با نقبی به روحیه شوخ طبع مردم کهگیلویه و بویراحمد :
جهانگیر ایزد پناه :
شوخ طبعی و بذله گوئی،حاضر جوابی وخندانیدن، نوعی ذوق،توانائی واستعداد وفن بیان است که به وسیله آن انسان ها با سختی روزگارومشکلات واضطراب ها به مقابله می پردازند وبا خندیدن وخنداندن، بارمشقات زندگی را کاهش می دهند. شوخ طبعی نوعی شادی آفرینی،امیدواری،به چالش کشیدن سختی ها وناملایمات وانگیزشی برای زندگی است. این ذوق واستعداد همانند دیگر خصائص در همه به طور یکسان وجود ندارد.
شوخ طبعی وبذله گوئی، شمشیر دو لبه ای است که متأثر از خلق و خو و روان وشخصیت شوخ طبعان است. یا باعث با هم خندیدن وشادی جمع و روح افزائی وانبساط خاطرو بهبود روابط جمع می گردد و یا در جهت تمسخر و دست انداختن دیگران و تیرگی روابط و هزل (شوخیهای سبک وخلاف اخلاق وادب) و هجو (تمسخر وبدگوئی وعیب جوئی) است.
قدر مسلم، عقل سلیم،ادب و فرهنگ ما شق اول را ترجیح می دهد گرچه گهگاهی هم نیم نگاهی به شق دوم دارد که خواه ناخواه در گوشه و کنار جوامع پابرجاست و طرفداران خاص خودش را دارد.
شرایط و ویژگی های جوامع مختلف هم متفاوت است به عنوان مثال، بذله وشوخی یی که درجامعه روستائی-عشایری باعث خنده و سر گرمی و انبساط خاطر شود، می تواند درجوامع شهری موجب رنجش و تیرگی روابط گردد.
به طور کلی می توان گفت که اشخاص شوخ طبع، دارای روحیه شادتر وآسان گیرتری هستند و قدرت بیشتری برای فائق آمدن برمشکلات وتحمل آنها دارند.درروزگار و روزهای سخت و مصائب زندگی، بدون شک خندیدن وخنداندن وروحیه بخشی نوعی شفائت روحی است و وجود آن نعمتی ارزنده وبس گرانبهاست.
شوخ طبعان، کمتر به زندگی به دیده منفی نگاه می کنند؛ یعنی مثبت گرایند،حساسیت کمتری دارند،زود رنج نیستند و کدورتها را به زودی فراموش می کنند و ذهنشان را دراز مدت با مسائل غیر عمده درگیرنمی کنند. در روابط سخت، گیر و خشک نیستند وهمانند افراد سفت و سخت، به اصطلاح تفنگ برنو بلند قورت ندادهاند.
روانشناسان بر این نظرند که شوخ طبع بودن یا نبودن بر اثر نوع تحلیل و واکنش مغزی است. یعنی شوخ طبعان، تحلیل و واکنش مغزی شان بیشتر منعطف،شاد و خنده رویانه است.ولی واکنش و تحلیل مغزی اشخاص خشک و تند، عبوسانه و سخت گیرانه است.
حتی بعضی از نظریه پردازان معتقداند که نوع مزاج (بلغمی،صفراوی،سودائی،دموی) نیز در شوخ طبعی اثر دارند.وافرادچاق(بلغمی)آسان گیر ترند.
یک نکته را یادآوری کنیم که نباید پنداشت که شوخ طبعها وطنز پردازان بی غم و بی درداند چه بسا که آنها در درون خود بسی غم و درد شخصی و اجتماعی دارند.
شوخ طبعی و حاضر جوابی مردم کهگیلویه و بویراحمد :
مردم ما علیرغم محرومیتها ودشواری ها به نظر می رسد که در شعر و شاعری وبذله گویی و حاضر جوابی، دارای ذوق و سلیقه خوبی هستند.چرائی این مسأله، همت و بررسی را از جانب صاحب نظران می طلبد و به سزا و شاینده است که به آن پرداخته شود که آیا علاوه بر طبیعت زیبای استان، چه عناصر دیگری در پرورش این روحیه دخیلاند.
اشعار حماسی و رزمی شان هم ناشی از مبارزات، جنگها و دلاوریهایشان است. همین ذوق و سلیقه شعرو شوخیها گرچه گاهی سر از هزل و هجو هم در می آورد، اما حداقل مفرّی برای کاستن از محرومیتها،سختیها و خستگی راه و روزگارشان بوده و هست و در جمع مجالسشان رواج دارد.
در اینجاچند نکته را می توان برای این ذوق شعری و هنری مردم استان ذکر کرد:
۱ـ طبیعت سرسبز و روح نواز و روح افزای استان(کهگیلویه و یویراحمد)که خود به روحیه شاد و در نتیجه به شعر و لطافت طبع کمک می کند.
۲ـ جنگها، مبارزهها و دلاوریها که در رواج روحیه و پرورش اشعار حماسی، نقش بسزایی دارند .
۳ـ رقابتهای طایفه ای ـ ایلی که گاهی باعث گوشه و کنایه زنی (کوک) می شود که طرف مقابل هم بالطبع تلاش در جواب گویی و دفاع از خود و طایفه خود را دارد. در واقع شکلی از رقابت وتلاش برای پیروزی است.
۴ـ مردم ما همیشه اهل مجالست و مهمانی و دورهم جمع شدن بودهاند که یکی از سرگرمی ها و بزم آراییهای این مجالس،شوخیها و شعرها بوده است. بنابراین کسانی که در این زمینه توانایی داشتهاند، مورد پذیرش و احترام قرار میگرفتند و مردم خواهان حضور آنها در تمام مجالس بودند که به تدریج موجب تشویق ترویج و پرورش این روحیه میگردیده و گفتهها و هنرنمائیهایشان هم نُقل هر محفل ومجلسی بوده است.
۵ـ سران و بزرگان در هنگام گشت و گذار و مسافرت ومجالست شان همیشه شوخ طبعان و مجلس آرایان را همراه داشته اند که ملتزم رکابشان باشند.
بنابراین شوخ طبعان از ارزش و جایگاه مناسبی در بین بزرگان هم برخوردار بوده اند. این خود مشوقی برای پرورش این روحیات است.
۶ـ نبود آثار مکتوب به زبان بومی و پایین بودن میزان سواد(گرچه نقیصه بزرگی بوده)موجب می شدکه راویان و هنروران شفاهی ومجلس آرایان، همیشه مورد تشویق،احترام و پذیرش باشند.
۷ـ بعضی از تش و تیرهها و طوایف در بذله گویی و شعر مهارت بیشتری دارند. این مسأله نمی تواند دلایل ژنتیکی یا موروثی داشته باشد، بلکه بیشتر به خاطر رواج ، تشویق، آموختن، اکتساب،پرورش وانتقال این ذوق به دیگران بوده که به تدریج به خصوصیات آنها تبدیل شده است.
۸ـ جوامع روستایی ـ عشایری، نسبت به جوامع شهری، از روابط صمیمانهتر و خودمانیتر و رک گوئی بیشتری برخوردارند که در نتیجه شوخی و طنزهای خود را راحتتر و آزادتر بیان می کنند و کمتر مراعات بعضی ملاحظات را دارند.به طور کلی ویژگی های فرهنگی نسبتاً متفاوتی دارندوکمتر دچار خودسانسوری اند وشوخیها بخش بیشتری از سرگرمیهایشان راتشکیل می دهد.
۹ـ طبیعت کار و شیوه امرار معاش ومحیط های زمخت کاری در میزان ونوع شوخی وسرگرمیها تاثیرگذارند.
منبع : روزنامه اطلاعات – سهشنبه ۲۰ تیرماه ۱۳۹۶