداد صدقی

کتاب آبنبات هل دار مهرداد صدقی

چطور شد که به سمت داستان رفتید؟

هم نثر می نویسم و هم داستان اما چند عامل باعث شد روی داستان بیشتر وقت بگذارم. اول اینکه تعداد داستان نویسان طنز کم است و بیشتر طنز نویسان نثر می نویسند. اگر داستان هم بنویسند، بیشتر سراغ داستان کوتاه می روند. حالا یا به این علت که برای نشریه ای می نویسند که بازخوردهای آن سریع است و یا اینکه فرصت کافی برای نگارش داستان بلند ندارند. دوم اینکه بیشتر نثرها راجع به مسائل روزمره و رخدادهای سیاسی است که علاقه چندانی به آن ندارم. وقتی داستان بلند می نویسید هم زمان بیشتری را از شما می گیرد و هم بازخورد آن دیر تر مشخص می شود اما اثر اگر از کیفیت خوبی برخوردار باشد، ماندگارتر خواهد بود. در نثر دهخدا را داریم که در چرند و پرند کارش محشر است اما برای من فضای رمان حاجی بابای اصفهانی ملموس تر است.

خیلی خوب است که دوستان به سمت نوشتن کار بلند هم بروند. تجربه ی خودم این بوده که وقتی کار بلند طنزی را می خوانم دوست ندارم تمام شود. بر خلاف خیلی از داستانهایی که شما می خوانید تا زودتر تمام شود و ببینید در آخر چه اتفاقی می افتد. شما وقتی داستان بلند یا رمان طنزی را می خوانید نگران این هستید که این صفحاتش رو به پایان است. حجم ورقهای باقیمانده از کتاب مثل ساعت شنی توام با دلخوشی است و احساس می کنیم که این دلخوشی دارد تمام می شود. لذتش در مجموع بیشتر است هم در نوشتن و هم در خواندن.

داستان بلند، رمان، داستان کوتاه چه ویژگی هایی باید داشته باشد که بتوان به آن داستان طنز گفت؟

من تلقی خودم را می گویم. ممکن است دوستان موافق باشند یا نباشند. ما داستان های جدی و داستان نویسان جدی زیادی داریم که در آثارشان از طنز هم استفاده کرده اند اما به عنوان چاشنی کار بوده است و این آثار را به عنوان داستان طنز نمیشناسیم. در حوزه شعر، شعرهای حافظ رندانه اند و طنز ظریفی در بسیاری از ابیات آن به چشم می خورد اما به دیوان حافظ نمی گوییم دیوان اشعار طنز. در داستان طنز نیز باید علاوه بر رعایت اصول داستان نویسی، اثر از شیرینی لازم برخوردار باشد و با زبانی شیرین، نقدی هم بر نابسامانیهای سیاسی یا اجتماعی داشته باشد.

اثر، هم شاخصه های داستان را داشته باشد و هم موقعیتهای طنزآمیز فراوانی داشته باشد. اگر بار داستانی ضعیف شود، حتی اگر اثر از قدرت طنزپردازی خوبی هم برخوردار باشد، اثر موفقی نخواهیم داشت. طنزپردازانی که می خواهند داستان بنویسند باید پیش از هرچیز قواعد داستان نویسی را بشناسند و به عناصر و ویژگی های داستان توجه بیشتری کنند. مثل شاعر طنازی که در عین طنزآفرین بودن به استحکام زبان هم توجه ویژه ای دارد.

برای کسانی که طنز را جدی دنبال می کنند چه توصیه ای دارید؟

من خودم یکی از کسانی هستم که می آموزم و بهتر است توصیه ای نداشته باشم.

به عنوان یک طنزنویس، چقدر در زندگی جدی هستید؟

به لبخند طنزنویسان و لبخند آفرینی آنها نگاه نکنید. همه طنزنویسان آدمهایی کاملا جدی هستند. شاید موقع خواندن یک متن طنز لبخند بزنید اما باید بدانید عرق طنزپرداز درآمده و بارها نوشته و خط زده، عصبانی شده، حتی ممکن است گریسته باشد اما اثری می آفریند که برای ما طنزآمیز است. من برای نوشتن طنز ارزش قائلم و وقتی چنین دیدگاهی دارم، احتمالا برای مخاطب هم دم دستی نخواهد بود.

اما اگر صرفا با این نگاه بنویسم که چیزی بنویسم و حالا برای مجله ای می فرستم و مطمئن باشم که به هر حال چاپ خواهد شد و خیلی هم مخاطب مهم نباشد و فقط دنبال حق التالیف باشم یا به هر دستاویزی چنگ بزنم تا مخاطب را بخندانم، اینجا احساس می کنم که خودم را جدی نگرفته ام و برای کارم هم ارزش قائل نبوده ام. از این دیدگاه اثر ارزشمند و قابل اعتنایی بیرون نمی آید. ارزش قائل شدن برای خود نوشتن خیلی مهمتر از خودِ نوشته است.

زیباترین کتابی که در حوزه طنز خوانده اید؟

سرگذشت حاجی بابا اصفهانی هم زبان قدرتمندی داشت و خیلی جاها طنز گزنده ای داشت. ماجرای دن کامیلو را هم خیلی دوست دارم.

نقطه ته خط

نقطه ته خط

کتابهای پیشنهادی شما برای کسانی که می خواهند داستان و نثر طنز بنویسند؟

کتابهای خوبِ جدی را باید خواند. فیلم های خوب ببینند. کارهای ماندگار و کلاسیک ادبیات را بخوانند. فقط منحصر به طنز نباشد. تا با زبان قدرتمند آشنا شوند. ممکن است اگر مطالعات محدود به طنز باشد آن وقت کم کم زبان سست شود. اثری طنز ممکن است نقیضه ای بر اثری جدی باشد. من آن کار جدی را نخوانده ام و در این اثر طنز قالبهای آن کار جدی شکسته شده است و این اثر خلق شده است.

اگر فقط اثر دوم را بخوانم به ظرافتهایی که طنز نویس باید انجام دهد واقف نخوام بود و تکنیک را به شکل کپی کردن یاد گرفتم و تکنیک را درک نکردم. آثار جدی و مطرح ادبیات را هر چقدر بیشتر بخوانیم بهتر است. ضمن اینکه خواندن آثار طنز هم ضروری است.

بین روایت، طرح داستان ، موقعیت هایی که در داستان ایجاد می شود و زبان داستان کدام اهمیت بیشتری دارد ؟

همه ی موارد مهم است. اگر دو داستان داشته باشیم که تقریبا شرایط برابری داشته باشند. کاری که زبان قوی تری دارد جذاب تر است. برای مثال ممکن است شخصی داستانی را بنویسد و آنقدر موضوعش خوب باشد که بگوییم چه حیف کاش زودتر به ذهن من رسیده بود چرا که من می توانستم این ایده را خیلی بهتر بنویسم اما حالا چون شخص دیگری آن را نوشته به سراغ آن نمی روم. اینجا طرح و خلاقیت مهم بوده است اما پنجاه سال بعد نگاه نمی کنند که این اول نوشته یا آن . کار بهتر، بهتر می ماند.

لطفا کوتاه بفرمایید:

عمران صلاحی | خیلی خوبه

منوچهر احترامی | کودک درون بسیار دوست داشتی در ادبیات کشور

مهرداد صدقی | بگذاریم بر عهده مخاطب

رمان طنز | شیرینی مداوم و کمیاب

محمد علی علومی | صداقت شیرین دوست داشتنی

دفتر طنز حوزه هنری | ملجا طنزپردازان

پایان گفتگو
منبع : دفتر طنز

خرید کتاب های مهرداد صدقی

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر