سید عبدالجواد موسوی میگوید: ترانهسرایانی که از دل سنت شعر بیرون آمدهاند توانستهاند به موفقیت قابل تاملی دست پیدا کنند و زبانشان با زبان عامیانه تفاوت جدی دارد.
به گزارش شیرین طنز، سید عبدالجوادموسوی شاعر و ترانهسرا در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به سوالی درباره وضعیت فعلی ترانه سرایی و برخی انتقادها از وجود ابتذال فرهنگی در این قالب اظهار کرد: ابتذال در ترانه و در همه دورههای سرایش آن حضور داشته است. در دورهای که موسیقی پاپ در ایران دوران طلاییاش را طی میکرد هم ما شاهد سرایش انبوهی از ترانههای مبتذل بودیم و جز چند نفر که اشعار خوبی داشتند، عمده ترانهها مبتذل بود. الان هم وضعیت همین است. به نظرم باید زمان بگذرد تا ببینیم کدام ترانهها در ذهن مردم باقی میماند.
وی در ادامه افزود: در تاثیرگذاری و مانایی ترانه، آهنگ و خواننده نیز تاثیرگذار است و ترانه خوب چیزی نیست که تنها روی کاغذ بماند. البته برخی دوستان امروز، تجربه شعر محاوره و شکسته سرایی را دارند و به باور من این افراد در دایره قضاوت ما قرار نمیگیرند. کار آنها را باید نوعی جدی از بیان ادبی عامیانه دانست. بسیاری از سرودههای آنها اصلا به قصد تارنه سرایی سروده نشده است و بسیارشان به معیار ادبی شعر است نه ترانه.
موسوی ادامه داد: در ترانه سرایی معاصر عموم افرادی که با ادبیات کلاسیک ما دم خور بودهاند و منبع تغذیه آنها شعر بوده است، میشود تاثیر این شعر و ادب را در ترانهشان حس کرد. در مقابل کسانی هم که با تقلید از روی دست دیگران ترانهسرایی را شروع کردهاند و فخامتی در معنی کلامشان نیست را میشود به خوبی تشخیص داد. آنها از چیزی مشق میکنند و حاصل کارشان نازلتر از آنی است که بشود رویش قضاوت کرد.
این ترانه سرا همچنین گفت: کلام بسیاری از ترانهسرایان موفق نسل قبل و فعلی موید این است که جایگاه جدی و عمیق آنها در ترانه سرایی وابسته به این پیوند است و در واقع ترانهسرایانی که از دل شعر بیرون آمدهاند توانستهاند به موفقیت قابل تاملی دست پیدا کنند و زبانشان با زبان عامیانه تفاوت جدی دارد. مثلا برخی از ترانههای خوب علی معلم دامغانی مانند ترانه «جماعت یه دنیا فرقه بین دیدن و شنیدن» و یا ترانه «ببار ای بارون ببار» نشانی است از پیوند صحیح میان ترانهسرا و شعر کلاسیک ایران.
موسوی افزود: وقتی امری در جامعه فراگیر میشود خود به خود بخش مبتذلی را هم پیدا میکند و از قضا این بخش هم بسیار زیاد میشود. این اتفاق درباره نشربات هم صادق است. وقتی ترانه و ترانهسرایی فراگیر میشود و ابتذال به این عرصه با سرعت زیادی وارد میشود. در نمونه مشابه وقتی همه فرهنگسراهای ما شب شعر طنز برگزار کردند شاهد بودیم که ابتذال در عرصه سرایش این شعر هم وارد شد. در مورد ترانه هم وضعیت همین است. وقتی مصرف موسیقی در کشور ما بالا میرود، بالطبع ابتدال هم در آن زیاد میشود. من البته از این وضعیت نگران نیستم چون باور دارم که ترانههای جدی هستند که ماندگار میشوند.
این شاعر و ترانه سرا در بخش دیگری از این گفتگو با اشاره به سرود انقلاب اسلامی و ضرورت بازآفرینی قطعاتی در این شکل و سیاق هنری اظهار کرد: هنرمند از جامعه خود سفارش میگیرد و مردم هستند که به او پیشنهاد میدهند به سراغ سوژهای برود.
موسوی ادامه داد: در دهه ۶۰ هیچ نهادی به کسی دستور نمیداد که سرود بسازید بلکه فضای جامعه بود که حس این کار را منتقل میکرد. در واقع وقتی زمینه اجتماعی کار فراهم بود مردم و هنرمندان به سراغ آن کار میرفتند. امروز هم من بر این باورم که چیزی از خلاء پدید نخواهد آمد. سرود امروز نیز اگر زمینه اجتماعی رشد خود را ببیند، ایجاد شده و رشد خواهد کرد. لازمه این مساله یک اتفاق اجتماعی است. این اتفاق اگر در جامعه خلق شود میشود حس کرد که قالب سرود بار دیگر در جامعه احیا شده و مورد توجه است.
خبرنگار : حمید نورشمسی