menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

زهرا دری

آنچه یک طنزپرداز خوب، بد نیست بداند

رازهای طنزپردازی

۱٫ خوب بنویسید تا خوب خوانده شوید.حضرت محمد –صلی الله علیه واله وسلم – می فرماید: “کار خوب آن است که تبسمی از شادمانی بر چهره دیگری ظاهر کند.”

۲٫ هنر طنز نیاز به زمینه اولیه دارد. تا زمینه طنز پرانی نداشته باشید ، تلاش های بعدی هیچ سودی ندارد.بعد از زمینه داشتن ، مطالعه متون کهن و جدید و سپس تمرین و تمرین و تمرین ، بالاخره شما را طنزپرداز مطرحی می کند.البته دو فاکتور شانس و صبر هم بی تاثیر نیست.نشانه های زمینه داشتن هم همان انشاهای دوران مدرسه و مزه پرانی های به موقع و حاضرجوابی ها و جک گویی ها و خنداندن دوستان و سایر وابستگان است.

۳٫ طنزپرداز بیش از هرچیز بیننده ای دقیق است.او متوجه ویژگی های متغیر جامعه – که برای مردم به عنوان مشکل مطرح است – می شود.در حالی که مخاطب او هنوز متوجه این ویژگی های متغیر نشده یا به آن ها زیاد توجه نکرده است.طنز پرداز می گوید: ” بگذارید بر پلشتی بخندیم.من اطمینان می دهم که آنان ترحم انگیزند و ما بسی نیرومندتریم “.

۴٫ سعی کنید هریک از آثارتان به خودی خود خوب باشند.تا می توانید سفارشی ننویسید.سفارشی نوشتن هم ذوق را می کشد ، هم وقت تان را تلف می کند.برای دل خودتان بنویسید.مخاطب پیدا می شود.مردم به خوبی تشخیص می دهند کدام کلام از دل نوشته شده و کدام کار برای پول. از آن هایی نشوید که برای دو سیر نان، یکی به نعل می زنند ، یکی به میخ. اگر این جور شد،کارهای خوب تان را هم خراب می کنید.

۵٫ حس طنز، هرگز نمی تواند به قلبی نامهربان ،سخت و حسود وارد شود.این راز ماندگاری بهترین طنز پردازان است. طنزپردازانی که در قلب تان جا دارند را مرور کنید.شما آن ها را به خاطر آثاری که از قلب های شان سرچشمه گرفته ،دوست دارید.آن ها صاحب نرم ترین قلب های دنیا بوده اند.

کوتاه نویسی رمز موفقیت یک طنز خوب است

۶٫ تا می توانید طنزهای تان را چند بار بازنویسی و ویراستاری و کوتاه و جمع و جور کنید.مثل قالب های: رباعی ،دوبیتی ، هایکو یا داستان های کوتاه و مینی ماستی مالیستی (!)
“داستا یوفسکی” می گوید : ” حرف مرا بپذیر که همواره بر روی هر اثر هنری کار لازم است ؛ آن هم کاری عظیم.حرف مرا بپذیر که یک تکه از شعر چند سطری “پوشکین” که به نظر لطیف و ظریف می آید،در یک برداشت نوشته نشده است.مطمئن باش که “پوشکین” بارها و بارها آن را از سر گرفته و تنظیم کرده است.هیچ چیزی که یک نفس نوشته می شود ،پخته نیست .”

درباره شعر طنز

۷٫ شعر طنز اطلاعات کلیدی دارد که باید آن ها را بلد باشید.باید درعمق رفتن را بلد باشید.باید آن قدر شعر خوانده باشید که بتوانید قافیه ها را پیشاپیش حدس بزنید.باید شاعران و جنس شعرشان را بشناسید.من خودم سعدی را بسیار دوست دارم.با این که نمی دانم ادبیات ما مرهون سعدی است یا سعدی مرهون ادبیات ! انگار در هم غرق شده اند. سعدی آن قدر پخته و شیرین زبان فارسی را به کار برده که تا نسل ما و نسل های بعد ازما همچنان بهترین است و شعرش خوانده و دیده می شود،مگراین که کسی روی دستش بلند شود!
اگرچه پیش هنرمند خامشی ادب است
به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی
دو چیز طیره عقل است ،دم فرو بستن
به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی
۸٫ یا با تحصیلات اصولی و دانشگاهی مهارت کسب کنید یا تا می توانید خودتان بخوانید و یاد بگیرید و تمرین کنید.می گویند “شکسپیر ” کتاب کم خواند، اما خوب خواند.کتاب ، عینک آدم است که جای او دیده است و ادبیات ، هنری است که هرگز پیر نمی شود،آن هم ادبیات فارسی که مشحون از قرآن است.
۹٫ نقطه اوج هنر ، کلام است. کسانی که “کلام ” را می آفرینند ،بزرگ ترین شخصیت های هر قوم هستند.
۱۰٫ همان قدر که وزن و قافیه نباید اصل کلام را از بین ببرد؛ حرف تکراری هم نباید زد. بشمارید شاعران معاصر و کمی قبل تر، که وزن و ردیف و قافیه شان خیلی از “مولوی” بهتر است ،اما شعر مولوی کجا و شعر تکراری امروز کجا؟! اگر شعر ساختید و یک هفته بعد آن را خواندید و دیدید حرف تازه ای گفته اید و خودتان خوش تان آمد ، کاری کرده اید ، اما اگر دیدید وزن و قافیه دارد ،اما مثل بقیه حرف زده اید و از بقیه کمتر نیستید ،اصلا خوب نیست.

شعر طنز از نثر طنز موثرتر است

۱۱٫ مخاطب را نمی شود گول زد.اگر کار خوب باشد هم می خوانند ،هم می خرند.اگر نباشد ، نه !متاسفانه کتاب با تیراژ۵۰۰ هم در کشور داریم که آن تعداد هم فروش نمی رود!
۱۲٫ دنبال کمبودهای تان بگردید.اگر فکر کنید کامل شده اید ، متوقف می شوید.باید هر روز که می گذرد ،یک قدم جلو آمده باشید.وقتی شعر طنزی را ارائه می دهید و گل می کند ،خودتان نفعش را می برید. اصلا متکی به کسی یا استادی یا سازمانی نباشید.خودتان تلاش کنید.غره نشوید.
۱۳٫ هر کار ضعیفی نشانه کودن بودن انسان است ،به خصوص در طنز و در شعر طنز.شعر طنز بسیار موثرتر از نثر است.چون با کلمات کمتر و داشتن وزن و موسیقی در ذهن ماندگارتر است.
۱۴٫ شعر در همین پدیده های اطراف اتفاق می افتد و اگر خارج از آن باشد ناقص است و مخاطب با آن ارتباط برقرار نمی کند.
۱۵٫ یک شاعر خوب طنزپرداز از علل واقعی یک موضوع به صورت مستقیم حرف نمی زند.اما مخاطب او همان علت ها را از راه احساس خود در می یابد.

۱۶٫ نمی شود و نباید یک شعر با موضوع مرگ با شعر دیگری با موضوع عشق ، اجرای واحد داشته باشند و پرداخت شان یکی باشد.وزن شعر باید متناسب با موضوع باشد.این آسیبی جدی است.مثلا همین ترانه ” دل شده یک کاسه خون ،به کنارم تو بمون ، نرو با دیگری …” که این قدر شاد اجرا شده و همه هم آن را شنیده اید، خودش طنز است! وقتی طرف از رفتن عشقش دلخون شده و التماس می کند که با دیگری نرود ، چرا شاد است و دستمال تکان می دهد و می رقصد پس؟!

۱۷٫ گفته اند : ” شاعری طبع روان می خواهد نه معانی ، نه بیان می خواهد ”
که احتمالا شوخی کرده اند،چون اگر معانی و بیان نداشته باشد ، دیگر شعر نیست،نظم است.

در شعر طنز دنبال ترکیبات جدید باشید

۱۸٫ “نظامی عروضی ” می نویسد : ” شاعر باید سلیم الفطره (پاک سرشت ) ، عظیم الفکره (بزرگ اندیشه ) ، صحیح الطبع (درست قریحه ) ، جید الرویّه (نیکو تفکر ) ، دقیق النظر (باریک بین ) باشد.زیرا چنان چه شعر در هر علمی به شود و شاعر باید که در مجلس محاورت خوشگوی بود و در مجلس معاشرت خوش روی.و باید که شعر او بدان درجه رسیده باشد که در صحیفه روزگار مسطور باشد و بر السنه احرار مقرور (خوانده شده). بر سفائن بنویسند و در مدائن بخوانند، اما شاعر بدین درجه نرسد، الا که در عنفوان جوانی بیست هزار بیت از اشعار متقدمان یاد گیرد و ده هزار کلمه از آثار متاخران پیش چشم کند و پیوسته دواوین استادان را همی خواند و همی یاد گیرد.”

۱۹٫ “ویکتور هوگو ” می گوید : “شعر ، سرّ مکتوم طبیعت است و شاعران متعلق به طبیعت و بشرند.”

۲۰٫ گفته اند در شعر به غیر از وزن و قافیه ، اراده شاعری نیز شرط است و الا بسیاری از آیات قرآن نیز وزن و قافیه دارد و از اتفاق رعایت رَوی (حرف اصلی قافیه ) هم شده است ،ولی شعر نیست .نظیر این آیات : ” ثُمَّ اَقرَر تُم وَ اَنتُم
تَشهَدون ، ثُمَّ اَنتُم هولاءِ تَقتُلون “.
“ملک الشعرای بهار ” سروده است :

شعر دانی چیست ؟ – مرواریدی از دریای عقل
هست شاعر آن کسی کاین طرفه مروارید سفت
صنعت و سجع و قوافی ، هست نظم و شعر نیست
وی بسا شاعر که شعرش نیست الا حرف مفت
شعر آن باشد که خیزد از دل و جوشد ز لب
باز در دلها نشیند هرکجا گوشی شنفت
ای بسا شاعر که اندر عمر خود نظمی نساخت
وی بسا ناظم که اندر عمر خود شعری نگفت

پس بزرگ ترین شرط شعر بودن _ و نظم نبودن – این است که احساسات و عواطف انسانی را برانگیزاند و شور و هیجان داشته باشد و سرشار از تخیل و تصویر باشد و در شنونده تاثیر داشته باشد،غیر ازین نظم است.

۲۱٫ “آناتول فرانس ” می گوید : “شعر خوب مانند مضرابی ست که تارهای روح ما را مرتعش می کند و ما حس می کنیم شاعر افکار خود را برای ما تشریح نکرده است ،بلکه افکار خود ماست که از زبان او می شنویم.”
۲۲٫ تا می توانید دنبال اختراع ترکیب های تازه و زیبا و بکر و استعاره های بدیع و تشبیهات شگرف باشید.از آرایه ها و فنون و علوم بلاغی استفاده کنید تا ذوق ادبی و زبانی قلم تان تقویت شود.

۲۳٫ در شعر طنز وظیفه داریم آدم ها را به خودشان نشان دهیم.ما انسان ها تقارن داریم ، اما مساوی نیستیم.مثل چشم ها که هم اندازه نیستند ، ولی رنگ و وزن آن اندازه هم است.

در شعر طنز هیچ کلمه ای نباید هدر برود

۲۴٫ در شعر طنز هیچ کلمه ای نباید هدر برود.یعنی هر کلمه باید با تمام بار معنایی اش به کار رود.بسیارخوب است که با یک کلمه ،چندین نکته و مفهوم خاص را به طور همزمان به خواننده القا کنید.یعنی هرچه غیرمستقیم تر، قوی تر.هرچه از راه مخفی تری وارد شوید ،اثر آن عمیق تر خواهد بود.
۲۵٫ عنوان شعرهای تان نباید موضوع شعرتان را مورد لو قرار دهد.

۲۶٫ گفته اند : “شاعران دو گروهند :گروهی فقط شاعرند و به شعر شناخته می شوند و گروهی دیگر علاوه بر شاعری و شعر گفتن ، دارای فلسفه خاص و صاحب مکتب و مشربند.رودکی و فرخی و منوچهری و انوری و عنصری و خاقانی گروه اول و فردوسی و سعدی و مولانا و حافظ و عطار از گروه دومند.در آثار همین گروه دوم “طنز ” به وفور یافت می شود.

۲۷٫ بعد از یادگیری قالب ها و وزن های شعر فاسی و درک قافیه و ردیف ، اساسی ترین کار، استفاده از علم بدیع و معانی و بیان است. اینها شعر را محکم تر و شاخص تر می کند .

۲۸٫ بیت اول شعر که در غزل و قصیده به آن مطلع می گویند ، نقش بسیار مهمی دارد.مطلع باید مفهوم کامل داشته باشد و از نظر زیبایی و شیوایی آن قدر محکم و جذاب باشد که تا پایان شعر ،مخاطب را به دنبال خود بکشاند.بیت اول در دیگر قالب ها نیز باید همین ویژگی را داشته باشد.
سلام متروی تهران ،قطار زیرزمینی
محل شیک و تمیز قرار زیر زمینی! (محمد یزدانی جندقی )
یا
بااولینجوانهدرختافتتاحشد
توفانوزیدوحالتباغافتضاحشد (سیدعلی میرافضلی)
یا
ارزش مون به طول و عرض میزه
چقدر میز و صندلی عزیزه !(ابوالفضل زرویی )
۲۹٫ استفاده از تلمیح یا اشاره به آیه و حدیث یا ضرب المثل یا دست کاری در یک جمله مشهور فارسی یا عربی یا دیگر زبان ها طنز را در اذهان ماندگارتر می کند .مانند :
این چه برخوردی ست که مورد پرد؟!
مرده شور این طرز ارشادت برد !

از چه زن را ول نمودی در فراق؟
اَنکَرُ الاشخاص ، عندی ذوالچُماق !

تو برای وصله کردن آمدی
نی برای مثله کردن آمدی ! (رضا رفیع)

۳۰٫ یک واژه را از ابتدا تا انتهای شعر هی تکرار کنید.که به آن “التزام” یا “اعنات” گفته می شود.

بس که هی نی نی نی و نی گفته بود
بس که نی نی گفته و هی گفته بود

هرکه می دیدش به او می گفت نی
در جوابش مرد هم می گفت هی! (شهرام شکیبا)
یا
سر چه باشد تا فدای پای شمس الدین کنم
نام شمس الدین بگو تا جان کنم بر او نثار (مولانا)

http://zahradorri.blogfa.com/

زهرا دُرّی

آنچه یک طنزپرداز خوب بد نیست بداند زهرا دری

دانلود کتاب «آنچه یک طنز پرداز خوب، بد نیست بداند»

http://ketabesabz.com/dl/17064

نویسنده : زهرا دری

تعداد صفحات : ۴۴

اندازه صفحات : A4

حجم : ۲۳۴ کیلو بایت

chatنظرات شما

۳ دیدگاه

  1. mehdi:

    خیلی کتاب خوبی بود خیلی چیز یاد گرفتم دست تون درد نکنه

  2. fatemeh abdi:

    سلام .خانم دری کتاب الکترونیکی شعر طنزشان را اینجا نمی گذارند ؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر