menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

کاریکلماتور

آرايشگر اکثر اوقات دست به سر است

کاریکلماتور حاصل پیوند «کاریکاتور» و «کلمه» است.

کاریکلماتور مژگان مطهری

* چون شنیده بود پول چرک کف دسته، هیچ وقت به سراغ صابون نمی رفت.
* جوانه برای رشدکردن، دل خاک را شکست.
* رژیم به درد آدم های چاق می خورد.
* آن قدر اوضاع پیچیده است که پیچ گوشتی سوت زنان به راه خود ادامه می دهد.

* آدم بدقول، اسکناس بدون گوشه است.
* اگر پول چرک کف دست باشد، مخارج سنگین زندگی حکم صابون آنتی باکتریال را دارد.
* آرزو کردم در سال جدید، حتی خودروها هم با محور صداقت کار کنند.
*از بس آدم خودخوري بود، چيزي ازش باقي نمانده بود!
*درختان به اتفاق گل ها و چمن ها در باغ، ستاد استقبال از بهار تشکيل دادند.
*بهار، هنگام تولد گريه مي کرد!

*بهار، با ابرهايش پشت سر زمستان آب ريخت!
*گربه چون دستش به گوشت نمي رسيد، گفت برزيليه!
* برای دیدن آفتاب، به استقبال عینک آفتابی می روم.
* درخت ناامید، هیزم بالقوه است.
* آتش در خاکستر به آرامش ابدی می رسد.

* آتش از درخت بالا رفته بود و آتش نشان سعی می کرد متقاعدش کند تا پایین بیاید.
* خواننده ناشی آلبوم عکس پر می کند.
*انتهای جاده‌ی زندگی خانه ایست که مرگش نامند.
*ببخشید که خودم را با تو اشتباه گرفتم …
*گاهی آنقدر در دسترس هستم ، که باید از من دور شد.

*خاطراتم بین ورق های آلبوم زندانی اند.
*آدم های منضبط آلبومشان فقط عکس های 3*4 پرسنلی دارد.
* راننده تاکسي، آنقدر مسير مستقيم رفت تا به چهارراه رستگاري رسيد.
* با آزاد شدن شير، حالا اين شير است که آدم را مي خورد.
* کسي که غروب خورشيد را دوست دارد ، غرب زده است .

* بعضي ها از گرسنگي زمين گير مي شوند و بعضي آنقدر مي خورند که روي زمين، گير مي شوند.
* گور خر ، الاغ هفت خطي است که براي سواري به کسي رو نمي دهد.
* راننده تاکسي، آنقدر مسير مستقيم رفت تا به چهارراه رستگاري رسيد.
* با آزاد شدن شير، حالا اين شير است که آدم را مي خورد.
* کسي که غروب خورشيد را دوست دارد ، غرب زده است .

* عروس دریایی از لوازم آرایشی ضد آب استفاده می کند!.
* حیوانات جنگل حاضر نشدند با زرافه قایم باشک بازی کنند!.
* درختان گر چه سر به هوا هستند ولی به کسی تنه نمی زنند!.

* شهاب سنگ به جرم ورود بدون مجوز به جو زمین، محکوم به سوختن شد!.
* چون زلزله خانه ام را خراب کرد، کارتن خواب شدم!.
* ستاره چون دنباله دار بود، سرپرست خانوار معرفی شد!.
*شنیدن حرف مفت، خیلی وقت ها گران تمام می شود.
*آن قدر نصیحت آویزه گوشم کردم که گوش هایم سنگین شده است.
*شگفتا، دهانم بوی شیر می دهد و کله ام بوی قرمه سبزی.

*کاش حزبشان، به حاصل جمع مردم قابل قسمت بود.
*بنا را بر این گذاشتم، از آن غافل شدم.
*تابوت فروش برای ادامه جنگ دعا می کند.
• قطار پیر عصا زنان از ریل خارج خارج میشود.
• قطار تازه به دوران رسیده احترام واگن های قدیمی را نگه نمی دارد.
• انتهای جاده ی زندگی خانه ایست که مرگش نامند.

• گاو ، جویده ترین کلمات را بر زبان می آورد : ما !
• ببخشید که خودم را با تو اشتباه گرفتم …
*برای عیادت از خیاط باشی کمپوت دکمه و پارچه گلی بردم!
*طلادوستان در هنر تذهیب می کنند
*آدم احمق تنها ورودی اش Mouseاست.

*بداقبال از بازار شانس خرید.!
*کیش یک آدم کش،تروریست بودن است.
*اسباب بازی های کودکان مدرن شدند ولی دنیای خیال کودکان پوسید !!
*مادری که لالایی بلد نباشد ، ترانه ای از زبان کودکش نخواهد شنید.
*نوزاد به دنیا نیامده ، چک پول نقد نشده ی حساب ازدواج است .

*انتهای جاده ی زندگی خانه ایست که مرگش نامند.
*گاو ، جویده ترین کلمات را بر زبان می آورد : ما !
*پس از گذاشتن عینک، از عشق با نگاه اول پشیمان شد.
*نوشته‌های سنگ قبر هر انسان هنگام تولدش نوشته می شوند.
*پستچی تنبل، نامه‌ها را به اولین صندوق پست سر راه می‌اندازد.

*مهم ترین هوادارانش ریه‌هایش بودند.
*پس از دادن صدقه، بلای هفتاد و یکم بر سرش نازل شد!
* حيات درخت به باغچه حياط بسته است.
* حتي خسيس ترين آدم ها هم از زور سرما دست به جيب مي شوند.
* پاداش سکوت بادکنک را با سوزن داد.

* در قفس خانه اش پرنده پر نمي زد.
* کلاهش را که قاضي کرد سر بقيه بي کلاه ماند.
* نانش را که آجر کردند به ديزي سنگي علاقه مند شد.
* يخ فروش بازار گرمي نمي کند.
* گچ، تخته سياه را رو سفيد کرد.
* بادکنک با هواخوري هم چاق مي شود.
* آدم هاي خونسرد ديرتر تب مي کنند.

* آرايشگر اکثر اوقات دست به سر است.
* سرش هم به سنگ خورد اما سر شکسته نشد.
* بستر رودخانه جاي خوبي براي استراحت نيست.
* لباس عافيت به تنش گريه مي کند.
* عاقبت در بالماسکه زندگي، رخ در نقاب خاک مي کشيم.
* غزل خداحافظي همه آدم ها را شاعر مي کند.

* عرض عمر، به اندازه طول آن دست خداست.
* مرگ در واپسين دم حيات زندگي مي کند.
* با جان کندن، عزرائيل را ملاقات کردم.
* گوسفندان برای رفتن به صحرا دهقان فداکار را به چوپان دروغگو ترجیح می دهند!
* برای کارهای صغری باید تصمیم کبری گرفت!
* چون بختش باز نمی شد شاه کلید خرید!

* مار زنگی چون خیلی زنگ زده بود، پوسید!
* چون خیلی آدم سر به هوایی بود، همیشه زمین می خورد!
* نوروز یعنی روز از نو، روزی از نو!
* خوش به حال درختان که لباس نویشان را رایگان از بهار می‌گیرند!
* ماهی خجالتی در موقع تحویل سال قرمز شد.

* دنیا پرستی همیشه بد نیست،مخصوصا وقتی تو دنیای من باشی.
* جاذبهٔ معشوق بدتر از جاذبهٔ زمین انسان را بر زمین میکوبد.
* بچه‌ها سر سفره ۷سین آن قدر سماق مکیدند تا عیدی گرفتند.
* مراسم تحویل سال نو، بدون اخذ رسید برگزار شد.
* سفره هفت سین، دو سین کم داشت، سس گذاشتند.

* چشمان سبزش کمبود سین در سفره هفت سین را جبران کرد.
* لحظه سال تحویل، به جای خود، دیگران را تحویل بگیر.
* دنبال عمل انسانی باش نه آسانی عمل.
* نمی دانم با کنترل، من تلویزیون را کنترل می کنم یا تلویزیون من را
* ماهی قرمز کوچولو، به احترام ماهی سبزی پلو که خورده شد، یک دقیقه بی حرکت ماند.

* زمستان تمام می‌شود و به جای زغال، بیچاره حاجی فیروز رو سیاه می‌شود.
* به خاطر ماهی قرمز حوض، هفت سین را کنار حوض چید.
* از خاکی بودن نترسیم، قامت کشیده ترین درختان جنگل سر از خاک بر آورده اند.
* مواظب باشیم با اخم کردن دل کسی را زخم نکنیم.
* تا وقتی با امید زنده ایم ارزنده ایم.

* در چشم دشمن خار باشیم نه به چشم آن ها خوار.
* بلند پروازی هایمان فقط رویا پردازی نباشد.

منبع : مجله شبانه باشگاه خبرنگاران جوان

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر