menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

کمدی

انواع کمدی

اسکروبال ( Screwball )

اسکروبال ، نوعی فیلم کمدی است که در دهه ۱۹۳۰ بسیار رایج شد و محصول دوران رکود اقتصادی در آمریکا و اوضاع نابسامان روانی مردم در این دوران بود. این فیلم ها با عرضه شخصیت های شاد و شنگول که با بی خیالی در دنیایی پر از ثروت و شکوه به سر می بردند ، گریز گاهی بودند برای مردم خسته ، و برای مدتی کوتاه آنها را از مسائل و مشکلاتی که پیش رویشان بود ، دور می کردند. این فیلم ها در عین حال ، انتقاد تلخ و گزنده ای بودند بر علیه طبقه ثروتمند و بی خیال و در پایان هم ، با ازدواج بین دختر ثروتمند و پسر طبقه فقیر یا متوسط تمام می شدند. اساس این کمدی ها مبتنی بر لودگی بود و بسیار پر هرج و مرج بودند. در این کمدی ها مهمل گویی بسیار رواج داشت و جالب آنکه این مهمل گویی ها در عین بی منطقی ، منطقی جلوه می کردند.

یکی از ویژگی های بارز کمدی های اسکروبال ، شخصیتی بود که قهرمان زن این فیلم ها ارائه می داد. این زنان آزاد و مستقل بودند و همتای مردان ، پرخاشگر و دارای استقلال رای و ، طنز و شعور بالایی از خود به نمایش می گذاشتند.

قرن بیستم ( ۱۹۳۴- Twentieth Century) ، ساخته هاوارد هاکس ( Howard Hawks ) را می توان به نوعی آغازگر این نوع کمدی ها دانست ، اما این فیلم در یک شب اتفاق افتاد ( ۱۹۳۴- It Happened One Night ) ، ساخته فرانک کاپرا ( Frank Capra ) بود که ویژگی ها و قواعد این نوع کمدی را به خوبی عرضه کرد و آن را رواج داد ( این فیلم در اسکار ۱۹۳۵ چهار جایزه اسکار را نصیب خود کرد ). یکی دیگر از مهم ترین فیلم های این نوع کمدی که در عین حال پرشورترین و بی منطق ترین آن هم هست فیلم بزرگ کردن بیبی ( ۱۹۳۸- Bringing Up Baby ) ، ساخته هاوارد هاکس بود. کمدی اسکروبال در اواخر دهه چهل کم کم رونق خود را از دست داد.

اسلپ استیک ( Slapstick )

واژه اسلپ استیک در واقع به دو تکه چوب متصل به هم اطلاق می شد که در سیرک ها ، دلقک های سیرک از آن استفاده می کردند و با زدن آنها به هم ، صدای بلندی ایجاد می کردند.
در سینما اسلب استیک به نوعی کمدی اطلاق می شود که ، مقدار قابل توجهی حرکات پرخاشگرانه و خشن در آنها وجود دارد که دستمایه خنده قرار می گیرند. در این نوع کمدی ها بازیگران با مشت و لگد و پرتاب چیز ها به هوا و به سوی بازیگران دیگر ، صحنه را به شکلی مضحک به آشوب می کشند و علت کمیک بودن آنها ، بی انگیزه بودن درگیری آدم هاست که ناخواسته در زد و خورد و بزن و بکوب شرکت می کنند و به اصطلاح کافه را به هم می ریزند.

لورل و هاردی

این نوع کمدی بیشتر در دوران سینمای صامت رواج داشت. از جمله این نوع کمدی ها می توان به کمدی های مک سنت ( Mack Sennett ) که برای کمپانی کی استون ( Keystone Film Company ) بازی کرد ، اشاره نمود. بسیاری از فیلم های لورل و هاردی ( Stan Laurel & Oliver Hardy ) نیز در این ردیف جای می گیرند ، سه کله پوک هم ارائه دهندگان نوع خاصی از این نوع کمدی هستند. در سینمای ما اسلب استیک با نام کمدی بزن و بکوب مصطلح است.

فارس ( Farce )

فارس ، شکلی از کمدی است که در آن شخصیت های اغراق شده در موقعیت های اغراق آمیز قرار می گیرند و خنده می آفرینند. فارس همیشه یکی از عناصر اصلی در تئاترهای کمدی و از فرم های رایج سینمای صامت بود که طی آن شخصیت ها با کارهای اغراق آمیز خود موقعیت دراماتیکی پدید می آورند و در تماشاگر ، واکنش ایجاد می کنند.

هارولد لوید

تقریبا تمامی فیلم های مک سنت به بسط یافته ترین مفهوم کلمه فارس هستند و حتی آثار بزرگ ترین بازیگران سینمای کمدی یعنی چارلی چاپلین ، باستر کیتن ( Buster Keaton ) ، هری لنگدون ( Harry Langdon ) و هارولد لوید ( Harold Lioyd ) در اصل ، فارس به حساب می آیند. با ورود صدا به سینما ، کمدی ها هم پیچیده تر شدند و به طرح قصه ها ، شخصیت ها و ماجراهای آنان ، گفت و گو و صداهای خنده دار هم افزوده شد. از بین کمدین های عصر ناطق سینما که آثارشان عمدتا به سبک فارس هستند می توان به برادران مارکس ( Marx Brothers ) اشاره کرد.

کمدی سیاه ( Black Comedy )

نوعی فیلم یا نمایش که حس تلخ و سیاهی از طنز دارد و معمولا مسائلی جدی ، چون بیماری ، جنگ یا مرگ را دستمایه قرار می دهد. این فیلم ها و نمایش نامه ها ، معمولا سرشتی افشاگر دارند و رفتارها و واکنش های به ظاهر مخفی آدم ها را نسبت به این دسته واقعیت های نا مطلوب ، آشکار می کنند.

از جمله این فیلم ها می توان به دکتر استرنج لاو ( ۱۹۶۴- Dr. Strangelove ) ، ساخته استنلی کوبریک اشاره کرد. در این فیلم سردمداران یک کشور در اتاقی به نام اتاق جنگ ، به طور احمقانه جنگ های خانمان سوز به راه می اندازند ، در حالی که جان انسان ها برای آنها هیچ ارزشی ندارد. دیالوگ زیر از فیلم خود به خوبی بیانگر همه چیز است :

« آقای رئیس جمهور ، نمی گم آب از آب تکون نمی خوره ، فقط می گم که فوقش بیشتر از ده یا بیست میلیون نفر کشته نمی شن ، بسته به آنتراکت هایی که می دیم. »

هجو ( Parody )

هجو ، نوعی کمدی است که در واقع تقلید خنده داری از یک اثر جدی است. هجو یا با برداشتی خنده دار از مضمونی جدی یا انتخاب عناصری از یک اثر جدی و اغراق در آن عمل می کند.
در سال های اخیر وودی آلن ( Woody Allen ) ، چند بار از این نوع کمدی استفاده کرده ، برای نمونه فیلم پول را بردار و فرار کن ( ۱۹۶۸- Take the Money and Run ) هجوی است بر فیلم های گانگستری و فیلم موزها ( دیوانه ها ) ( ۱۹۷۱- Banana ) هجو فیلم های سیاسی آمریکای لاتین است.

چارلی چاپلین

از نمونه های دیگر می توان به دو فیلم از مل بروکس ( Mel Brooks ) اشاره کرد ، زین های شعله ور ( ۱۹۷۴- Blazing Saddles ) هجوی بر سینمای وسترن و فرانکشتاین جوان ( ۱۹۷۴- Young Frankenstein ) هجوی بر فیلم های ترسناک. دو فیلم چارلی چاپلین یعنی ، عصر جدید ( ۱۹۳۶- Modern Times ) و دیکتاتور بزرگ ( ۱۹۴۰- The Great Dictator ) نیز فیلم های درخشانی در این زمینه هستند : اولی هجویه ای است بر صنعتی شدن جوامع و دومی هجویه ای است بر عملکرد سردمداران حکومت ها برای جنگ افروزی و اعمال جنایت.

منبع : رشد

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر