«زمانی معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به این نتیجه رسید که باید از کمک کاریکاتوریستها استفاده کند تا خانه کاریکاتور رونق بگیرد؛ بعد به دلایلی عقبنشینی کرد. »
به گزارش شیرین طنز، به نقل از ایسنا، معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران مردادماه ۱۳۹۳ جلسهای را با کاریکاتوریستها تشکیل داد تا در آن به مشکلات خانه کاریکاتور رسیدگی شود؛ این کار، در نظر جامعه کاریکاتور خوش آمد و بسیاری از آنها را امیدوار کرد که مشکلات این خانه و معضلات صنفیشان رو به حل شدن برود.
در این جلسه مقرر شد با تشکیل یک شورای مشورتی تعدادی از هنرمندان این حوزه، به مسعود شجاعی طباطبایی (مدیر خانه کاریکاتور) مشاوره فکری بدهند. آییننامه این شواری مشورتی مدتها است به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران ارائه شده اما خبری از تصویب و اجرایی شدن آن نیست.
امین مؤیدی ـ دبیر شورای مشورتی خانه کاریکاتور ـ در این زمینه به ایسنا میگوید: تا به حال هیچ اتفاقی درباره آییننامه شورای مشورتی خانه کاریکاتور رخ نداده است.
او ادامه میدهد: اگر بخواهم کلمهای استفاده کنم و تمام موارد در آن مستتر باشد، میگویم اراده و انگیزه لازم برای این کار وجود ندارد. یک زمان معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به این نتیجه رسید که باید از کمک کاریکاتوریستها استفاده کند تا خانه کاریکاتور رونق بگیرد؛ بعد به دلایلی عقبنشینی کرد. آنها از حمایت و تصویب آییننامه شورا و پذیرش هزینههای این موضوع که لزوما ریالی نیست، سر باز زدند و این کار به بوته فراموشی سپرده میشود. الان چند سال است هیچ اتفاق خاصی رخ نداد، هیچ دعوتی نشد و هیچ کمک فکریای صورت نگرفت و در ساختار خانه کاریکاتور این قضیه قانونی و پیادهسازی نشد.
این کاریکاتوریست با بیان اینکه چند وقت پیش در این زمینه تهدید به استعفا کردم، اظهار میکند: اما بعد از آن به این فکر کردم، قرار است از چه چیزی استعفا بدهم؟ وقتی حکم و ساختار و آییننامهای وجود ندارد، چه اتفاقی رخ داده که من استعفا بدهم؟ یک هیجانی در سازمان ایجاد شد و به نتیجهای رسیدند و بعد از موضع خودشان عقبنشینی کردند. حق هم دارند؛ مدیران دولتی ملاحظاتی دارند که بعدها فکر میکنند اصلا نباید موضوعی را مطرح میکردند من نیز به آنها حق میدهم.
او تاکید میکند: بارها گفتم «خانه کاریکاتور» صنف نیست؛ اینکه بخواهیم نگاه صنفی به آن داشته باشیم، غلط است! این مجموعه فرهنگسرایی است که تحت مدیریت شهرداری تهران اداره می شود؛ بنابراین اصلا صلاح نیست نسبت به آن نگاه صنفی داشته باشیم زیرا صنفی که به شهرداری و حاکمیت وابسته باشد صنف نیست. اگر حقوقبگیر حاکمیت باشیم موضوع صنف و استقلال صنف زیر سوال میرود. کارکرد خانه کاریکاتور هم صنف نیست. این مجموعه وابسته به شهرداری بنابر سیاستهای شهرداری فعالیتهایی را انجام میدهد. رئیس این خانه نیز توسط معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران انتخاب میشود بنابراین اگر بخواهیم انتظار داشته باشیم که رئیس خانه کاریکاتور توسط کاریکاتوریستها انتخاب شود، ذهنیت غلطی است و قانونی نیست.ما میتوانیم به انتخاب آنها انتقاد کنیم اما از نظر قانونی اختیار دارند بر اساس سیاستهای خود فردی را در راس امور قرار بدهند.
او ادامه میدهد: اما یک «اما»ی بزرگ در اینجا وجود دارد؛ اگر خانه کاریکاتور بخواهد همراهی و هماهنگی کاریکاتوریستها را داشته باشد باید آنها را جدی بگیرد و از نظرتشان بهرهمند شود؛ اگر هم نخواهد همراه باشد که باید همین روال را در پیش بگیرد. این نهاد اگر حمایت و کمک کاریکاتوریستها داشته باشد باید نظراتشان در تصمیمگیریها دخیل باشد یعنی نماینده سلیقههای مختلف کاریکاتوریستها در نهاد تصمیم گیری حضور داشته باشند.
سردبیر سابق نشریه «خط خطی» میگوید: این کار هم هزینه و هم فایده دارد؛ از آن جهت میگویم هزینه، که امکان دارد تصمیمهای کاریکاتوریستها هماهنگ با سیاستهای مدیر خانه یا سازمان فرهنگی هنری شهرداری حرکت نکند؛ فایده آن نیز در این است که کاریکاتوریستها از این جریان حمایت میکند.
او با بیان اینکه این موضوع یک شمیشیر دو لبه است؛ اظهار میکند: من اصلا انتقادی ندارم! اگر نمیخواهند شورای مشورتی وجود داشته باشد صلاح خودشان را میدانند، اما معلوم نیست کاریکاتوریستها از این نهاد حمایت کنند. اگر هم حمایت اهالی کاریکاتور را میخواهند باید آنها را جدی بگیرند. اگر هم میخواهند یک نفر مدیر مادامالعمر خانه کاریکاتور باشد، من هیچ انتقادی به این کار ندارم.
مؤیدی درباره نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تشکیل صنف کاریکاتور میگوید: وزارت ارشاد چون متولی فرهنگ و هنر است، بهتر است به راهاندازی اصناف هنری کمک کند. اگر من در راس امور وزارت ارشاد بودم حتما برای تمام هنرمندان مجمع عمومی تشکیل میدادم و کمک میکردم صنف آنها راهاندازی یا تقویت شود. البته بهتر است اصناف هنری حاکمیتی نباشند.
او ادامه میدهد: تشکیل صنف کاریکاتوریستها همت عالی و کار اجرایی میطلبد؛ فردی را میخواهد که واقعا ایثار کند و پشت این موضوع بایستد و فرآیند پیچیده راهاندازی را تا آخر برود. خیلیها وارد این کار شدند اما وسط راه بریدند. خود کاریکاتوریستها باید همت کنند و صنفشان را راه بیندازند. این صنف هم نباید به یک صنف هنری در وزارت ارشاد محدود شود بلکه باید مانند دیگر اصناف قانونی در وزارت کار ثبت شود.
این هنرمند تاکید میکند: من میپذیرم وزارت ارشاد باید در این زمینه تسهیلگر باشد، اما انگشت اشاره به سمت کاریکاتوریستها است ما باید دور هم جمع شویم و از طریق صنف حرفمان را بزنیم.
او با بیان اینکه فعالیت و اثر گذاری خانه کاریکاتور نسبت به قبل کمتر شده است؛ میگوید: این، دلایل زیادی میتواند داشته باشد که علاوه بر موضوع بودجه و دیگر موارد شاید کاریکاتوریستها هم مانند قبل دنبال فعالیتهای جمعی نیستند و هرکدام از آن ها در حال فعالیت در مطبوعات هستند و چندان جنبش و تحرک خاصی ندارند که جای آسیبشناسی دارد که چرا از دوران طلایی کاریکاتور (دهه ۷۰) فاصله گرفتیم.
مؤیدی در پاسخ به این پرسش که با توجه به فعالیت کاریکاتوریستها در مطبوعات، آیا نیازهای صنفی در صنفهای مطبوعاتی رفع میشود؟ بیان میکند: من معتقد هستم کاریکاتور، هنری کاملا وابسته به مطبوعات است. بروز و ظهور آن در مطبوعات است و کاریکاتوریستها را جماعت ژورنالیستی میدانم که حرفشان را با کاریکاتور میزنند. این موضوع قابل تامل است که کاریکاتوریستها نیاز به صنف دیگری دارند؟ ین موضوع وقتی جای بحث پیدا میکند که میگوییم سبکهای دیگری هم مانند کاریکاتور نمایشگاهی و کاریکاتور چهره داریم که این سبکها خاستگاهی در مطبوعات ندارند. اگر این طبقهبندی را بپذیریم مجبور هستیم صنف دیگری تعریف کنیم که سبکهای دیگر را که درمطبوعات وجود ندارند، پوشش بدهیم.
این کاریکاتوریست اضافه میکند: به دلیل اینکه کاریکاتوریستهایی وجود دارند که خارج از فضای مطبوعات کار میکنند و به سبکهای دیگری قائل هستند، باید به آنها هم اعتنا کرد؛ بنابراین به صنف دیگری نیاز داریم که حتی ممکن است «کمیک استریپ» را نیز پوشش بدهد.
مؤیدی تاکید میکند: صنف باید تمام مشکلاتی را که کاریکاتوریستها با آن درگیر هستند، لیست کند و برای یک به یک آنها، راهحل پیدا کند.
او درباره مشکلات صنفی کاریکاتوریستها میگوید: عمده ترین مشکل کاریکاتوریستها، مشکل معیشتی است. ما باید مانند گرافیستها دستورالعمل داشته باشیم که روی اثر ارزشگذاری و قیمتگذاری معقول انجام بدهد و از عملیشدن آن حمایت شود. اینگونه نباشد که آنها مجبور شوند بر حسب فشار و شرایط مختلف قیمتهای متفاوتی را برای کارشان ارائه دهند. موضوع بیمه و دیگر حمایتهای صنفی هم به کاریکاتوریستها کمک بزرگی است. متاسفانه کاریکاتورییستهای پیشکسوتی را میشناسیم که بیمه نیستند و این موضوع باعث خجالت جامعه هنری است.
این فعال حوزه کاریکاتور در پایان میگوید: از طرفی با توجه به برداشتهای چندگانهای که ممکن است از یک کاریکاتور شود و صاحب اثر توان حقوقی چندانی نداشته باشد، صنف باید بتواند حمایت کند تا هنرمند بتواند در محاکم حق خود را بگیرد و به آنها ظلم نشود.
انتهای پیام