سعیده محبی:
فرهاد حسن زاده، نویسنده سرشناس حوزه ادبیات کودک و نوجوان که ۸۰ اثر تالیفی در کارنامه کاری سالهای طولانی نویسندگیاش ثبت شده در گفتوگویی از احوال این روزهای ادبیات کودک و نوجوان، مشکلات، محدودیتها و چالشهای این حوزه و پیشنهادها و توصیههایش برای کتابخوان کردن بچهها میگوید.
اینکه به اعتقادش اوضاع و احوال نشر کودک و نوجوان ما این روزها در قیاس با ادبیات بزرگسال حال بهتری دارد؛ هر چند بازار نشر کودک و نوجوان کشورمان در بخش ادبیات ترجمهای کفه سنگینتر و رونق بیشتری نسبت به ادبیات تالیفی دارد.
حال و احوال این روزهای نشر کودک و نوجوان ما چطور است؟
در قیاس با نشر بزرگسال، ادبیات کودک و نوجوان حال و وضع بهتری دارد به این دلیل که خانوادهها اگر خودشان به چیزی نرسیدند و از چیزی در دوران کودکی و نوجوانی خودشان محروم بودند حالا تلاش میکنند تا آن را برای بچههای خودشان فراهم کنند و نگاهی که به بچههایشان دارند این است که آنها بتوانند کتاب بخوانند و در آینده به جایی برسند. البته من به این نگاه انتقاد دارم ولی به هر حال با این نگاه، خانوادهها به کتاب توجه میکنند و برای بچههایشان کتاب میخرند.
این انتقاد از چه جهتی است؟ به هر حال همه معتقدند خانوادهها باید فرزندانشان را کتابخوان بار بیاورند.
خانوادهها فکر میکنند بچههایشان قرار است با کتاب خواندن چیز یاد بگیرند که به اعتقاد من نگاه اشتباهی به دوران کودکی است و از این نشأت میگیرد که کودک موجودی است که حق انتخاب و تجربه کردن ندارد و باید خیلی صریح و صحیح به او آموزش داد و او را به یک آدم بزرگ درست و حسابی تبدیل کرد.
این نگاه، هم در میان خانوادهها وجود دارد و هم در سیستم و نظام آموزشی ما، درحالیکه باید کودک هم مانند دیگر اعضای جامعه در شرایط عادی و طبیعی رشد کند. اگر قرار است کتاب بخواند و آموزش ببیند باید در قالب سرگرمی و بازی همراه با طنز و شادی باشد. در واقع وجه سرگرمی و تفریح کتاب بر وجه آموزشی آن برتری داشته باشد. ولی نگاه خانوادهها که من نسبت به آن انتقاد دارم این است که صرفا تمایل به وجه آموزشی کتاب دارند و اگر کار همراه با طنز یا تخیل باشد برآشفته میشوند و نمیپسندند.
کودک و نوجوان امروز در دنیایی از فضای الکترونیک به دنیا میآید و بزرگ میشود و طبعا دغدغههای او با دغدغههای کودک و نوجوان دهههای پیش متفاوت است. چقدر تالیفات حال حاضر ما متناسب و پاسخگوی نیاز اوست؟
این نکته خیلی مهم است. داستان نوشتن یا شعر گفتن برای بچهها صرف داستان نوشتن و بیان حالات شخصیتها و موقعیتها نیست. داستان اگر بتواند با زمان همراه شود، بهخصوص برای مخاطب امروز که مخاطب کمحوصلهای است و ادبیات به سمت کوتاهنویسی، قصههای یک دقیقهای، داستانهای مینیمالیستی و داستانک سوق پیدا کرده، بسیار در جذب او مؤثر است. این قالبهای داستانی برآمده از نیاز مخاطب امروز است و دیگر آثار کلاسیک برای او خیلی جذاب نیست.
بهعنوان نمونه، ادبیات دهه۶۰ ما تحتتأثیر شرایط انقلاب و جنگ یک مقدار شعارزده بود که در زمان خود خوب بود و یک جور تهییج در مخاطب ایجاد میکرد اما الان که دوران آرامش را سپری میکنیم گرایش موضوعی متفاوت شده است. مباحث محیطزیست، صلح، عدمخشونت، یادگیری آیین شهروندی و چطور خوب زندگی کردن موضوعاتی هستند که امروز در صدر مسائل قرار گرفته اند.
شما در فضای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رشد کردید و به نوعی شاید تحتتأثیر آن فضا بودید. این فضا امروز چقدر برای کودکان و نوجوانان جذاب است و میتواند ارتباط او را با کتاب و کتابخوانی برقرار کند؟
متأسفانه هیچی و این یک ضایعه خیلی بزرگ است. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با وجود امکانات و فضاهایی که در اختیار دارد، نمیتواند بهخوبی از آن بهرهبرداری کند و محیطی را فراهم کند تا خلاقیت بچهها در آن رشد کند. من چند وقت پیش به یکی از کانونها رفته بودم.
دیدم این کتابخانه در این تابستان خالی از بچههاست، درحالیکه زمان ما کتابدار، ما را از کتابخانه بیرون میکرد و میگفت جا نیست و بچههای دیگر میخواهند بیایند و بنشینند و کتاب بخوانند. الان این فضا سوت و کور است و انگار هیچ انرژیای که بچهها را جذب کند تا خودشان بیایند دخالت کنند، نشریه درست کنند، نمایش اجرا کنند و در کارهای جمعی شرکت کنند، وجود ندارد.
بچههای ما امروز فردگرا و درونگرا هستند و در جمع، با همسالان خود خیلی نمیتوانند ارتباط برقرار کنند. در جایی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این فضا برای بچهها فراهم بود که همه دور هم بنشینند و متأسفانه امروز این فضا خالی است.
در میان تالیفات حوزه کودک و نوجوان آثاری وجود دارد که از آن با تعبیر آثار بازاری یاد میشود که اتفاقا مخاطبان خاص خود را دارد. انتشار آثاری از این دست چقدر به دیده نشدن آثار مناسب و با ارزش لطمه میزند؟
این نوع از کتابها در همه جای دنیا هست که در کنار آثار باکیفیت و خوب قرار میگیرند و بستگی به نگاه مخاطب دارد که چه کتابی را انتخاب کند. این کتابها در ایران هم سالهای سال است که منتشر میشوند و هیچ کمکی هم به ادبیات ما نمیکنند. از طرفی هم نمیتوانیم جلوی تولید آنها را بگیریم.
اما اگر خانوادهها نسبت به ادبیات و کتابهایی که برای بچههایشان میخرند، شناخت داشته باشند خودبهخود این قضیه حل خواهد شد و این آثار وقتی بازار نداشته باشند کمکم محو میشوند و از بین خواهند رفت. البته این امر ساده نیست و ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که خانوادهها درباره کتابشناسی اطلاعات دقیقی داشته باشند و این وظیفه رسانهها اعم از تلویزیون و مطبوعات است که کتابهای خوب را معرفی کنند. شورای کتاب کودک یا لاکپشت پرنده، سالانه فهرستی از کتابهای خوب منتشر میکند که میتواند مرجع خوبی برای انتخاب خانوادهها باشد.
بخش عمدهای از این کتابهای بازاری در دکههای مطبوعات عرضه میشوند. در این دکهها، نشریات کودک خوبی هم عرضه میشوند که اتفاقا برخی از آنها خیلی خوش آب و رنگ هستند. خانوادهها میتوانند بهجای آن کتابها از این نشریات بخرند. این نشریات، هم قصه و شعر دارند و هم بازی و سرگرمی دارند و از کارشناسان خبره ادبیات استفاده میکنند و میتوان بهخوبی آنها را جایگزین کتابهای بازاری کرد که از لحاظ رسمالخط و ویرایش مشکل دارند و به لحاظ محتوایی برخی از آنها فاجعه هستند.
به این نکته اشاره کردید که خانوادهها به کتاب نگاه صرفا آموزشی نداشته باشند و وجه سرگرمی آن را لحاظ کنند. شما با همین هدف طنز را وارد فضای تالیفات خود میکنید؟
بله، البته من علاوه بر طنز وجه سرگرمی را هم وارد کارهایم کردهام. من کتابهایی دارم که وسط آن، بازی هوش و سرگرمی مرتبط با خود داستان وجود دارد. نگاه من به کتاب، نگاه کلاسیک نیست که فقط نویسنده، خدای داستان است. من فکر میکنم مخاطب هم حق دارد و باید دخالت کند. بنابراین یک جاهایی به بچهها میگویم شما داستان را ادامه دهید. کتاب «همان لنگه کفش بنفش»
۴ پایان دارد و در آن گفتهام که من در نهایت نتوانستم به یک پایان خوب برسم و شما داستان را ادامه دهید.
خیلی از تکنیکها هست که کمک میکند تا کتاب فقط یک رسانه یک طرفه نباشد. بنابراین استفاده از طنز در آثارم، در جهت جذابیت آن برای مخاطب صورت میگیرد. رمان «هستی» در فضای جنگ اتفاق میافتد و با استفاده از عنصر طنز توانستم تلخی و آوارگی دوران جنگ را شیرینتر کنم. یک وجه کتابخوانی این است که بتواند بچهها را به تفکر بیندازد و من سعی کردهام در آثار طنزم این وجه را رعایت کنم. نه اینکه صرفا کتاب را بخواند، بخندد و ببندد بلکه مقداری از مطالب کتاب در ذهنش تهنشین شود و درباره آن فکر کند.
این روزها کاری در دست نوشتن دارید؟
پروژههایی دارم، منتها فراغتی که باید وجود داشته باشد را ندارم. رمانی دارم به اسم«آهنگی برای چهارشنبهها» که سال ۷۷منتشر شد و فقط یکبار چاپ شد و اصلا دیده نشد و دلم برایش سوخت چون آن را خیلی دوست داشتم. این کار را خودم از ناشرش خریدم و قصد دارم آن را با نگاه دیگری که پختهتر شده بازنویسی کنم و برای چاپ به ناشر بدهم.
بچههای خودتان کتابخوان هستند؟
پسر بزرگترم کتابخوان است و دیگری خیر. فضای کتابخوانی در منزل ما همیشه بوده و آنها از کودکی به کتاب عادت داشتند. کتابهایی را که میخریدم گاهی با پسر بزرگم بهطور مشترک میخواندیم و بعد که بزرگتر شد مُهری برای خود درست کرد و روی کتابهایش میزد. الان هم سرگرم کار ترجمه است و علاقهمند به این حوزه. اما پسر دومام به زحمت کتابهای مرا هم میخواند.
نامزدی برای دریافت جایزههای جهانی
فرهاد حسنزاده از سوی شورای کتاب کودک، بهعنوان نامزد دریافت جایزه جهانی هانس کریستین اندرسن ۲۰۱۸به دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) معرفی شده است.
حسنزاده درباره نامزدیاش برای جایزه هانس کریستین اندرسن که به گفته وی از این جایزه با عنوان نوبل کوچک یاد میشود، میگوید: همینقدرکه یک نویسنده از ایران برای این جایزه معرفی میشود انگار گویای بخشی از ادبیات ماست. این جایزه هر ۲سال یکبار از سوی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) به نویسندگان و تصویرگران ادبیات کودک اهدا میشود و شورای کتاب کودک بهعنوان نماینده این دفتر در کشورمان مرا بهعنوان کاندیدای سال ۲۰۱۸از ایران معرفی کرده است.
او پیش از این از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهعنوان یکی از نامزدهای جایزه جهانی آسترید لیندگرن سال ۲۰۱۷، از بزرگترین جایزههای جهانی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان معرفی شده بود.فرشید مثقالی، هوشنگ مرادی کرمانی، محمدرضا یوسفی و نسرین خسروی افرادی هستند که تاکنون از سوی شورای کتاب کودک برای دریافت جایزه هانس کریستین اندرسن معرفی شدهاند و از میان آنها فرشید مثقالی (تصویرگر) در سال ۱۹۷۴ موفق به کسب این جایزه جهانی شد و هوشنگ مرادی کرمانی در سال ۱۹۹۲ مورد تشویق هیأت داوران این جایزه جهانی قرار گرفت.
منبع : همشهری آنلاین
پایان پیام/